ویژگی های یک مدیر بد چیست؟

با رئیس بد کنار بیایید

آیا شما ویژگی های یک مدیر بد را دارید؟

بعد از آنکه افرادی را به استخدام شرکت خود در آوردید، هیچ چیز بیشتر از این نمی تواند میان کارکنان زمزمه شود: آیا شما مدیر توانمندی هستید؟ آیا مدیر خوبی هستید؟ آیا توانایی مدیریت شرکت را دارید؟

لازم به ذکر است که هیچ چیز به اندازه پاسخ به موارد فوق نمی تواند وجه شما را به عنوان یک مدیر خدشه دار کند و یا اینکه از شما چهره ای توانمند بسازد. اینکه کارمندان شما در موردتان چه فکری کنند بسیار مهم است. همواره دقت داشته باشید که شما نه تنها مدیر، بلکه الگو و رهبر هستید. اگر ویژگی های یک مدیر بد را دارید، استعفا دهید.

حقیقت این است که سو مدیریت و عدم توانمندی در مدیریت درست و صحیح، تنها به وجه شما لطمه وارد نمی کند، بلکه در روند فعالیت کارکنان، رسیدن به اهداف و بسیاری از موارد دیگر خدشه وارد می کند.

بسیاری از کارفرمایان به دسته بد سقوط می کنند، زیرا آنها موفق به ارائه مسیر روشن، بازخورد منظم، تشخیص مشاغل و تعریف یک چارچوب استراتژیک هدف نیستند که کارکنان را قادر می سازد تا پیشرفت کنند و مسیر پیشرفت را ببینند. این نوع از کارفرمایان بد همان چیزی است که ما آن را “کارفرمایان نامناسبی” می نامیم، زیرا همه کارکنان به این موارد نیاز دارند.

برخی دیگر از کارفرمایان بد، قلدر هستند، رفتار های آن ها تند و زننده است، خشن هستند، کارکنان را آزار می دهند و سبب می شود که کارکنان هیچ کاری را با میل انجام ندهند.

برخی از کارفرمایان هم بدون توجه به الگو بودنشان، وظایفشان را به درستی انجام نمی دهند و در نهایت آنچه که از یک مدیر و رهبر نمایان می شود، کسی است که در انجام وظایفش کوتاهی می کند. در نتیجه کارکنان هم به پیروی از او، دیگر برای انجام وظایف، به خوبی عمل نخواهند کرد.

دسته دیگر از مدیرانی که در زمره مدیران بد قرار می گیرند، کسانی هستند که اعتقادی به رفتار درست سازمانی ندارند. این افراد نمی دانند که دوران بردگی کارکنان سر رسیده است. بر طبق نظریه های نوین رفتار سازمانی، باید نیازهای اولیه و ثانویه کارکنان برآورده شود. در این صورت کارکنان، کار را از خود می دانند و برای آن تلاش خواهند کرد، بدون زور و اجبار!

کارفرمایان بد واقعا چه می کنند؟

کارفرمایان بسیار بد اغلب این کارها را انجام می دهند:
بسیار مغرورند و عاشق چاپلوسی هستند و کسانی که مدام از رفتار سایر کارکنان به آن ها گزارش می دهند.
کارمندان را تنها از روی علاقه شخصی انتخاب می کنند و برای اهداف ناکام خود بهانه تراشی می کنند.
آنها برخی از کارکنان را نادیده می گیرند و میان افراد تبعیض قائل می شوند.
آنها توانایی برقراری ارتباط ندارند و نمی توانند یک انتظارات روشن و جداول اهداف و زمانبندی را درست در اختیار کارکنان قرار دهند.
کارفرمایان بد معمولا انجام وظایف خود را به تعویق می اندازند.
کارفرمایان بد اغلب انتظارات و مهلت های خود را تغییر می دهند
کارمندان در این که کجا ایستاده اند دچار تردید می شوند و اغلب انتظاراتشان بدون جواب می ماند.
کارکنان در زمانی که انتظارات وجود ندارد، حس احساس موفقیت را احساس نمی کنند.
هنگامیکه ارتباط ساده و مثبت، مشکل را اصلاح می کند، از موارد انضباطی نادرست استفاده می شود.
کارفرمایان بد کارکنان را تا زمانی که مشکلی بروز کند، نادیده می گیرند و سپس شروع به بازخواست می کنند.
با صدای بلند، سر و صدا، به صورت یک طرفه و یک جانبه با کارکنان صحبت می کنند.
کارفرمایان بد برای کارکنان امکان پاسخ دادن به اتهامات و نظرات را فراهم نمی کنند.
آنها کارکنان را تهدید می کنند و به کارکنان اجازه تهدید یکدیگر را می دهند.
برای کسب موفقیت و رسیدن به هدف به دنبال گرفتن ضمانت هستند.
هنگام بروز مشکل، اولین کاری که انجام می دهند، سرزنش کردن کارکنان است.
با صدای بلند و در جمع کارکنان را بازخواست می کنند.
در رسیدن به اهداف هیچگونه پاداشی برای افراد قائل نمی شوند.
به راحتی خواسته های کارکنان را نادیده می گیرند.

کارفرمایان نسبتا بد چه می کنند؟

یک رئیس بد اینگونه رفتار می کند:

برای کار ریاست با مهارت یا تجربه واجد شرایط نیست.
رئیس بد نمی داند که چگونه باید افراد را رهبری کند و در بروز مشکل بحران را مدیریت کند.
نمی توانند مشکلات را اداره کنند.
یک مدیر بد، بروز هر مشکلی را از سوی کارکنان می داند و نه سو مدیریت خود!
بازخورد سازنده و پیشنهادات برای بهبود را نمی پذیرد.
یک مدیر بد و ناتوان نمی تواند نظرات مخالف خود را بپذیرد، حتی نمی تواند نظرات سازنده را بررسی کند و در جهت بهبود شرایط از آن ها استفاده کند.
یکپارگی رفتار ندارد و به قول ها و وعده های خود عمل نمی کند.
کارفرمایان بد زمانی که پاسخ سوال کارمندان را نمی دانند شروع به داستان سرایی می کنند و انگیزه ای برای پیدا کردن آن ندارند.
با وجود آنکه می دانند راه حل مشکل چیست، شجاعت رویارویی با آن ها را ندارند.

میان کارکنان حس تبعیض و عدم اعتماد به وجود می آورد.

مشکل این است که تخصص داشتن و دارا بودن مهارتی خاص، از شما یک مدیر نمی سازد. برای مدیریت موفق، لازم است که دوره های ویژه ای دیده باشید، باید با نظریه های نوین آشنا باشید و بدانید که سرمایه عظیم شما کارمندان شما هستند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *