چرا احساس می کنم آدم مهمی نیستم؟

از کودکی یاد می گیریم ارزش ما در کارهایی است که انجام می دهیم. از نقاشی هایی که روی در یخچال نصب می شد تا پاداش هایی که سرکار دریافت می کردیم بیانگر این نکته است که عامل افتخار و احترام ما همیشه بیرونی بوده است در حالی که باید درونی باشد. اگر دیگر فرد مولدی نباشید و هیچ منبع دیگری برای کسب احترام و غرور نداشته باشید چه اتفاقی خواهد افتاد؟

 

احساس می کنید حتما باید کاری انجام دهید تا برای خودتان کسی باشید. حقیقت تاسف بار این طرز فکر این است کسی از شما می پرسد چه کسی هستید و شما در پاسخ می گویید: دکتر، رئیس، منشی و… این فرد از شما نپرسید چه کاری انجام می دهید؟ شما چه کسی هستید یا شغلتان چیست؟

اشتباه گرفته اید. احساس می کنید اگر همیشه کار مهمی انجام ندهید فرد مهمی نیستید. به همین دلیل است که بسیاری از اشخاص در پی نتایج تاثیرگذار هستند. آن ها نیاز دارند پرچم موفقیت را تکان دهند و بگویند به من نگاه کنید من هم کسی هستم. آدم هایی که در سفر معنوی قرار می گیرند و از دارایی و جایگاه خود چشم پوشی می کند نیازی به اثبات موفقیت هایشان ندارند. به همین علت است که افراد کمی می توانند به چنین جایگاهی برسند.

 

اغلب از راننده ای که در بزرگراه جلوی شما می پیچد خشمگین می شوید و این شرایط را به عنوان حمله شخصی می بینید. احساس می کنید که او از شما سوء استفاده کرده و در واقع اهمیتی به شما نداده است. او به شما احترام نگذاشته و احتمال دارد به نحوی غرورتان را جریحه دار کرده باشد. به همین علت است که می خواهید قیافه او را ببینید می خواهید ببینید آیا او به طور عمدی این کار را کرده است. تفسیر شما از این که راننده مذکور چه نوع آدمی است بستگی به افکاری که از گذشته داشته اید دارد این که چه تصویری از آدم های مزاحم در ذهن داشته باشید. شما عصبانی می شوید زیرا خودپنداره شکننده شما به چالش کشیده شده است.

چه باید کرد؟

تصور کنید که تصمیم می گیرید از همه ی اموالتان چشم پوشی کنید در این صورت دارای چه چیزی هستید که شما را در این دنیا خاص می کند؟ این موقعیت فرضی را با یک دوست خوب، همسر یا هر فرد صمیمی مورد بحث و گفتگو قرار دهید. مطمئن باشید که علاوه بر عوامل درونی و بیرونی نیز متمرکز می مانید به عبارت دیگر درباره ی ویژگی، تفاوت های فردی و استعدادها بحث و گفتگو کنید.

عنوان شغلی مناسبی پیدا کنید؛ پاسخ درست به پرسش چه کسی هستید چیست؟

به عنوان مثال من والد مهربان و مسئولیت پذیری هستم که از کارش به عنوان واسطه گر سهام لذت می برد. از رقابت هیجان زده می شوم و عاشق تنیس هستم. توجه کنید این عبارت احساسات و استعدادها را توصیف می کند نه کاری که فرد انجام می دهد.

چه کسی هستید، با چه شغلی دارید یا چه کاری انجام می دهید بسیار متفاوت است. چگونه زندگی می کنید با عبارت چگونه هزینه زندگیتان را در می آورید تفاوت دارد. ما با شغلی که داریم زندگی مان را سپری می کنیم اما با آن چه می بخشیم زندگی می کنیم. دوست داشتن خود و اهمیت دان به کسی که در حقیقت هستید بهترین هدیه ای است که می توانید به دیگران بدهید زیرا هنگامی که خودتان را دوست دارید و به خود احترام می گذارید می توانید دیگران را دوست داشته باشید و به آن ها احترام بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *