اهرام مصر و فرضیه فضانوردان باستانی – بخش سوم
دکتر هربرت ایلیگ (Illig) و فرانتز لونر (Lohner) یک پایگاه اینترنتی جامع در خصوص هرم بزرگ راه اندازی نموده اند. آن ها روش خاصی برای بنای هرم بزرگ پیشنهاد داده اند.
به تصاویر زیر از هرم بزرگ توجه کنید.
در این تصاویر می توان دو نکته را به وضوح مشاهده نمود:
۱- تخته سنگ های ردیف های پایینی بزرگ تر از تخته سنگ های ردیف های بالاتری هستند
۲- حتی تخته سنگ های پی و ردیف های پایینی نیز از قد سازندگان اهرام بزرگ تر نبوده است. همان گونه که شاهد هستید، تخته سنگ هایی که هرم بزرگ با آن ساخته شده اند، غول پیکر نیستند.
اریک فون دانیکن مدعی است متوسط وزن تخته سنگ های هرم بزرگ ۱۲ تن است. اما در تصویر فوق به خوبی مشخص است هرم بزرگ را با تخته سنگ های کوچک با وزن متوسط ۲٫۵ تن ساخته اند.
باید ذکر نمود تخته سنگ هایی که در اولین هرم، یعنی هرم پلکانی جوزر یا هرم های فرعون سنفرو استفاده شده اند، به طور متوسط از تخته سنگ های مورد استفاده در هرم بزرگ جیزا کوچک تر بوده اند و معمولاً توسط یک گروه کوچک چند نفره قابل حمل بودند.
نکته جالب توجه دیگر این که هرم بزرگ جیزا از ۲۱۰ ردیف سنگی ساخته شده است. محاسبات نشان می دهد اگر هرم را در ارتفاع ۱۵ متری برش دهیم، قسمت پایینی هرم معادل ۳۰ درصد وزن کل هرم خواهد بود. هنگامی که کارگران به ارتفاع ۳۰ متری هرم رسیدند، معادل ۵۲ درصد وزن هرم را کار کرده بودند و در ارتفاع ۵۰ متری معادل ۸۲ درصد وزن هرم کار شده بود. این به ویژگی ریاضیاتی هرم باز می گردد که عمده وزن آن در قسمت پایینی آن متمرکز است.
هنگامی که کارگران در ساخت هرم بزرگ به ارتفاع ۵۰ متری رسیدند، معادل ۸۲ درصد وزن کل هرم سنگ به کار برده بودند.
ادعای فرضیه فضانوردان باستانی مبنی بر اینکه بخش زیادی از اهرام را از سنگ گرانیت ساخته اند، واقعیت ندارد. این گزاره که در مستند بیگانگان باستانی نیز به وضوح بیان گردیده است، فاقد مستندات می باشد. در هرم پلکانی فرعون جوزر، تابوت و اتاق اندرونی از جنس سنگ گرانیت بوده است.
در اهرام ناقص سخمخت و خابا و اهرام سه گانه سنفرو گرانیت استفاده نشده است. گرانیت در مقیاس وسیع برای اولین بار در ساخت هرم بزرگ استفاده می شود. در هرم خوفو؛ گالری بزرگ، اتاق حاکم و تابوت از جنس گرانیت هستند علاوه بر این در راهروها و معبد هرم بزرگ نیز از تخته سنگ ها و ستون های گرانیتی استفاده شده است. جنس این گرانیت متعلق به منطقه آسوان (Aswan) است. بعد از خوفو، در اهرام دیگر جیزا نیز از گرانیت استفاده می شود تا جایی که ۱۶ لایه بیرونی هرم فرعون منکور (Menkaure) از جنس سنگ گرانیت است. بیشترین استفاده از گرانیت در ساخت اهرام را دودمان چهارم داشته است. روند استفاده از گرانیت در ساخت اهرام در زمان فرعون جوزر از دودمان سوم شروع شده بود و در اوایل دومان پنجم از رواج افتاد .
اما نسبت استفاده از سنگ گرانیت در مقایسه با سنگ آهک به کار رفته در ساختمان هرم بزرگ قابل چشم پوشی است. از حدود ۲٫۵۰۰٫۰۰۰ بلوک سنگی استفاده شده در هرم بزرگ، مطابق مارک لهنر در کتاب «کل اهرام» حدود ۲۰۰ بلوک از سنگ گرانیت است.
اگر می خواستند از طریق رود نیل سنگ های گرانیت آسوان را به جیزا منتقل نمایند، باید ۹۳۴ کیلومتر را بر روی آب طی می کردند. همچنین سختی سنگ گرانیت تا دو برابر سنگ آهک می رسد. ابزار مسی قادر به استخراج سنگ گرانیت نیست و مصریان برای استخراج سنگ های گرانیت آسوان به ابزاری با تیغه محکم تر از مس احتیاج داشته اند. همین مسائل باعث شد مصریان استفاده محدودی از گرانیت داشته باشند و برای ساختن اهرام به معادن سنگ های رسوبی نزدیک اهرام متوسل گردند .
در تصویر زیر، نواحی رنگی نشان دهنده معادن سنگ آهکی است که برای ساختن هر یک از اهرام جیزا استفاده شده است. مصریان به خوبی می دانستند باید اهرام را در نزدیکی معادن سنگی بنا کنند تا صرفه جویی مناسبی در نیروی کار، ادوات و مواد مورد نیاز صورت بگیرد. همین قضیه مثال نقض دیگری بر گزاف گویی های هرودوت است که فون دانیکن نیز به آن استناد می ورزد.
یکی از معادن سنگ آهکی مورد استفاده جهت استخراج سنگ های ساختمان اهرام جیزا. در تصویر بالا به خوبی می توان پی برد مصریان به چه ترتیبی تخته سنگ ها را از صخره ها جدا می کرده اند.هرم خوفو با معادن سنگ آهکی حدود ۳۰۰ متر فاصله داشته است. همچنین اختلاف سطح هرم و معادن آهکی استخراج سنگ بین ۱۵ تا ۲۰ متر بوده است. از سوی دیگر، مصریان موفق شده بودند کانال هایی از نیل را تا فاصله ۶۰۰ متری هرم بزرگ بکشند. این کانال ها که برای تخلیه سنگ های گرانیت آورده شده از آسوان مورد استفاده قرار می گرفت، حدود ۴۰ متر با سطح هرم بزرگ اخلاف سطح داشته است.
اگر آن گونه که مستند بیگانگان باستانی مدعی است، فرازمینی ها با استفاده از تکنولوژی شناورسازی تخته سنگ ها را حرکت داده و با استفاده از فناوری تخیلی حرکت دادن سنگ ها به کمک امواج صوتی، هرم بزرگ را ساخته اند، دیگر نیازی به نیروی کار انسانی نبوده است. از سویی دیگر، فون دانیکن بر مبنای گفته های هرودوت این انتقاد را به مصرشناسان وارد نموده است که اگر اهرام ثلاثه را کارگران ساخته اند، محل اسکان این کارگران کجا بوده است؟
شهری باستانی مدفون شده در نزدیکی اهرام جیزه.
باستانشناسان معتقدند این شهر محل اسکان سازندگان اهرام جیزا بوده است. اگر به دیوارهای سنگی از زیر خاک بیرون آمده توجه کنید، می بینید از سنگ های کوچک ساخته شده اند. معبدسازی با تخته سنگ های بزرگ فقط برای فراعنه و برزگان بوده است و رعایا در خانه های حقیر و معمولی زندگی می کردند.
قریب به ۲۰ سال می باشد که در نزدیکی اهرام ثلاثه مصر در جیزا یک شهر باستانی کشف شده است. این شهر محل سکونت کارگران سازنده اهرام ثلاثه بوده است. مصرشناس معروف، مارک لهنر و زاهی حواس (Hawass) موفق شدند این شهر مدفون شده در زیر ماسه ها را بیابند. طبق محاسبات لهنر، این شهر ۱۰٫۰۰۰ نفری بوده است. اگر این تنها شهر نزدیکی اهرام ثلاثه باشد، به صورت ضمنی نشان می دهد برای ساختن اهرام حداکثر از ۱۰٫۰۰۰ نفر استفاده شده است. این شهر بزرگ مربوط به ۴٫۵۰۰ سال پیش و هم دوره و هماورد شهرهای اور (Ur) و اوروک (Uruk) در میان رودان جنوبی و شهر موهنجودارو (Muhenjo-Daro) در دره رود سند است .
اما اگر فرازمینی ها به کمک تکنولوژی های پیشرفته خود همانند برش لیزی تخته سنگ ها و شناورسازی و جابه جایی، دست به ساخت اهرام نزده اند، مصریان چگونه سنگ گرانیت را استخراج کرده و آن را صاف و صیقلی می نمودند. پاسخ به این سئوال را باید در معادن سنگ گرانیت منطقه آسوان یافت. این معدن سنگ قرن های متمادی مورد استفاده قرار گرفت و هنوز آثاری در آن بر جای مانده که در نوع خود تامل برانگیز می باشد. اما اجازه دهید ابتدا قدری درباره یکی دیگر از مظاهر تمدن مصر باستان صحبت کنیم. اوبلیسک (Obelisk) نیز همانند هرم و خط هیروگلیفی، جزو ویژگی های خاص تمدن مصر باستان است.
اوبلیسک یک تخته سنگ مکعب مستطیلی با نوک هرمی شکل می باشد. مصریان بر مبنای شواهد موجود، اوبلیسک سازی را حداقل از دوران فرعون سسوستریس (Sesostris) مقارن ۳٫۹۲۰ سال پیش شروع نمودند. در دوران فرعون سسوستریس یک جفت اوبلیسک های ۱۲۰ تنی را ساختند و در ورودی یکی از معابد شهر خورشید (هلیوپولیس) مستقر نمودند که اکنون فقط یکی پا بر جا مانده است. این اوبلیسک از سنگ گرانیت قرمز است .
از مصریان باستان حدود ۳۰ اوبلیسک سالم باقی مانده است که اکنون فقط ۸ عدد در سرزمین مادری خود قرار دارند و مابقی در گذر زمان از مصر به سایر نقاط دنیا همانند؛ ایتالیا، بریتانیا، فرانسه، امریکا، اسراییل، ترکیه و . . . منتقل شده اند.
زمانی که رومیان حوالی سده اول پیش از میلاد مسیح بر مصر مسلط شدند، چنان مجذوب این اوبلیسک ها گردیدند که به تدریج ۱۳ عدد از اوبلیسک های مصری را به ایتالیا و مخصوصاً شهر رم منتقل نمودند. اوبلیسک لاتران (Lateranense) با طول ۳۲ متر و وزن ۴۵۵ تن مربوط به ۳٫۴۸۰ سال قبل، اوبلیسک واتیکان با طول ۲۵ متر و وزن ۳۳۱ تن، اوبلیسک فلامینیو (Flaminio) با طول ۲۴ متر و وزن ۲۶۳ تن مربوط به ۳٫۲۹۰ سال قبل، اوبلیسک سولار (Solare) به طول ۲۲ متر و وزن ۲۳۰ تن مربوط به ۲٫۶۰۰ سال قبل و . . . تعدادی از بزرگ ترین اوبلیسک های مصری هستند که اکنون در مکان های مختلفی از شهر رم ایستاده اند.
اکثر این اوبلیسک ها از جنس سنگ گرانیت اطراف نیل در منطقه آسوان استخراج گردیده اند. با این وجود، بزرگ ترین اوبلیسک مصری هرگز از سنگ بستر جدا نشده و نایستاد. این اوبلیسک به «اوبلیسک ناتمام» معروف می باشد و کارگران آن را به دلیل ترک خوردن نیمه کاره درون معدن گرانیت آسوان رها نموده اند. اوبلیسک ناتمام با وزن بیش از ۱٫۱۰۰ تن و با طول ۴۲ متر، بزرگ ترین اوبلیسک جهان و چهارمین تک سنگ غول پیکری است که در طول تاریخ بشری تراش داده شده است.
این اوبلیسک به دستور ملکه حتشپسوت (Hatshepsut) حدود ۳٫۵۰۰ سال پیش تراش داده شده است و گمان می رود همتای اوبلیسک لاتران بوده است. هرگز توضیح علمی کاملاً مقبولی برای نحوه استخراخ این تک سنگ ها ارائه نشده است. یکی از راه حل هایی که باستان شناسانی مانند مارک لهنر یا پیتر تیسون (Tyson) با توجه به سنگ های دیوریت (Diorite) باقی مانده در معدن آسوان و سایر سایت های باستانی پیشنهاد می دهند این است که کارگران ساعت ها در معدن، از تکه سنگ های دئوریت برای تراش دادن سنگ گرانیت استفاده می کرده اند. سنگ دئوریت به قدری سفت است که در اثر کوفتن درازمدت آن بر سنگ گرانیت، می تواند به تدریج گرانیت را تراش دهد. این کار به قدری زمان بر است که اگر مدت یک ساعت مداوم چکش دئوریتی بر تخته سنگ گرانیتی کوبیده شود، کمتر از یک میلیمتر از سنگ گرانیت تراش می خورد .
در اینجا باید دو تصور اشتباه خوانندگان درباره سنگ گرانیت و چکش دیوریتی را تصحیح نمود. متاسفانه اشتباه رایجی که در خصوص سنگ گرانیت در ذهن خوانندگان وجود دارد، مربوط به تعریف سنگ گرانیت است. تصور اکثر خوانندگان از سنگ گرانیت تعریف تجاری سنگ گرانیت است. واژه گرانیت توسط فروشندگان سنگ های تزئینی و ساختمانی برای سنگ ساخت پیشخوان، سنگ کف، نما، پله، جدول و محصولات دیگر استفاده می شود. در صنعت و بازرگانی، گرانیت سنگی است که دانه های آن با چشم قابل مشاهده بوده و سخت تر از سنگ مرمر است. در این تعریف گابرو، بازالت، پگماتیت، شیست، گنیس، دیوریت و بسیاری سنگ های دیگر همه گرانیت نامیده می شوند. لذا این ذهنیت نادرست خواهد بود که ما سنگ پیشخوان آشپزخانه خود را گرانیت قلمداد کرده و با توجه به سفت بودن آن از خود بپرسیم: چگونه ممکن است سنگ گرانیت به این محکمی را بتوان با سنگ دیوریت تراش داد!
از سوی دیگر در کتب و مقالات باستان شناسی، در مباحث تراش دادن سنگ با سنگ توسط تمدن های کهن، منظور از چکش های سنگی (Pounder Stone) تکه سنگ های محکم و مناسبی بوده که با آن سنگ های دیگر را تراش می دادند، نه این که تکه سنگ هایی به شکل چکش های مدرن بوده باشند.
اما نامعقول تر از روش پیشنهادی مصرشناسان، روش پیشنهادی مستند بیگانگان باستانی است. علائم به جا مانده بر جان اوبلیسک ناتمام به ما می گوید این تک سنگ عظیم را با فناوری برش لیزری یا حتی سایر روش های نوین جدا کردن تخته سنگ ها از سنگ بستر برش نداده اند. ما نمیدانیم مصریان باستان چگونه سنگ گرانیت را تراش می داده اند، اما شواهد به ما می گویند نحوه استخراج به هر شکل بوده است، به کمک دستگاه برش لیزری یا استفاده از دریل و سایر تکنیک های نوین نبوده است.
در واقع شیوه استدلال اندیشمندان فرضیه فضانوردان باستانی در نوع خود جالب توجه است. ایشان چون می دانند روش علمی و عملی قانع کننده ای برای نحوه استخراج سنگهای گرانیت مورد استفاده در سازه های باستانی مصری ارائه نشده است، به ارائه فرضیه برش سنگ گرانیت با استفاده از تکنولوژی لیزری و سایر روش های نوین می پردازند و در نهایت مدعی می شوند چنین دانشی را باید یک موجود پیشرفته فرازمینی در اختیار مصریان باستان قرار داده باشد، یا این که چنان موجوداتی مستقیماً دست به ساختن اهرام بزرگ جیزا زده اند.
این که چنین ایده ای به عنوان یک پاسخ ارائه شود، نمی توان بر آن ایراد گرفت. مشکل آن جاست که ارائه کنندگان چنان دیدگاهی برای اثبات ایده خود، مدارک خاص و غربال شده به شنونده ارائه می کنند. به عنوان مثال آن ها در معدن آسوان به جستجوی تکه سنگی می پردازند که به خوبی صیقلی باشد و آن را سند ادعای برش لیزی سنگ ها توسط موجودات هوشمند معرفی می کنند. آن ها هرگز اوبلیسک ناتمام را به مخاطب نشان نمی دهند تا مستنداتشان خدشه دار نگردد و از باورپذیری ادعایشان کاسته نشود. اگر به معدن سنگ آسوان در مصر سفر کنید، به عینه می بینید فرضیه برش های لیزری تخته سنگ های گرانیتی صرفاً یک فرضیه نادرست است.
همانگونه که بالاتر هم از وی نام برده شد، فلیندرز پتری یک از اولین اشخاصی بود که مصرشناسی به روش علمی را پایه گذاری نمود. یکی از آثار به جا مانده از او کتاب «هنر و صنعت مصر باستان (۱۹۱۰)» می باشد. این کتاب در واقع مجموعه خوبی از ابزار، لوازم و ادوات و سلاح هایی است که تا زمان انتشار کتاب مذکور در ابنیه باستانی مصر یافت شده بود و در قالب مجموعه های مصری نگهداری می شده است. مطابق کتاب مذکور، قدیمی ترین اره های که در مصر یافت شده متعلق به دودمان سوم است، زمانی که هنوز هیچ هرمی ساخته نشده بود . کشف اره مذکور نشان می دهد مصریان در زمان دودمان سوم اره داشته اند، الزاماً معنایش این نیست که قبل از آن اره نداشته اند. یکی از اولین آثار اره بر روی تابوت مرمرین فرعون سخمخت از دودمان سوم قابل مشاهده است.
علی رغم این همه ادعاهای فاقد مستندات فرضیه فضانوردان باستانی، کافی است به تابوت فرعون خوفو در هرم بزرگ توجه شود. آثار اره کاری بر روی تابوت فرعون خوفو در هرم بزرگ جیزا نیز وجود دارد. این تابوت از سنگ گرانیت ساخته شده است. البته این اره ها از جنس مس بودند و در آن دوران مس چنان نایاب بود که فقط اسباب و لوازم شاهانه را به کمک اره مسی برش می داده اند. آرنولد دیتر (Dieter) در فصل پنجم کتاب «ساختمان سازی در مصر: سنگ تراشی فراعنه» به ابزارهای سنگ تراشی مصریان باستانی و نحوه کاربرد آن پرداخته است . این اره های ابتدایی دندانه نداشتند و کار برش را به کمک دانه های ماسه انجام می دادند. این فکر در نوع خود زیرکانه بوده است و باعث می شد دانه های ماسه به جای دندانه اره کار کنند و همین جلوی مستهلک شدن اره را می گرفت و عمر آن را طولانی تر می کرد!
ابزارهای سنگ تراشی مصریان چنان در ابنیه باستانی مصر کشف گردیده است که نیازی به نام بردن ندارد، خوانندگان می توانند برای نمونه به دو کتاب نام برده در فوق مراجعه نموده و از این همه تنوع ابزار دستی مصریان شگفت زده شوند. اوبلیسک ناتمام در معدن آسوان به ما انسان های امروزی می گوید مصریان باستان سنگ هایی همانند گرانیت را با شیوه های بدوی و بدون استفاده از ابزارآلات مدرن تراش می داده اند. بنابراین آن ها روش هایی برای حمل و نصب این اوبلیسک هم داشته اند که در این باره به صورت مفصل در مبحث «تخته سنگ بعلبک» صحبت خواهیم کرد.
به خوانندگان این نوشتار یادآوری می گردد هدف نوشتار حاضر توضیح دادن نحوه هرم سازی یا سنگ تراشی مصریان باستان نمی باشد، بلکه این رساله به دنبال بررسی فرضیه فضانوردان باستانی است و مستندات و ادعاهای این فرضیه را بررسی می کند. لکن جهت رسیدن به یک نگاه جامع، در ادامه مروری بر سایر نظریه های مربوط به دلیل و نحوه ساختن اهرام خواهیم داشت.