آدم ربایی فرازمینی ها…
یکی از پرسروصدا ترین پرونده های مربوط به ربایش فرازمینی مربوط به مامور پلیسی است که تا همین امروز اصرار دارد که توسط موجوداتی بیگانه دزدیده شده بود، او به حدی به حرف های خود اطمینان داشت که در مورد ادعاهایش ده ها مستند و گزارش ساخته شد و بیش از دوبار نیز به طور زنده با او مصاحبه شد، نام این شخص آلن گودفرای است…
آلن گودفرای مامور پلیسی در یورکشایر غربی انگلیس بود، او امسال ۳۵ سالگی ربایش خود توسط فرازمینی ها را در همایشی کوچک اما جالب دوباره خوانی کرد.
در ۲۸ نوامبر ۱۹۸۰ گودفرای که در جستجوی تعدادی گاو گم شده بود در ۱۵ کیلومتری خارج از شهر در جستجو بود که ناگهان از دور متوجه جسمی روی جاده شد، گودفرای در ابتدا با تصور اینکه در حال مشاهده یک اتوبوس است به سمت آن رفت اما پس از اینکه نزدیکتر شد جسمی بزرگ و دوار را دید که در فاصله ای بسیار بسیار نزدیک به زمین در حال پرواز بود به طوری که بوته های کنار جاده را میلرزاند.
گوفرای دراین باره میگوید: “ان جسم با سرعت بسیار بسیار زیادی به دور خودش میچرخید من پس از مشاهده سعی کردم از ان دور شوم که ناگهان نور شدیدی به چشمانم تابیده شد، وقتی چشمانم را باز کردم ماشین کمی درون بوته ها فرو رفته بود و خبری از جسم نبود من به ایستگاه برگشتم اما متوجه شدم چیزی نزدیک به ۲۰ دقیقه دیرتر از چیزی است که باید باشد”.
در ابتدا گودفرای از گزارش کردن خودداری کرد چراکه مطمئن بود همه او را دیوانه خطاب خواهند کرد اما پس از شنیدن اخبار درمورد گزارش یک کشاورز از جسمی نورانی دقیقا در همان زمان و حدود ۱۰ کیلومتر دورتر کم کم این جرئت را پیدا کرد، در واقع او با کمی پرس و جو و جستجو متوجه شد که بسیاری در همان زمان و در همان حدود مکانی این جسم را دیده اند در نتیجه او یک پرونده تشکیل و با همه ی افرادی که ادعای دیدن ان جسم را داشتند مصاحبه کرد.
گودفرای متوجه شد که در مدتی حدود ۱۵ دقیقه پس از تابیده شدن نور شدید بیهوش بوده است، او به مرور به یاد آورد که در لحظه ی تابش نور موتور ماشین و لامپ ها از کار افتاده بودند دقیقا چیزی که در گزارشاتی مشابه در سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نیز دیده شده بود، ۵ روز بعد آلن گودفرای مدعی شد که همه چیز را به خاطر میاورد و اینکه توسط فرازمینی ها ربوده شده بود.
گودفرای میگوید: “به خاطر میاورم که در اتاقی بسیار عجیب بودم و مردی با نامی شبیه به یوسف به طور ذهنی و در واقع در ذهن من سوالاتی را از من میپرسید، در ان اتاق سگی سیاه نیز وجود داشت و همین طور تعدادی چراغ نورانی عجیب بر روی دیوار تقریبا قوس دار”.
پس این اظهارات سیلی از نامه ها و مصاحبه ها باگودفرای ترتیب داده شد و در یک شب تیتر ادعاهای او به صفحات اول روزنامه رسید، تعدادی معتقدند که او تنها در جستجوی شهرت بوده است، پلیس بلافاصله او را مجبور کرد در چندین جلسه ی روانشناسی و تست دروغ سنجی شرکت کند و در کمال تعجب همگی انها در تصدیق صحبت های او بودند.
جِنی رندلز در این مورد به بی بی سی گفته بود:” آقای گودفرای در طول مدت صحبت های به طور دقیقی راست گو و هشیار بود و تست های دروغ سنجی همگی صحت سخنانش را نشان میدادندف با این حال خود آقای گودفرای نمیداند چیزهایی که دیده رویا بوده اند یا واقعیت او تنها میداند که انها را دیده است”.
آلن گودفرای ۵ سال بعد به دلایل فشار شدید روحی از خدمت استعفا داد.