تا چه حد بی نظم هستید؟

آیا از نظر ساماندهی چالش دارید؟ اولین گام در جهت رفع بی نظمی شناخت میزان مهارت های ساختاری ضعیف شماست. جملات ذیل را بخوانید و ببینید چه تعداد از آن ها مربوط به شماست.

  • وقتی دیگران بای اولین بار به خانه ام می آیند همیشه ابتدا می پرسند آیا به تازگی اسباب کشی کرده ام؟
  • می دانم که حیوان خانگی دارم اما مدت هاست آن را ندیده ام.
  • آن قدر چک برگشتی دارم که کارمندان بانک شماره ی تلفنم را حفظ شده اند.
  • نظافتچی ای که بای تمیز کردن منزلم می آید احساس می کند کارهایم تمام نشدنی هسند.
  • اغلب دیگران را وادار می کنم عجله کنند.

اگر متوجه شدید که هر یک از جملات بالا وصف حال شماست احتمالا نشانه ی خوبی نیست.

این مطلب به شما کمک می کند به حالت عادی برگردید.

درک اینکه چرا زندگی تان این قدر بی نظم است:

پس زندگی تان بر اساس الگوی نظم و سازماندهی نیست. نابسامانی چیزی نیست که از آن خجالت بکشید. در واقع این امر کاملا قابل درک است. در اینجا پنج دلیل عمده ی دچار شدن افراد به این وضعیت مطرح شده اند. دلیل شما هم باید در میان آن ها باشد.

  • وقت کافی ندارید.
  • زندگی تان بیش ازحد پیچیده است.
  • فضای کافی ندارید.
  • نمی دانید برای آنکه منظم تر باشید چه کاری باید انجام دهید.
  • می دانید که باید چه کاری انجام دهید تا منظم باشید اما نمی خواهید آن را انجام دهید.

دلیل بی نظمی شما هر چه باشد می خواهید بدانید چه کاری از دست تان بر می آید. در بخش های بعدی ایده ها و راهنمایی هایی خواهید یافت که به شما کمک می کند موانع سازماندهی خود را کاهش دهید و شما را در مسیر نظم قرار می دهد.

برطرف کردن بی نظمی

اگر محل زندگی تان فضای بسیار بزرگی بود و خدمتکاری در خانه داشتید و بیش از حد ثروتمند بودید می توانستید بی نظمی را یک ویژگی جالب توجه بدانید.

اما تصور می کنم بی نظمی شما تبدیل به یک رنج شده و تهدیدی در جهت استرس بیشتر شماست. رفع بی نظمی به نظر بسیار مشکل است. این مسئله فقط به کمی وقت نیاز دارد. قبل از آنکه احساس کنید در بی نظمی گم شده اید به کمک نیاز دارید. آماده ی شروع هستید اما از کجا؟ اولین گام یافتن انگیزه ی کافی برای شروع و از همه مهم تر استمرار است.

 

  • وقتی دیگران بای اولین بار به خانه ام می آیند همیشه ابتدا می پرسند آیا به تازگی اسباب کشی کرده ام؟
  • می دانم که حیوان خانگی دارم اما مدت هاست آن را ندیده ام.
  • آن قدر چک برگشتی دارم که کارمندان بانک شماره ی تلفنم را حفظ شده اند.
  • نظافتچی ای که بای تمیز کردن منزلم می آید احساس می کند کارهایم تمام نشدنی هسند.
  • اغلب دیگران را وادار می کنم عجله کنند.

اگر متوجه شدید که هر یک از جملات بالا وصف حال شماست احتمالا نشانه ی خوبی نیست.

این فصل به شما کمک می کند به حالت عادی برگردید.

درک اینکه چرا زندگی تان این قدر بی نظم است:

پس زندگی تان بر اساس الگوی نظم و سازماندهی نیست. نابسامانی چیزی نیست که از آن خجالت بکشید. در واقع این امر کاملا قابل درک است. در اینجا پنج دلیل عمده ی دچار شدن افراد به این وضعیت مطرح شده اند. دلیل شما هم باید در میان آن ها باشد.

  • وقت کافی ندارید.
  • زندگی تان بیش ازحد پیچیده است.
  • فضای کافی ندارید.
  • نمی دانید برای آنکه منظم تر باشید چه کاری باید انجام دهید.
  • می دانید که باید چه کاری انجام دهید تا منظم باشید اما نمی خواهید آن را انجام دهید.

دلیل بی نظمی شما هر چه باشد می خواهید بدانید چه کاری از دست تان بر می آید. در بخش های بعدی ایده ها و راهنمایی هایی خواهید یافت که به شما کمک می کند موانع سازماندهی خود را کاهش دهید و شما را در مسیر نظم قرار می دهد.

برطرف کردن بی نظمی

اگر محل زندگی تان فضای بسیار بزرگی بود و خدمتکاری در خانه داشتید و بیش از حد ثروتمند بودید می توانستید بی نظمی را یک ویژگی جالب توجه بدانید.

اما تصور می کنم بی نظمی شما تبدیل به یک رنج شده و تهدیدی در جهت استرس بیشتر شماست. رفع بی نظمی به نظر بسیار مشکل است. این مسئله فقط به کمی وقت نیاز دارد. قبل از آنکه احساس کنید در بی نظمی گم شده اید به کمک نیاز دارید. آماده ی شروع هستید اما از کجا؟ اولین گام یافتن انگیزه ی کافی برای شروع و از همه مهم تر استمرار است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *