آتئیسم علمی

منظومه سه‌خورشیدی

دین سازمانی و آتئیسم (خداناباوری) علمی، هر دو مکاتب فکری تحمیل شده توسط دستورکار بیگانگان منفی هستند. آنها تعالیمشان را به انسانها القا می‌کنند، و از این طریق رنج بسیاری را توسط تفکر قطبی شده شدید به انسانها منتقل می‌کنند.

هر دو سمت، یک مدل همه یا هیچ را در قالب محدودیتهای شدید در حوزه هوش انسان اعمال می‌کنند. دستورکار این است که افراد در چرخه بحث های بدون تحلیل و وضوح کافی گرفتار شوند، تا توسط موضوعات و مسائل بی تأثیر، انرژی افراد هدر رود. منافع سیاسی و مالی بر ایگوهای خشمگین که برای رسیدن به جایگاه و قدرت منازعه دارند مسلط هستند، و نه اصول مشترکی که افراد را یک رنگ کرده و انرژی جمعی آنها را برای خدمت به اهداف بشردوستانه بکار گیرد.

 

بنابراین ما باید از این بلاتکلیفی دوری کنیم و در یافتن اصول مشترک از طریق تمرکز بر تصویر کلی تر به عاملی مثبت تبدیل شویم. همواره با شفقت و مهربانی در مورد دیگران صحبت کردن، بهترین راه برای شروع گفتگو است.

 

 

دستورکار کنترل ذهن جهانی قصد دارد همه فلسفه های انسانی یا تجربیات مستقیم با روح یا الوهیت یا خدا را توسط یکی از واسطهای سیستم کنترل اعتقادی خود تعریف و طبقه بندی کند؛ ادیان، پزشکی، عصر جدید، آتئیسم علمی یا جوامع ترنس اومانیسم … .

 

 

بر طبق گفته های برخی دانشمندان و پیشرفتهای تکنولوژیک، روح، الوهیت یا خدا یک وهم و پندار بیهوده است که توسط افراد نادان و خرافاتی مطرح می‌شود که از دین به عنوان یک عصای زیر بغل استفاده می‌کنند، تا انکار و ترس خود را از سرنوشت محتوم مرگ بشریت پوشش دهند. اگر ما جنگ ها را مورد بررسی قرار دهیم و همچنین خشونت و ویرانی به بار آمده توسط کلیسا و خود بزرگ بینی مذهبی را در سرتاسر تاریخ بنگریم، دلایلی واضح وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از تحصیل کرده ها، اذهان علمی و منطقی، دشمنی موجود در دین را رها کرده اند، و آن را به سرعت با نسخه ای جدید جایگزین کردند. همچنین در برخی مجامع آتئیستی، اهداف، شامل گسترش یک جامعه انسان‌گرا بر اساس شواهد علمی معتبر است که اصیل و صادق فرض می‌شوند، که بدون تصدیق وجود عظیم قلمروهای انرژتیک الهی نامرئی پیش می‌روند، به عنوان مثال تصدیق وجود روح. آتئیسم به دنبال پایان دادن سوءاستفاده انرژی توسط ادیان است که بر اساس تبعیض صورت می‌گیرد و از طریق تحمیل تعصبات دینی اعمال می‌شود، و توسط اجماع عمومی جوامع علمی، قانونی می‌شود.

 

 

متاسفانه، وقتی افراد توسط اعتقادات سفت و سختی که متعلق به آنها نیست از روح خود منقطع می‌شوند، نمی‌توانند به آگاهی بالاتر یا توانایی‌های فراحسی بالاتر دست پیدا کنند. برای دستیابی به ورای توهمات دنیای مادی یا بعدسومی، ما باید به کالبدهای روحی خود متصل شویم. وقتی به ابعاد بالاتر آگاهی متصل می‌شویم و هنوز در بدن فیزیکی هستیم، به اندازه زیادی ظرفیت خود را برای درک بسیاری از لایه های طبیعت انرژتیک- روحی واقعیتمان افزایش می‌دهیم. بنابراین، ما می‌دانیم که وفاق جمعی بین افراد در زمین هنوز وجود ندارد. ساکنین زمین هنوز در مورد منشأ واقعی طبیعت فرازمینیشان مطلع نشده اند، و یا در مورد جدایی و کنترلی که در همه تعاملات سیاره توسط موجودات خارج از جهان ما ایجاد شده است. وقتی جمعیت زمین در مورد این حقایق مطلع نشده باشند، و به شکل مداوم به آنها دروغ گفته شود به هدف اینکه هستی آنها را بر توده ای از فریب جمعی بنا کنند، دیگر چیزی به نام توافق عمومی آگاهانه وجود نخواهد داشت.

 

 

بنابراین، آتئیسم علمی یک ارتباط حیاتی با شکل گیری سیستم های حال حاضر دارد که اعتقادات و افکار را در حوزه های علمی، پزشکی و آموزشی جریان اصلی کنترل می‌کنند و تصریح می‌کند که ما در کیهانی عاری از قلمروهای فراطبیعی تنها هستیم.

 

 

دستورکار ضد روح به دنبال ایجاد جدایی و تفرقه از طریق قطبی سازی افکار مردم است و حفظ قاطعانه مواضع مخالف به شکلی که آنها به هر قیمتی از آن مواضع دفاع کنند تا اینکه بتوانند نهایتا پیروز شوند. تأکید آنها این است که هیچ ادله علنی معتبری مبنی بر وجود خدا، روح یا الوهیت وجود ندارد.

 

 

اما همانطور که همه ما می‌دانیم، هیچ مدرکی دال بر اثبات علمی که موارد زیر را تأیید کند و توضیح دهد هم وجود ندارد:

 

 

چرا و چگونه ما عاشق می‌شویم،

 

 

چگونه پیوندهای عمیق عاطفی بین افراد به شکل تلپاتی ارتباط دارد،

 

 

روابط انسانها با بسیاری از انواع موجودات و نیروهای فراطبیعی،

 

 

تجربیات آگاهی متعالی، شهودی و انتقال فکر،

 

 

اتفاقات همزمان، که بدون هیچ دلیل منطقی معانی عمیقی را در زندگی ما دارند،

 

 

تجربیات نزدیک به مرگ، اثبات زندگی بعد از مرگ یا پروجکشن (انعکاس) روح به ابعاد مختلف.

 

 

میلیون ها نفر این نوع از تجربیات آگاهی را در سراسر جهان هر روزه تجربه می‌کنند، در صورتی که هیچ ارتباطی به نوع سیستم اعتقادی آنها هم ندارد. علم به شکلی که امروزه کنترل می‌شود، با اطلاعات تجربی بر پایه توافق جمعی آگاهانه هرگز قادر به توضیح این تجربیات آگاهی که با روح ما ارتباط دارد نخواهد بود. مهم است که همیشه به یاد داشته باشیم همواره افرادی مهربان و زیبا را در هر حوزه علمی یا پزشکی می‌توان یافت. ما باید بر اهداف انسان دوستانه متعارف تمرکز کنیم، و همیشه نسبت به افراد دیگر گذشته از هر نوع سیستم فکری یا اعتقادی که دارند، مهربان و دلسوز باشیم.

 

لیزا رنی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *