نقش عوامل اقتصادی در کاهش میل جنسی

بیشتر مردان در گروههای سنی ۴۰ تا ۶۰ ساله به اوج رقابت اقتصادی و شغلی می رسند و برای رفع نیازهای عمده شخصی و خانوادگی تلاش می کنند.
این افراد خود را به طور کامل غرق در کار می کنند تا بتواند در چارچوب اوضاع اجتماعی- اقتصادی موجود، امنیت اقتصادی خانواده خود را در سطح قابل قبول تامین کنند.
گرایش انحرافی مرد به فعالیت های بیرون از خانه به صورتی فزاینده از فرصتهای لازم برای روابط زناشویی می کاهد. مردی که تا این حد خود را غرق فعالیت های اقتصادی و شغلی می کند دیگر وقت چندانی برایش باقی نمی ماند تا در باب روابط و مسایل جنسی با زن خود صحبت کند.
در دنیای مرد پر تلاش، رویدادهای تصادفی زیادی وجود دارند که باید به عنوان عوامل موثر دیگر مد نظر باشند. در روزهایی که مرد در کار خود به موفقیت دست یافته است علاقه او به فعالیت جنسی بیشتر از روزهایی است که در فعالیتهای شغلی اش با شکست روبرو شده است.
می توان گفت که توجه انحصاری به مشغله های نامربوط عامل عمده تخریب روابط و مانع جدی تمایلات جنسی زن و مرد است. از طرف دیگر فشار و کمبود ناشی از عدم امنیت اقتصادی تا اندازه زیادی سبب بروز نارضایتی و کشمکش های خانوادگی می شوند.
زن و شوهر ممکن است متعادل باشند در علایق و نحوه زندیگ توافق داشته و از لحاظ روحی تطابق حاصل کرده باشند ولی عوامل اجتماعی که بیرون از روابط زناشویی بر آنها تاثیر می نهد مانند مشکلات مالی، بیکاری یا پرکاری منجر به ایجاد شکافهای عمیق در روابط زناشویی آنها می شود.
امنیت اقتصادی و اجتماعی در کامیابی زوجها بسیار موثر است. ترس و اضطراب حاصل از عدم امنیت اقتصادی به خانه راه پیدا می کند و زن و شوهر را نسبت به هم کم حوصله، بی گذشت و پرخاشگر می کند. در چنین حالاتی درجه تطابق البته به شخصیت زن و شوهر نیز بستگی دارد.
خستگی ذهنی و فیزیکی
خستگی یکی از عوامل سست کننده تمایلات جنسی به شمار می آید و در دوره میانسالی و پس از آن تاثیری فزاینده بر شخص به جای می گذارد. خستگی ذهنی بیش از خستگی فیزیکی قابلیت واکنش جنسی مرد را کاهش می دهد.
اگر شغل مرد میانسال همراه با فعالیت بدنی زیاد باشد پس از چند سال معمولا سستی اندکی در فعالیت جنسی او پدید می آید. آن دسته از فعالیت های بدنی که موجب خستگی زیاد می شوند و تمایل جنسی را کاهش می دهند یا از میان می برند بیشتر به تفریحات شخص ارتباط دارند تا فعالیتهای شغلی.
بنابراین فعالیتی که شخص در تعطیلات آخر هفته انجام می دهد غالبا بیشتر از فعالیت های شغلی معمولی اش او را ختسه می کند به ویژه اگر سن شخص بالای ۵۰ سال باشد.
در طی دوره میانسالی خستگی ذهنی بیش از هر عامل دیگر و از جمله خستگی فیزیکی بر تنش های جنسی تاثیر ویران گر بر جای می گذارد. داشتن یک روز ناخوش در اداره برای مردی که در تلاش معاش است و به فعالیت روزانه خود اهمیت زیادی می دهد کاهش تنش های جنسی او را به دنبال دارد و دلیل آن هم نیز اساس خستگی ذهنی است که بعدا ممکن است به معادل فیزیکی خود تبدیل گردد.
همان مرد پس از آن که پیر می شود هر فعالیتی که برحسب عادت انجام می دهد انرژی ذهنی بیشتری از او طلب می کند و در نتیجه قابلیت جنسی او کاهش خواهد یافت. این حساسیت توانایی جنسی مرد نسبت به خستگی ذهنی را یکی از بزرگترین وجوه اختلاف میان قابلیت جنسی مردان میانسال با مردان جوان می توان شمرد.