رمز و راز روح انسان: نیروی ویرانگر توهین و تحقیر

آیا انسان متعلق به زمین است

انسان

هر کدام از ما قبلاً آن را تجربه کرده ایم. ما در مورد فحش یا دعوا صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد توهین و تحقیر است.

احساساتی که بروز می کنند ابتدا خشم ، سپس پرخاشگری ، سپس افسردگی و به دنبال آن احساس انزجار غیرقابل بیان است ، چیزی که فراموش نمی شود یا اصلاح می شود ، مگر اینکه شاید بعد از سالها یا حتی قرن ها.

این واقعیت که ، ۱۵۰ سال پیش ، توهین چیزی محسوب می شد که فقط با خون ، خود یا دشمن ، قابل شستشو بود ، بدون توجیه بود.

سلاحی کشنده

“شما نباید جواب دهید” ، “باید ببخشید” ، “به سطح دشمن نزول نکنید.” بسیاری از توصیه های خردمندانه ، که با تمثیل های عجیب و غریب پشتیبانی می شود ، نحوه چگونگی آن را برای ما توضیح می دهد به درستی پاسخ توهین. با این وجود قوانینی وجود دارد که افترا را مجازات می کند. بنابراین آیا ترک غرور و بخشش استعفا آسان تر نیست؟ با خیال راحت به ما توهین کنید. او امروز توهین می کند ، فردا اعتصاب می کند و پس فردا را می کشد.

بله ، افراد نجیب همیشه بوده اند و هستند که متوجه توهین ها نشده اند و از طریق آنها قویتر و بهتر شده اند. اما یک فرد متوسط ​​ابتدا هجوم آدرنالین را احساس می کند ، که فشار را افزایش می دهد و گردش خون را تحت تأثیر قرار می دهد و سپس سایر واکنش های شیمیایی ایجاد می شود.

در همان زمان ، این کار به گونه ای است که گویی با باتوم به سر شما می کوبند. آزمایش روانپزشکان به طور قانع کننده ای این موضوع را ثابت کرده است. یکی دارای یک سیستم سیگنالینگ دوم است که به ارتباط کلامی و رفتار عاطفی پاسخ می دهد.

وقتی او شروع به حمله روزنامه ای به بوریس پاسترناک کرد ، او ابتدا حمله قلبی کرد و سپس به سرطان ریه مبتلا شد و سرانجام از درد جان خود را از دست داد. سرطان درست در زمان انتشار نامه های شهروندان شوروی که پر بود ، گسترش یافته بود صالحین خشم و توهین از نوع زیر:

“من ابیات پاسترناک را نخواندم ، اما قورباغه ای را در گل و لای دیدم که کروکی نفرت انگیز ایجاد می کند. همان کج خلقی را می توان از زبان پاسترناک شنید که به میهن ما تهمت می زند … “

من فکر می کنم که شاعران حسود در XVIII. قرن نیز به طور قابل توجهی زندگی Lomonosov بزرگ را کوتاه کرد. سعی کنید تصور کنید (شاید نه) آنچه فرد هنگام خواندن چنین آیاتی احساس می کند:

“حداقل او آویز مست خود را ، با صدای آویزان ، بست. آیا نمی خواهید یک قاشق آبجو با خود به دنیا ببرید؟ آیا فکر می کنید در آینده مانند آینده خوش شانس باشید و برای بسیاری طرفدار ، مراقبت و امنیت باشید؟ “

عصبانیت و حسادت پنهان از قلم ترییداکوفسکی فوران کرد و نیاز او به تحقیر هرچه بیشتر دردناک بود. آیات به خودی خود از بین می رود ، اما توهین در حد یک بقال ، یک حرفه ای است.

توهین در میدان جنگ

پیش از این نبرد در جبهه های جنگ با توهین های متقابل آغاز شده بود. بالاخره امروز هم همین طور است. این تلاشی است برای تحقیر ، خرد کردن ، ناراحتی و تحریک حریف به حدی که او قادر به فکر هوشیارانه و عکس العمل نیست و در نتیجه احتمال نابودی او در جنگ را افزایش می دهد. تصادفی نیست که عباراتی مانند افترا و میدان جنگ نیز فراخوانده شد زمینه افتخار، جایی که در زمان های قدیم از توهین همراه با مشت ، تیرکمان ، هلبرد و سلاح گرم استفاده می شده است.

از توهین و تحقیر نیز برای سرکوب و برهم زدن شخصیت استفاده می شود که این امر دیر یا زود باعث اختلال در دفاع روانی و تبدیل شدن فرد به لرزه ای لرزان می شود. تحقیر مداوم می تواند بدون نیاز به تماس بدنی بکشد. نتیجه همان عفونتهای روزانه زخم خواهد بود.

ضمناً ، در آمریکا آنها خیلی جدی شروع به اهانت کردند. گاهی اوقات منجر به کمیک شدید می شود. افراد چاق نباید برچسب چربی داشته باشند ، بلکه به صورت افقی رشد کرده اند. و کسی که شکست بخورد (بازنده) توصیه می شود فردی با موفقیت تأخیر نامیده شود. این مشکل در آنجا در سطح دولت حل شده است …

گوه گوه ای

پس چگونه با توهین برخورد می کنید؟ من فکر می کنم ارگانیسم با واکنشهای بیوشیمیایی و روانی فیزیکی پر سر و صدایی که تا حدود بسیار کمی به مداخله آگاهانه ما بستگی دارد ، به این سوال پاسخ می دهد. بنابراین ، سخنان حکیمانه و تصرفات فلسفی در یک لحظه تحقیر قابل توجه ، کارایی خود را از دست می دهند. کسانی که توهین می کنند نیز به اندازه کافی ریسک می کنند نمی توانند بدانند مغز شما چه واکنشی ایجاد می کند.

زیگموند فروید یک روانشناس بزرگ و مرد تحصیل کرده ای بود و در یکی از سفرهای قطار وقتی ماشین خفه بود ، دکتر پنجره را باز کرد.

یکی از همسفرانش شروع به اعتراض کرد و نه تنها برای اعتراض ، او را به فروید فراخواند دهان یهودی و او آن را به عبارات مشابه توهین آمیز دیگر داد. در نگاه اول ، کاملاً خوب فکر شد ، نازی ها تقریباً در قدرت بودند ، اردوگاه های کار اجباری به زودی راه اندازی می شدند ، و اینجا یک مرد مسن است که دارای یقه و کلاه است ، چه کاری می تواند انجام دهد؟

در کمال تعجب همه حاضران ، فروید به گونه ای منفجر شد و با هجوم خشمگین سخنان بی ادب را در آغوش گرفت که تصمیم گرفت با فرار آنها را نجات دهد.

به نوعی ، من رفتار روانشناس را دوست دارم ، در شرایط داده شده ، درست ترین و موثرترین رفتار را نشان می دهد.

علاوه بر این ، فروید به عنوان یک روانپزشک به خوبی می دانست که پرخاشگری سرکوب شده به افسردگی تبدیل می شود و به دنبال آن پرخاشگری علیه خودش.

بیماریهای روان تنی در نتیجه خودهاجمی بوجود می آیند. احساسات سرکوب شده باعث آرتروز می شوند ، باعث حمله قلبی می شوند و مشکلات سرطانی ایجاد می کنند … افراد هرچه بیشتر بیمار می شوند ، بیشتر می شوند زندانیان اخلاق دو متر. از یک سو به ما آموخته اند که باید ببخشیم و در برابر توهین واکنش نشان ندهیم ، از طرف دیگر تصویر یک قهرمان که به صورت فاشیستی تف می کند به عنوان الگو در پیش روی ماست!

اگر فردی آزرده و تحقیر شد ، باید با در نظر گرفتن شرایط و شخصیت حریف ، مناسب عمل کند. اولین واکنش همیشه با ترشح گسترده آدرنالین منوط می شود ، بنابراین لازم است که برای مدتی مکث کرده و از وضعیت خارج شوید. یکی در ابتدا گمراه می شود و یافتن کلمات مناسب برای او دشوار است.

مراقبت از اکسیژن رسانی به مغز ، نفس عمیق کشیدن و بازدم را انجام دهید. سپس تصمیم بگیرید که آیا دعوا کنید یا منتظر لحظه ای بهتر باشید. در هر صورت ، ابراز احساسات خود بلافاصله امکان پذیر و ضروری است ، اما به عنوان یک پیام بی طرف: “آنچه شما می گویید باعث آزردگی من می شود ، مرا آزار می دهید ، من هنوز نمی دانم چگونه واکنش نشان دهم ، اما من در مورد آن فکر می کنم.”

این البته در مورد افرادی که می شناسیم صدق می کند. گاهی متاسفانه عزیزان ما. در مورد غریبه ها ، قوانین مختلفی اعمال می شود ، همه اینها بستگی به این دارد که نیرو از طرف چه کسانی باشد.

بهترین پادزهر

یکی از بیماران برایم داستانی آموزنده تعریف کرد. هنگامی که او نوجوان بود ، دوستش به او توهین کرد: “چرا هنوز خودت را توصیف می کنی و خودنمایی می کنید؟ به هر حال شما زیباتر نخواهید شد! “

دوست به خوبی می دانست که دختر از لحاظ ظاهری دارای عقده ای است ، زیرا آنها به یکدیگر اعتماد کردند و به یک نقطه دردناک برخورد کردند.

اساساً ، هیچ اتفاق خیلی مهیبی رخ نداده است ، شوخ طبعی از همان نوع تردیاکوفسکی … اما دختر احساس درد شدید روحی کرده و این کلمات را تا آخر عمر حفظ کرده است.

او بزرگ شد و مدتی گذشت ، در دهه ۵۰ او سالن مد خود را داشت ، شرکتی که جشن ها و خانواده اش را ترتیب می داد. و همچنین یک اتومبیل مناسب و معقول که با آن در باران و سرما یک زن اتومبیلرانی را رانده است.

بهتر گفت ، پیرزن. او با کمال تعجب و وحشت ، با همکلاسی و دوستش ملاقات کرد. او مدتها تمام بلاهایی که برایش پیش آمده بود را محاسبه کرد ، از زندگی شکایت کرد و از او الکل گرفت. هنگامی که آنها بدون شناختن او به محل رسیدند ، او شروع به زور زدن به او کرد. و وقتی بیمار من آنها را نپذیرفت ، صورت ها را به صورتش انداخت و دوباره سعی کرد به او توهین کند. اما این بار زن هیچ تحقیری را احساس نکرد ، فقط کارساز نبود!

من کاملاً متقاعد شده ام که بهترین پاسخ به کسانی که می خواهند از این طریق به شما آسیب برسانند ، سلامتی و رضایت شما از زندگی آنها است. ضرب المثل ها را از همان کودکی به یاد می آوریم هر که از دست رفته دست بکشد نیز گم شده است، جاگر به جنگل فراخوانده شود ، از جنگل فراخوانده می شود. همه چیز برمی گردد ، و عمداً سخنان شیطانی و کشنده ای را به زبان آورد.

از این گذشته ، اگر پاترناک نامه های کارگران را که پر از عصبانیت و سم بود ، نمی خواند ، اما مقداری پول را روی پاکت نامه ها فدا می کرد و آنها را با یادداشت های کوتاه پس می داد ، بیمار نمی شد.

و اگر آدرس برگشت نداریم ، که مانع از نوشتن پاسخ در روح می شود ، آن را در یک پاکت خیالی مهر و موم کنید ، یا روی صفحه کلید بنویسید و ارسال کنید دشمنحتی اگر هیچ جا نباشد؟ حتی از این طریق می توانیم در برابر تحقیر واکنش نشان دهیم و این دقیقاً همان چیزی است که بدن ما به آن نیاز دارد. بنابراین بیا ، شروع به بازیگری ، حتی اگر در سطح ذهنی ، بین ما باشد ، گاهی اوقات با آن آسان تر و موثرتر از سطح مادی است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *