چاهی مرموز در ایالت واشنگتن

جایی در مناطق وحشی ایالت واشینگتن، پدیدهای نامتعارف و عجیب جغرافیایی وجود دارد که ساکنین آن را دریچهای به دنیایی دیگر میدانند. هر چند چاه شیطان سالها و شاید قرنهاست که مورد توجه مردم آن منطقه قرار گرفته است اما تنها از سال هزارونهصدونودودو بودکه یک ایستگاه رادیویی با«مل واترز»،صاحب زمین، مصاحبه کرد وآن را به مردم کشورش شناساند. مل واترز ادعا میکند که صاحب یک زمین غیرعادی است که در نزدیکی «ماناستاش ریج»در واشینگتن قرار دارد. البته این زمین به خودی خود چیز عجیبی نیست، اما چاهی درون آن قرار دارد که مردم آن را عجیب و ماوراءالطبیعه میدانند.داستان چاه شیطان سالهاست که ساکنین «ماناستاش ریج» از زمینی سخن میگویند که چاهی درون آن قرار دارد ظاهرا انتها ندارد. چاهی مرموز که هالهای از احساس خطر و راز در اطراف آن موج میزند. دیواره چاه تا عمق پانزده فوتی آجری است ولی بقیه آن خاکی میباشد. مردم این منطقه نسل اندر نسل این چاه را میشناختند وازآن به عنوان زبالهدانی استفاده میکردند و از یخچال کهنه تا تلویزیون خراب و لاستیک پنچر را در آن میانداختند.اما هیچ یک از کسانی که چیزی درون چاه میانداخت صدای افتادن آن شی به کف چاه را نشنید. همین موضوع باعث شد که مردم نام «چاه شیطان» رابر آن نهادند و آن را چاهی بیانتها نامیدند که مستقیم به جهنم راه دارد. بعضیها هم معتقد بودند که چاه شیطان در حقیقت دریچه ورود و خروج فضاییهاست.حدود سال هزارونهصدونودوسه «مل واترز» و همسرش این زمین را خریدند و کمی بعد آن چاه را کشف کردند. آنها هم مثل مردم دیگر از آن به عنوان زبالهدان استفاده میکردند و حتی ساکنین دیگر هم زبالهها و لاشه حیوانات خود رادرآن میانداختند.چندسال گذشت وکمکم آقای واترز به این فکر افتاد که چراچاه پر نمیشود؟درتابستان سال هزارو نهصدونودوشش واترزتصمیم گرفت عمق چاه را اندازهگیری کند. اوکه یک ماهیگیر کار کشته بود یک قلاب ماهیگیری با نخ بسیار بلند داشت.یک روزبه دهانه چاه رفت، یک وزنه به سر قلاب آویخت وآن رابه داخل چاه هدایت کرد.وقتی نخ هرقرقره تمام میشد، قرقره جدیدی به انتهای آن گره میزد و به کار خود ادامه میداد،اماقرقرهها تمام شد ونخ قلاب به انتهای چاه نرسید.به محاسبه واترز،اوهجده قرقره پنج هزارفوتی رابه هم وصل کرده بود،بنابراین او نتیجه گرفت عمق چاه بیشترازهشتاد هزار فوت میباشد! درآن وقت بودکه واترزمتوجه شدچاه درون ملکش نه تنها عجیب بلکه دلهرهآور است. اولین چیزی که توجه واترز را جلب کردآن بودکه هر وقت درون چاه فریاد میزدپژواک صدایش را نمیشنید.
بعد دریافت هر وقت میخواهد به چاه نزدیک شود سگ شکاریاش چنگالش را در زمین فرو میکند تا نگذارد واترز او را به آن طرف بکشاند.یکی از دوستان واترز میگوید، وقتی سگ نگهبانش مرد، لاشه آن را درون چاه شیطان انداخت. این مرد قسم میخورد که مدتی بعد سگ به سوی او بازگشت. همان سگ با همان شکل و قیافه و همان قلاده که خودش یک قطعه فلز کوچک به آن وصل کرده بود. این داستان آنچنان واترز را تحت تاثیر قرار داد که در وصیتنامه جدیدش نوشت بعد از مرگ جسدش را درون چاه شیطان بیندازند. طولی نکشید که واترز و چاه درون ملکش به شهرت کشوری رسیدند و گروههای مختلف ماوراءالطبیعه به بررسی آن پرداختند ولی هیچ یک نتوانستند دریابند چاه شیطان واقعا چیست و عمق آن چه قدر است و آیا طبق عقیده مردم محل، این چاه بیانتهاست؟ نکتهای که آنها هم مثل مردم آن را درک کردند آن بود که در محدوده چاه همه احساسی مرموز از ترس و دلهره را داشتند. احساسی که دلیلی برای آن پیدا نشد. قدم بعدی ورود سربازان ارتش آمریکا به ملک واترز بود. آنها آنقدر با دقت در حال بررسی منطقه بودند که حتی به واترز اجازه ورود به ملک شخصیاش را ندادند. از همان زمان دیگر نامی از واترز در رسانهها برده نشد ولی در روز ۲۸ ژوئن سال ۲۰۱۱ نامهای از واترز به صورت آن لاین منتشر گردید که تاکید میکرد تمام حرفهایش در مورد چاه شیطان و اتفاقات آن عین حقیقت بوده است، ولی دولت آمریکا دوست نداشت حرفی از آن زده شود.