عوامل اجتماعی موثر بر دستیابی به اورگاسم

7 عـامـل مـوثـر بـر میـل جـنـسـی

در مورد اثرات اجتماعی موثر بر اورگاسم زنان کتابها و نشریات بسیاری منتشر شده است اما به تجربه اورگاسمی مردان کمتر پرداخته شده است. عدم توجه اجتماعی نسبت به اورگاسم مرد دو دلیل عمده دارد. دلیل اول این است که انزال مرد در دوره زندگی به صورت یک نیاز بنیادی مطرح است. این عامل باعث شده که تنها خود فرآیند انزال از طرف تمامی فرهنگ ها و آداب و رسوم مورد پذیرش واقع شود. بدیهی است که برای کنترل تکرار انزال و جهت دار کردن آن تلاشهای فرهنگی صورت گرفته است ولی هدف این تلاشها هرگز سرکوبی آنها نبوده است. بنابراین ضرورت انزال، مرد را از زیر همان فشارهایی که بر تجربه اورگاسمی زنانه اعمال می شود رها ساخته است.

دلیل دوم این واقعیت است که فشارهای فرهنگی به طرف زمینه های هدفی دیگری متوجه شده بودندکه این زمینه ها بیشتر در مورد فرآیند فیزیولوژیک نعوظ آلت مردانه بوده است. بدین ترتیب می توان گفت که ضرورت فرهنگی ترفند عجیبی به هر دو جنس مرد و زن زده است. واهمه های زن از عمل جنسی متوجه کسب اورگاسم بوده در حالی که واهمه های جنس مرد از عمل جنسی به کسب نعوظ و حفظ آن مربوط می شده است و برای مرد اورگاسم همیشه در دسترس و مهیا بوده است. مسلما بی کفایتی جنسی مرد مستقیما به توانایی او در رسیدن به رهایی اورگاسمی وابسته نیست. اثرهای روانی مطمئنا موجب بی کفایتی های بالینی جنسی می شوند ولی این اثرها به ندرت بطور اختصاصی به تجربه اورگاسمی مربوط می شوند. دقیقا می توان گفت که ناراحتی های بالینی مربوط به ضعف جنسی اولیه و ثانویه به طور آشکار و مستقیما به جنبه های روانی اجتماعی کسب نعوظ یا حفظ نعوظ آلت مردانه وابسته هستند و عملا به فرایند انزالی مربوط نمی شوند. همچنین مسلم است که جنبه روانی- اجماعی انزال پیش رس با این که مستقیما به مرحله اورگاسم مردانه مربوط است به سختی می تواند نمایانگر یک حالت بی کفایتی اورگاسمی باشد.

معاشقه و ملال پس از اورگاسم

رضایت جنسی یکی از بهترین خواب آورهاست. زن و مرد پس از عمل مقاربت باید احساس آرامش کنند و بتوانند به خواب روند. سستی و رخوتی که پس از نزدیکی پیدا می شود خود در به خواب رفتن زن و مرد موثر است.

در بسیاری از موارد زن پس از نزدیکی یک حالت نیاز به محبت و توجه پیدا می کند و گه گاه سخنگو و با نشاط می شود و مایل است تا چند ساعت با مرد درد دل کند. اما مرد معمولا پس از نزدیکی زود خسته می شود و می خوابد و زن که دیر عادت به این طینت مرد پیدا می کند از او رنجیده می شود و آن را نوعی بی حرمتی و تحقیر می انگارد. البته زن قادر است پس از مدتی به این خوی شوهر عادت ککند و به خواب رود و یا به وسیله ای دیگر خود را سرگرم کند. این نکته در برخی کتابها تصریح شده که همان طوری که زن دیرتر به بحران لذت و انزال می رسد به همان نحو هم آتش او دیرتر سرد می شود و هنوز آرامش و راحتی نیافته که مرد کاملا به خواب رفته است. اگر چه این قاعده کلی نیست ولی معمولا زن پس از عمل نزدیکی مدتی بیدار می ماند به خیال فرو می رود و در اطراف لذت مختصر آن، دقایقی اندیشه می کند. ولی اگر عمل مقاربت طرفین را یکسان ارضا کرده باشد زن زودتر سست می شود و از حال می رود چرا که تکاپوی زن برای حصول انزال معمولا بیش از مرد است و می خواهد پاها را دراز کند راحت شود و از هرگونه تشویش و ناآرامی فارغ شود. به همین دلیل برای ارضای کامل تر زن برخی پزشکان نوعی معاشقه را پس از نزدیکی مهم می دانند ولی چنان که ذکر شد زنهایی که در یک لحظه با مرد به اوج لذت جنسی دست می یابند نیازی به نوازش بیشتر ندارند و شاید زودتر از مرد هم به خواب روند. اگر عشق و علاقه بین زن و مرد حاکم باشد معمولا زوجین پس از عمل نزدیکی بوسه ها و نوازش های بسیار مختصر و لطیفی با هم انجام می دهند که آن نشانه و شاهد رضایت خاطر و کامروایی درونی آنها است. ولی ذکر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از اشخاص پس از عمل نزدیکی از هر نوع تماس و دستکاری آلت خود بیزارند. در مرد این حرکت خارشی نامطلوب ایجاد می کند و در زن باعث درد و ناراحتی می شود و به هر حال موجب تجدید و تحریک هوس نخواهد شد. در هر حال در این باره هم دستور کلی نمی توان داد و این کیفیت در اشخاص و یا در مواقع گوناگون متفاوت است. در صورتی که زن و مرد عادت به خوابیدن در آغوش یکدیگر داشته باشند هیچ یک از طرفین از زود به خواب رفتن دیگری شکوه نخواهد کرد و چه لذتی بالاتر از این که زن در آغوش شوهر خود به خواب رود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *