چگونه به خودباوری برسیم؟
خودباوری تقریباً همان داشتن اعتمادبهنفس است اما من فکر میکنم خیلی از آن بیشتر است.
اعتمادبه نفس چیست؟ اعتمادبهنفس معمولاً با عزتنفس و اطمینان به خود مرتبط است. یعنی باور داشته باشید چیز بیشتری برای عرضه دارید و فردی ارزشمندید. قسمت عمده اعتمادبهنفس با دستاوردها و موفقیتهایی که کسب میکنید و مقداری از آن هم با نظرات دیگران به دست میآید.
اعتمادبهنفس داشتن یعنی به خودتان اطمینان داشته باشید که میتوانید از عهده هر موقعیتی که بر سر راهتان قرار میگیرد، بربیایید. این یعنی پیدا کردن آمادگی با کسب دانش و تجربه.
خیلی وقتها برای اینکه به چیزهایی که میخواهیم برسیم، تلاشی نمیکنیم. دلیل آن این است که باور نداریم که توانایی انجام آن را داریم یا اینکه انگیزهای برای انجام آن نداریم.
ممکن است بخاطر ترس از شکست باشد که معمولاً بخاطر اعتماد نداشتن به تواناییهای خودمان ایجاد میشود. انگیزه نیاز به اعتمادبهنفس دارد.
این حق ذاتی و انسانی شماست که بدانید ارزشمندید. توصیههای زیر میتواند در این زمینه کمکتان کند.
۱. داوطلب شوید.
هیچ چیز بیشتر از کمک کردن به دیگران و بهتر کردن زندگی آنها احساس بهتری به شما نمیدهد. احساس مفید بودن و دوست داشته شدن به شما احساس اعتماد و ارزش میدهد. چیزهای جدیدی درمورد خودتان یاد میگیرید: چیزهایی که در آن مهارت دارید و کارهایی که به شما اعتمادبهنفس میدهد.
مهربانی کردن با بالا بردن تولید سروتونین در بدنتان روحیهتان را تقویت میکند. در هر دو حالت به نفعتان است!
۲. لیست تهیه کنید.
لیستی از همه کارهایی که در طول زندگیتان توانستهاید در آن موفق شوید، تهیه کنید. بعد میتوانید هر بار که موفقیت جدیدی به دست آوردید، آن را به این لیست اضافه کنید.
۳. اطرافتان را با کسانی پر کنید که حمایتتان میکنند.
اگر دور و برتان آدمهای عیبجو زیاد باشد، حرفهای آنها میتواند بر درک شما از خودتان تاثیر منفی بگذارد. تازمانیکه نتوانید مسائل زیر را قبول کنید، بهتر است این افراد را از زندگیتان بیرون کنید یا ارتباطتان را با آنها کم کنید.
– اینکه بدانید حرفهای آنها فقط نظر شخصی خودشان است.
– اینکه بدانید نظرات آنها برابر با واقعیت نیستند.
– اینکه یاد بگیرید همه چیز را به خودتان نگیرید.
آدمهایی با ارزشها و علایق شبیه به خودتان پیدا کنید که از شما حمایت کرده و برای پیشرفت تشویقتان کنند. وقتی اطرافتان را با افرادی اینچنینی پر کنید، اعتماد و اطمینان آنها به شما و اینکه میدانید همیشه پشتتان هستند، به شما انگیزه و اعتمادبهنفس خواهد داد.
۴. اگر هنوز به چیزی که میخواهید نرسیدهاید، خودتان را بپذیرید.
برای اینکه خودتان را باور کنید، اول باید خودتان را بپذیرید. چطور میتوانید به چیزی اعتماد کنید که به طور کامل قبولش ندارید؟ اگر خودتان را قبول نداشته باشید، یعنی قسمت هایی از خودتان را رد کرده یا حتی از آن نفرت دارید. در چنین شرایطی باور قلبی ایجاد نمیشود.
بعضی باور دارند که خیلی راحت میتوانید تصمیم بگیرید که خودتان را بپذیرید، اگر شما هم میتوانید اینکار را بکنید، خیلی عالی است. اما برای همه به این سادگیها نیست.
وقتی بچه بودیم، قسمت عمدهای از اعتمادبهنفسمان از حرفهایی که دیگران درموردمان میزدند ناشی میشد. اما برای خیلیها اینطور نیست. خیلی وقتها حتی وقتی بچه هستیم نمیتوانیم حرف دیگران را درمورد خودمان قبول کنیم و به همین خاطر مجبور میشویم خودمان یاد بگیریم که چطور خودمان را باور کنیم.
۵. تمرکزتان را تغییر دهید.
روی چیزی که در زندگیتان کم یا اشتباه است تمرکز نکنید. درعوض، سعی کنید برای چیزهایی که دارید و همه قسمتهای خوب زندگیتان شکرگزار باشید.
هربار که احساس میکنید به چیزی منفی فکر میکنید، آن را با یک چیز مثبت و چیزی که برای آن شکرگزارید جایگزین کرده و لبخند بزنید!
۶. وارد چالش شوید.
فرصتهایی ایجاد کنید که بتوانید به خودتان ثابت کنید بیشتر از آن چیزی هستید که باور دارید. کسی که الان باور دارید هستید، احتمالاً توسط دیگران تعریف شده و نظر آنها بوده است.
میتوانید از کم شروع کنید؛ در یک کلاس جدید ثبتنام کنید یا در کارگاهی شرکت کنید که چیزی به شما آموزش میدهد که در آن ضعف داشتید.
چیز بزرگتری میخواهید؟ یک چیز کاملاً جدید یاد بگیرید. به تنهایی به یک سفر بروید. یک کار یا تجارت جدید را شروع کنید. کاری انجام دهید که شما را میترساند.
۷. به یادگیری و رشد ادامه دهید.
هرچه بیشتر بدانیم و درک کنیم، بهتر میتوانیم با موقعیتهای مختلف کنار بیاییم. این شامل یادگیری درمورد خودتان هم میشود: به دست آوردن خودآگاهی.
برای این منظور باید زیاد بخوانید، کلاسهای مختلف بروید و در سمینارها و کارگاههای مختلف شرکت کنید. نوشتن خاطرات روزانه هم ابزارهایی عالی برای کشف خودتان است.
کشف کنید که شما چطور کار میکنید و آدمها به طور کل چطور کار میکنند. این دانشتان را بالا برده و میتوانید از این دانش در موقعیتهای مختلف زندگی استفاده کنید. با این کار تجربه کسب میکنید و تجربه نیز علم و خرد شما را بالا میبرد. این علم و آگاهی هم اعتمادبهنفستان را بالا میبرد.
۸. هدف تعیین کنید.
هدفهایی کوچک، قابل دستیابی و کوتاهمدت برای خود تعیین کنید تا به خودتان ثابت کنید که میتوانید به آنچه در ذهنتان است و برای آن تلاش میکنید، برسید.
۹. با توقعات خودتان زندگی کنید، نه توقعات دیگران.
خیلی اوقات، نداشتن اعتمادبهنفس از این واقعیت ناشی میشود که به دنبال اهداف دیگران برای خودمان هستیم، نه هدفهای اصلی خودمان.
این وظیفه شما نیست که انتظارات دیگران از خودتان را برآورده کنید. وظیفه شما این است که برای توقعات خودتان زندگی کنید، آرزوهای خودتان را دنبال کنید و از استعدادها، مهارتها و نعمتهایی که دارید برای خدمت به دنیا استفاده کنید.
۱۰. از مقایسه کردن خودتان با دیگران دست بکشید.
ظاهر، موفقیتها، داشتهها و همه چیزهای دیگر، برای خودتان است. شما همه ابزارهای لازم برای رسیدن به اهداف خودتان را دارید، نه اهداف دیگران.
برای باور کردن خودتان، بهترینها را برایتان آرزو میکنیم. مطمئن باشید تلاش برای به دست آوردن این باور، بسیار ارزشمند است.
وقتی خودتان را باور داشته باشید، همه چیز ممکن میشود!
چگونه خودمان را باور داشته باشیم؟
۴ تکنیک برای اینکه خود را باور داشته باشید:
یکی از سوالات مهمی که همیشه از من پرسیده می شود این است که چگونه می توانم خود را باور داشته باشم؟
این سوال جزو سوالات محبوب است و پاسخ به آن می تواند تغییرات زیادی در فرد ایجاد کند. اگر به خودتان اعتماد ندارید هیچ کدام از تاکتیک ها، تکنیک ها، چارچوب ها و استراتژی ها برایتان موثر نخواهد بود.
در این مقاله قصد داریم روش هایی را بیان کنیم که استفاده از آن ها به شما کمک می کند به خودتان اعتماد داشته باشید.
مراحل کوچکی را با دیدگاه طولانی مدت اتخاذ کنید:
همانند شما من نیز زیاد صبور نیستم. دوست دارم خیلی زود به نتایج دلخواه خود دست پیدا کنم. تصور سه بار دویدن در هفته یا درآمدزایی ۵۰۰۰۰۰ دلاری در سال اسان است.
به همین خاطر بهتر است مراحل و گام های کوچکی را اتخاذ کنید. به عنوان مثال هفته ای یکبار بدوید یا تلاش کنید ماهانه ۱۰۰۰ دلار درآمد داشته باشید. این اهداف را به صورت طولانی مدت مدنظر قرار دهید.
بیش از حد خود را آماده کنید:
من از روش های زیر برای آمادگی خود استفاده می کردم:
- زمانی که والدینم به من گفتند که برای تامین هزینه های دانشگاه به کمک هزینه تحصیلی نیاز دارم، از خودم فیلمبرداری کردم تا خطاهایی که به هنگام مصاحبه داشتم را پیدا کنم. بعد از انجام اینکار قادر بودم خود را برای مصاحبه آماده سازم
- ۴ ماه از زمان خود را صرف نویسندگی بر روی یکی از صفحات سایت فروش خود کردم. یک مشاور خارجی نیز استخدام کردم تا بازخوردهای خود را در مورد این سایت بیان کند. این سایت در حال حاضر میلیون ها دلار سود دارد.
- بیش از ۱۵ ساعت از زمان خود را صرف مطالعه کتاب های قدیمی و یادداشت های خود می کردم تا بتوانم وبکستی را آماده سازم.
نظرات بدبینانه را مدیریت کنید:
برخی از افراد به من می گویند که نام سایتم احمقانه است. این موضوع زمانی که تازه کار خود را آغاز کرده بودم و اعتماد به نفس کافی نداشتم مرا ازار می داد.
بهترین تکنیک در مقابل چنین انتقادهایی این است که به آن ها چنین بگویید: تو درست می گویی. اگر سایت با همین نامی که دارد به درستی کار کند هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. دوست دارم به همین شیوه به کار خودم ادامه دهم اما اگر تو به جای من بودی چه کاری می کردی؟
شما باید بتوانید توانایی های خود را مدیریت کنید. ظرفیت های خود را مدنظر داشته باشید و هرگز این موضوع را فراموش نکنید.
در مورد کسانی که خود را با آن ها احاطه کرده اید آگاه باشید:
واقعیت این است که بهترین افراد در صنعت شما چیزهایی می دانند که شما نمی دانید.این افراد می توانند درهایی به سمت شما باز کنند که خودتان به تنهایی قادر به انجام آن نیستید.
آن ها نه تنها بر روی تاکتیک های موجود تسلط دارند بلکه بینش هایی دارند که شما ندارید. باید بتوانید با چنین افرادی ارتباط داشته باشید .خود را با این افراد به چالش بکشید و از تجربیاتی که در اختیارتان قرار می دهند استفاده کنید.