ماتریکس در زمین

ما واقعیت خودمان را با نظامات اعتقادی و باورهای کسانی که ما را کنترل می کنند، متجلی می سازیم. برخی از این نظامات میلیونها سال، و بعضی هزاران سال قدمت دارند، و برخی نوظهور هستند.

این واقعیت ماتریکس است. این نظامات و برنامه ها بایستی واسازی شوند.

اصولا فرد با دو گزینه روبرو است:

ماندن در ماتریکس

به دنیا میآیید.در ۴ سالگی مهد کودک، ۷ سالگی مدرسه، بعد کالج و دانشگاه، غیره.شاغل میشوید، ۲۷ سالگی ازدواج، بچه دار می شوید، در پایان بازنشسته می شوید، در ۷۲ سالگی می‌میرید. مرخصی های داشته اید و اوقات فراغتی هم روزهای شنبه وقتی بچه‌ها خواب بودند، پیش می آمد. کل فرایند دقیقا طوری طراحی شده است که شما بدانید چه کاری بکنید و چه بگویید و چه رفتاری داشته باشید. بیشتر مردم این را انتخاب می کنند چون به نوعی راحت و امن است. راحت است، اما سالم نیست. عمیقا ناراضی و افسرده و بیمار میشوید، و میپرسید، «من اینجا چکار می کنم؟»

خروج از ماتریکس

از برنامه خارج می شوید. در کوتاه مدت سخت و در بلندمدت بسیار رضایت بخش است. اما ماتریکس واکنش نشان میدهد. هرکاری بتواند می کند تا شما را عقب نگه دارد و پایین بکشد. همسر، فرزندان، دوستان نزدیک، حتی حیوان خانگی جلوی شما را میگیرند. همه برنامه‌ریزی شده اند تا جلوی شما را بگیرند. اما هربار شما کاری خارج از ماتریکس انجام می دهید آزادی بیشتری کسب میکنید. حوزه دسترسی انبساط میابد و رابطه با خویشتن حقیقی درون تقویت میشود

ایمپلانت ها بخشی از لایه اول برنامه سازی هستند. ایمپلانت یک کریستال انرژی است که انرژی الکترومغناطیس قوی را وارد میدان انرژی شخص می کند. آنها را در طی قرنطینه زمین در میادین انرژی قرار دادند. و باعث شد که ما از خویشتن حقیقی، و نور درون، قطع شویم. نوعی شخصیت دوگانه شکل گرفت، یک خود حقیقی و یک خود مصنوعی. همه ما سطحی از شیزوفرنی را تجربه می کنیم. به نوعی میتوان گفت که آنچه «من» می خوانید در حقیقت ایمپلانت شما است.

مأموریت اولیه همه ما روی زمین ترمیم این شکاف است، که برای این کار بایستی از خویشتن کاذب قطع ارتباط کنیم و با خویشتن حقیقی/برتر/درون ارتباط برقرار کنیم. با اتصال به خویشتن درون، برنامه ماتریکس واسازی می شود.

لایه دوم برنامه سازی مربوط به شکاف بین قطبیتهای مردانه و زنانه است. این مسأله خودش را به صورتهای متفاوتی نشان میدهد و جامعه کنونی ما را خلق میکند.

بیشتر آنچه شنیده‌اید و خوانده‌اید یا دیده‌اید دروغ بوده و نه حقیقت، بدن، ذهن و احساسات ما زندان ما هستند و ما باید به آزادی برسیم ما در حال حاضر در حال فرار از این زندان هستیم و داریم زندان را واسازی می‌کنیم.

زندانی که بسیار پیچیده است کنترل کنندگان برنامه های بسیار پیشرفته‌ای ایجاد کرده‌اند تا بشر را کنترل کنند و ما را برده نگه دارند خروج از ماتریکس در ابتدا ساده نخواهد بود و چالش بزرگی وجود دارد هدف این است که متوجه شوید شما یک موجود آزاد مختار و الهی هستید که کمک خواهی کرد به ساختن جامعه خارج از ماتریکس جهان بینی که به شما داده شده بسیار محدود است.

هر آنچه میبینی، میخوانی و تجربه می کنید فقط بخشی بسیار ناچیز از واقعیت و حقیقت است وقتی شب به آسمان نگاه می کنید و فکر می کنید جهان را می بینید فقط به بخش کوچکی در کهکشان خودمان نگاه می کنید ۱۰۰ میلیارد کهکشان در جهان ما وجود دارد پس داستان خیلی وسعت دارد بایستی نگاهمان را وسعت ببخشیم و از دایره زرد رنگ عبور کنیم

پرسش و پاسخ؛

آیا برای آنکه بدانیم نور هست به تاریکی نیاز داریم؟
خیر این یک ساختار و مربوط به روی زمین است( آگاهی دوگانه)
نور وجود دارد چون مطلق است و بی قید و شرط است
وقتی ما به خویشتن برتر وصل نشویم اراده آزاد چقدر موثر است؟

همانقدر که که به خویشتن برتر وصل هستیم همان اندازه می توانیم اراده آزاد داشته باشیم سطح عدم ارتباط با خویشتن برتر نشان‌دهنده میزان عدم توانایی شما در اراده آزاد است اما همیشه انتخاب آزاد دارید و می توانید انتخاب کنید که اراده آزادتان را گسترش دهید حوزه ای که میتوانید برای تجلی خود استفاده کنید «حوزه دسترسی» نامیده می شود و با اراده آزاد میتوان حوزه دسترسی را گسترش داد محدودیتی در این کار وجود ندارد منظور از نور عشق است نور و عشق دوجنبه از یک منبع واحد هستند که خالق این جهان و جنبه های آن است
.
ادامه دارد؛
.امیر علیپور فرد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *