بیداری خدایان قدیم از اتاق‌های استاسیس

کوری گود: بروزرسانی اس‌اس‌پیSSP، بیداری خدایان قدیم از اتاق‌های استاسیس

 

از: فرمانده عملیات‌ها

به: همه دولت‌ها، ارتش‌ها، و شهروندان زمین

 

موضوع: بیداری خدایان قدیم از اتاق‌های استاسیس (خفتگی).

 

این متن رسما از طرف اتحاد SSP منتشر می‌شود.

 

برای مقابله با کمپین‌های ضداطلاعات، ما یک سری گزارش‌ها را به طور مستقیم از طرف افسران عالی رتبه خود بدون واسطه منتشر می‌کنیم. ما اکیدا توصیه می‌کنیم اطلاعاتی که مستقیما از طرف ما نیست را نادیده بگیرید.

 

افشاگری‌هایی که ما ارائه داده‌ایم مورد تحریف قرار گرفته‌اند. کهنه‌سربازان جعلی برنامه فضایی سری، ابر‌سربازان جعلی، و کانتکت‌های فرازمینی میزان زیادی اطلاعات غلط منتشر کرده‌اند. جهت توقف مبارزه انسان‌ها برای آزادی به وسیله ایجاد حس امنیت کاذب، آنها این روایت را تبلیغ می‌کنند که کلونی‌های مریخ، ماه، و پایگاه‌های آنتارکتیکا از نیروهای بیگانه خاکستری‌ها و رپتیلین آزادسازی شده‌اند.

 

در آخرین گزارش خود ما بیانیه استقلال لیگ کهکشانی جهانی ملل (GGLN) از ائتلاف شرکتی میان سیاره‌ای (ICC) و دولت‌های زمینی مربوطه را توصیف کردیم. این گزارش به توصیف ملاقات ICC با پیش-آدمیان و بیدار شدن خدایان قدیم از استاسیس در آنتارکتیکا خواهد پرداخت.

 

در اوایل نوامبر ۲۰۲۱ مایاها جلسه‌ای در سفینه خودشان برگزار کردند که قادر است ایمنی بالای تأسیسات و شهرهای «گروه اریون» را نقض کند. شرکت‌کنندگان در این جلسه شامل نمایندگان آنشار، اعضای شورای اتحاد SSP حاضر در مأموریت‌های تجسس پیشین، گنزالز، چهار مایا، امی پیر و بزرگ زولو، و کوری گود بودند.

 

از زمان ظاهر شدن امی در جلسه سری ICC هفته‌ها پیش در مقر فرماندهی عملیاتی ماه (LOC)، مایاها آی‌سی‌سی را تحت نظارت دائم داشتند. پس از آنکه امی و «گاردین‌های جدید» پیامشان را به آی‌سی‌سی رساندند، آی‌سی‌سی با گروه اریون و اعضای یاغی «سوپر فدراسیون» ملاقات کردند. آنها تصمیم گرفتند ایمپلنت کردن انسانهای روی زمین از طریق فناوری‌شان را تسریع کنند تا انسانها را وارد یک دین جدید ترنس-اومانیستی دنیای واحد کنند. رهبران آی‌سی‌سی و امپات‌های شهودی که در جلسه حضور داشتند در حضاری که هیئت عالی آی‌سی‌سی را به انجام اقدامات افراطی تشویق می‌کردند، حس ترس و عدم امنیت را می‌دیدند.

 

مایاها یک گروه ICC بزرگ را مشاهده کردند که از ماه به آنتارکتیکا سفر کرده بودند، جایی که حفاری‌های دهه‌ها قبل، یک شهر باستانی را نمایان کرده بود که بقایای سه سفینه مادر عظیم را در خود داشت. این سفینه‌ها متعلق به یک گروه از پیش-آدمیان هستند که تمدنی بزرگ روی زمین ایجاد کردند که ۵۰ هزار سال پیش از ظهور انسان مدرن دوام داشت.

 

پیش-آدمیان یک امپراتوری بزرگ روی سیاره‌ای به نام مالدک داشتند که منجمین «ابر-زمین» می‌خوانند. مالدک بسیار بزرگتر از زمین ما بود و یک میدان گرانشی قویتر و فشار بارومتریک جوی بالاتر و چندین قمر در مدار داشت. یکی از قمرهایش قابل سکونت بود و توسط موجودات انسان-مانند قدبلند با جمجمه‌های بزرگ، زمینی‌سازی شده بود. یک گروه دیگر از موجودات با خاندان رویالش به آن قمر قابل سکونت رفت و یک حکومت و تمدن موازی تأسیس کرد. پس از هزاران سال این گروه به یک فنوتایپ اندکی متفاوت و کوتاهتر تکامل یافتند.

 

این دو تمدن جنگاور با تمدن‌های دیگر منظومه ستاره‌ای محلی ما بر سر منابع نزاع داشتند. متعاقبا تصمیم گرفتند یک مدار دفاعی باستانی که خوشه ستاره‌ای محلی ما را احاطه و محافظت می‌کرد سرقت کنند. نژاد سازندگان باستان این گرید تدافعی را حداقل دو میلیارد سال پیش از این ساخته بود.

 

ما درباره نژاد سازندگان باستان بسیار کم می‌دانیم، یعنی نژادی که بقایای تمدنشان در منظومه‌های ستاره‌ای متعددی از جمله منظومه خورشیدی ما کشف شده است و مدار تدافعی را جهت حفاظت از تمدن‌های در حال توسعه از مداخله خارجی ساخته بودند. نژاد سازندگان باستان این مدار تدافعی را به وسیله میلیون‌ها ماه توخالی‌شده و سیارات کوچک ایجاد کرده بودند. فناوری‌های تهاجمی و تدافعی در سفینه‌هایی به اندازه ماه قرار گرفتند و به نحو استراتژیک اطراف منطقه ستاره‌ای محلی مستقر شدند. آنها از موتورهای الکترو‌گرانشی قوی برای کشیدن فضا-زمان به داخل یک تکینگی متصل به شبکه کیهانی استفاده کردند. شبکه کیهانی یک کانال انرژی الکتروپلاسمیک است که همه کهکشان‌ها و منظومه‌های ستاره‌ای داخل آنها را هم در زیر-فضا و هم در فضا-زمان مثل تارهای الکترومغناطیسی متصل می‌کند.

 

این مدار تدافعی نژاد سازندگان باستان به شبکه کیهانی متصل می‌شد و آن را با فرکانسی تغذیه می‌کرد که اجازه نمی‌داد سیستم پرتال آن به خارج از مدار تدافعی متصل شود. هر سفینه یا کاوشگری که یک منطقه ستاره‌ای محلی را امتحان می‌کرد به طرق غیرکشنده بازگشت داده می‌شد.

 

این مدار تدافعی از ورود نژادهای کشت کننده ژنتیک متعددی به سیستم‌های ستاره‌ای و بهره‌برداری ژنتیک آنها جهت انجام آزمایشات جلوگیری می‌کرد.

 

پیش-آدمیان یکی از ماه‌های توخالی‌شده که بخشی از مدار تدافعی نژاد سازندگان باستان بود را به سرقت بردند و آن را در مدار مالدک مستقر کردند. آنها نسل‌هایی از دانشمندان را به همراه خانواده‌هایشان در این ماه مستقر کردند که نقش یک ایستگاه فضایی ماهواره عظیم را ایفا می‌کرد. این دانشمندان این ماه توخالی شده را صدها سال مورد مطالعه قرار دادند و آن را بازطراحی کردند تا از سکونت‌گاه خانوادگی برای نسل‌های آینده برخوردار شود.

 

هنگامی که پیش-آدمیان این گرید (مدار) تدافعی را هک کردند، کشف کردند که این مدار از یک پرتال سوپرگیت باثبات که بسیار به منظومه خورشیدی ما نزدیک است قدرت می‌گیرد که کهکشان‌های همسایگی را متصل می‌کند. با نصب این مدار تدافعی، آدرس آن صرفا روی خودش یا از طریق پرتال‌های طبیعی در سیستم‌های ستاره‌ای محلی دیگر لوپ می‌گشت.

 

پیش-آدمیان از چرخه میکرونوای طبیعی هر ستاره در کهکشان ما آگاه بودند. آنها طرحی نسنجیده برای بهره‌برداری تسلیحاتی از این مدار تدافعی باستانی و قدرتش علیه همسایگان ستاره‌های دیگر ایجاد کردند. آنها تصمیم گرفتند قدرت کامل سیستم پرتال سوپرگیت را مستقیما به داخل شبکه کیهانی آزاد کنند. به وسیله سنکرون کردن زمانبندی پالس این انتشار با ریتم شبکه کیهانی، آنها می‌خواستند منظومه خورشیدی مورد هدف را وادار به رویداد میکرونوا سازند، که منجر به نابودی تمدن ناآماده آن شود.

 

تقریبا پانصد هزار سال قبل، پیش-آدمیان این طرح را دقیقا در لحظه اشتباه اجرایی کردند، و باعث شدند ستاره‌شان دچار میکرونوا شود و بولت‌های الکتریکی عظیمی ساطع کند که سیاره آنها مالدک را نابود کرد. مالدک در پهنه منظومه خورشیدی منفجر شد و قطعاتی را به ورای «ابر اورت» پراکنده ساخت. این انفجار ماه‌های مالدک را دچار ویرانی کرد و آنها را به مدارهای جدیدی حول ستاره آنها فرستاد.

 

ماه توخالی‌شده ایستگاه فضایی، که حامل دانشمندان پیش-آدمی بود، از مدارش خارج شد و به سمت داخل منظومه خورشیدی به حرکت افتاد. رویداد میکرونوا بیشتر فناوری‌های درون ایستگاه فضایی عظیم آنها را نابود کرد. آنها موفق شدند جهت‌یابی کنند و ایستگاه را به سیاره زمین قفل گرانشی کنند، و یگانه ماه زمین، به وجود آمد. بسیاری از پیش-آدمیان کشته شدند، اما آنهایی که زنده ماندند زیرساختهای وسیع ساخته شده توسط نژاد سازندگان باستان را تغییر کاربری دادند تا تمدن و فرهنگشان را حفظ کنند. آنها همچنین شروع کردند به ایجاد کلونی‌هایی روی زمین و در منطقه آنتارکتیکا، جایی که بقایای شهرهای زیرزمینی نژاد سازندگان باستان را به همراه فناوری باستانی آنها یافتند. ماه نقش یک پایگاه نظارتی برای رصد پروژه سکونتی جدید آنها را ایفا می‌کرد.

 

یک گروه دیگر از باقی‌ماندگان انفجار اولیه، پیش-آدمیانی بودند که روی یکی از ماه‌های زمینی‌سازی‌شده در مدار مالدک زندگی می‌کردند. پس از نابودی مالدک، این ماه شد سیاره مریخ ما. در تصاویر رسمی ناسا، می‌توانید ببینید که یک طرف مریخ تحت باران‌های شهاب‌سنگی گسترده قرار داشته در حالی که سمت دیگر دست‌نخورده باقی مانده است.

 

روی مریخ، تمدن پیش-آدمی مستأصل بود و در شرایطی که اتمسفر در حال از بین رفتن بود تلاش می‌کردند بقا بیابند. سرانجام، خانواده رویال و دانشمندان به این نتیجه رسیدند که خورشید به عنوان بخشی از چرخه طبیعی‌اش مجددا میکرونوا را تجربه خواهد کرد و باقی‌مانده اتمسفر مریخ را از بین خواهد برد. پیش-آدمیان روی مریخ تصمیم گرفتند درست قبل از رویداد خورشیدی با آخرین سه سفینه مادر سالم که داشتند به زمین بگریزند. ساکنان ماه نیز در تلاش بودند بیشترین تعداد ممکن از اهالی ماه را تخلیه و منتقل کنند.

 

این سه سفینه مادر سفرهای متعددی را برای انتقال این مردمان به شهر جدید در آنتارکتیکا انجام دادند اما فرصت نداشتند که همه را نجات بدهند. این سه سفینه پس از بارگیری گروهی از افراد در حال بازگشت به زمین بودند که میکرونوا رخ داد، و آسیب فاجعه‌باری به هر سه سفینه زد و باعث شد در نزدیکی پایتخت جدید سقوط کنند. آنها به سرعت شروع کردند به کانیبالیزه کردن مواد و فناوری‌های سفینه‌ها برای ساختن شهری که قرار بود پایتخت جدید تمدن نوین آنها روی زمین باشد. پس از هزاران سال، آنها یک پایتخت جدید بر روی ویرانه‌های نژاد سازندگان باستان ساختند و بنیانی زیبا برای یک تمدن جدید را ایجاد کردند.

 

یکی از عواقب هک کردن و بهره‌برداری تسلیحاتی از مدار دفاعی باستانی توسط پیش-آدمیان، فروپاشی کامل مدار بود. در آن وضع، نژادهای فرازمینی می‌توانستند وارد فضایی شوند که برای دو میلیارد سال قرنطینه شده بود. ما بسیاری از این نژادها را «نژادهای کشت-کننده ژنتیک» می‌خوانیم، زیرا اکثرا متخصصان ژنتیک بودند که در تکامل طبیعی و صعود سیارات دخالت می‌کردند. گروه‌های فرازمینی دیگری نیز بودند که بیشتر علاقه داشتند سیستم‌های ستاره‌ای بکر را وارد تجارت و روابط تجاری کنند. سرانجام، هر دو گروه مجبور شدند به یک «گروه سوپرفدراسیون» ملحق شوند که «قانون کیهانی» را اعمال می‌کند و بر منازعات تجاری داخل کهکشان نظارت دارد.

 

پیش-آدمیان از قبل در سیاره خانگی خودشان برای صدها نسل درگیر آزمایشات ژنتیک شده بودند و ژن خودشان را با موجودات مختلفی از مالدک آمیختند. هنگامی‌که به زمین آمدند، آزمایشات ژنتیک را ادامه دادند و دی‌ان‌ای خودشان را با گروه‌های فرازمینی دیگر آمیختند تا بردگان مهندسی‌شده مختلفی ایجاد کنند. آنها شروع کردند به تجارت با چند نژاد کشت‌کننده ژنتیک جدید. آنها حتی به روش‌ها و فناوری‌های مهندسی ژنتیک پیشرفته‌تر بیشتری که شرکای تجاری جدیدشان، گروه اریون، وعده داده بودند، دست یافتند تا تمدن خود را تقویت کنند.

 

پیش-آدمیان تمدن خود را در طول پنجاه هزار سال توسعه دادند و روی زمین بسیار موفق بودند. فناوری‌های جدیدی که از گروه اریون دریافت کردند تمدن پیش-آدمی را سریعتر از تصورشان پیشرفت داد‌. هنگامی که دانشمندان‌شان ایمپلنت‌های نانو را توسعه دادند و پذیرفتند، به دین گروه اریون در آمدند. آنها متوجه نبودند که پذیرفتن این فناوری جدید به معنی پایان تمدن پیش-آدمی خواهد بود.

 

آنها که ایمپلنت داشتند و به دین گروه اریون در آمدند، ایمپلنت‌ها و دین جدید را به دیگرانی که خواستار حفظ میراث و سبک زندگی پیش-آدمی بودند، اجبار کردند. به دلیل این تفرقه، جنگی داخلی روی داد و موجب بروز آشفتگی شد. همزمان، آنها دچار جنون آخرالزمانی و رفتارهای بسیار غیرمنطقی ناشی از انرژی‌های خورشیدی شدند‌.

 

تحت شرایط نرمال، آنها حتما متوجه تغییرات در انرژی‌های خورشیدی که اثر منفی بر سلامت و آگاهی‌شان داشت می‌شدند. در صورت وجود چنین شرایط نرمالی، آنها حتما کسب آمادگی و از خودشان حفاظت می‌کردند. اما پیش-آدمیان درگیر ناآرامی‌ها و تحت تأثیر فناوری نانوماشین‌ها بودند و متوجه رخداد خورشیدی قریب‌الوقوع نشدند.

 

هنگامی‌که رویداد خورشیدی رخ داد، زمین ۳۰ درجه چرخید، و سپس عمدتا به حالت اولیه بازگشت، و آنتارکتیکا از منطقه‌ای متعادل جابه‌جا و مستقیما به قطب جنوب جدید تبدیل شد. یک موج عظیم اقیانوسی از بستر حرکت کرد و آنتارکتیکا را پوشاند، و قاره را «فلش‌فریز» و در لحظه بدل به سرزمینی از یخ کرد. کمتر از ۳۰۰ رویال و دانشمند پیش-آدمی توانستند به اتاقک‌های استاسیس واقع در بقایای سه سفینه مادر برسند. آنها همچنین موفق شدند برخی مخلوقات ژنتیک را در اتاقک‌های استاسیس در طبقات مجاور، حفظ کنند.

 

طبقه اول اتاقک‌های استاسیس محل نگهداری موجودات کیمرا، غولهای موسرخ، و دیگر موجودات حاصل مهندسی ژنتیک بود. طبقه دوم محل نگهداری دسته دانشمندان و مهندسان تمدن پیش-آدمی بود. طبقه سوم در عمیق‌ترین سطح، محل نگهداری رویال‌ها (طبقه سلطنتی) بود. این طبقه شامل بیشترین حفاظت در برابر رویداد خورشیدی بود. به علاوه، شبکه‌های تونل‌های عمیق زیرزمینی محل سکونت طبقه کشیشان بود، که نگهبانان شهر یخ‌زده بودند. آنها سنت‌های فرهنگی، اسرار، و دستورالعمل‌های نگهداری اتاقک‌ها و محفظه‌های استاسیس را به نسل‌های بعدی منتقل کردند. با این حال، به دلیل دشواری‌ها و کم‌عمق بودن خزانه ژنتیک این نگهبانان، بسیاری از اسرار و آیین آنها از میان رفتند.

 

روی زمین، ICC و نخبگان حاکم به «دین قدیم» عمل می‌کنند و دودمانشان را به تبار پیش-آدمیان متصل می‌دانند. آنها پیش-آدمیان را «نژاد والد» می‌خوانند و آنها را به عنوان خدایان قدیم آتلانتیس، می‌پرستند. این «دین قدیم»، در نهایت، آورده گروه اریون بود که هزاران سال پیش‌تر پیش-آدمیان را تحت تأثیر قرار داده بودند. عمل به دین قدیم و پرستش خدایان والد باعث می‌شد ICC مستعد وسوسه‌های گروه اریون شود، از جمله فناوری‌های پیشرفته، و دینی که آینه‌ی دین قدیمی بود که از قبل به آن عمل می‌کردند.

 

از آنجا که پیش-آدمیان مدار دفاعی باستانی حول منطقه ستاره‌ای محلی ما را نابود کردند، در واقع قرنطینه را از میان بردند و به گروه اریون امکان دسترسی به زمین را دادند. به دلیل اعمالشان، پیش-آدمیان مسئول شکل‌گیری خط زمانی منفی روی زمین بودند.

 

شورای ICC پس از برگزاری جلسه سری در فرماندهی عملیاتی ماه تصمیم گرفتند که گروه اریون نمی‌تواند از محاکمه کیهانی که به دستور «محافظان جدید» تحت نظارت سوپرفدراسیون است، بگریزند. شورای ICC به آنتارکتیکا سفر کرد تا با نگهبانان مشورت کنند.

 

هنگامی که در سفینه تجسسی مایاها بودیم، گروه کوچکی از نگهبانان پیش-آدمی را با لباس‌های آیینی دیدیم که به طبقه زیرین محفظه‌های استاسیس رفتند که رویال‌ها را زیر دو مایل یخ نگهداری می‌کرد. نگهبانان همزمان با پژواک صدای طبل‌های کوچک در راهروهای سفینه باستانی، گلبرگ‌های زرد و قرمز بر زمین می‌ریختند. رهبران شورای ICC به یک ستون وارد سالن بزرگ شدند، و شنل‌های کلاه‌دار سرخ به تن داشتند. یکی از نگهبانان یک زن جوان که تحت تأثیر مخدر یا در حالت خلسه بود را نگه داشته بود.

 

یک نگهبان به پای یکی از محفظه‌های استاسیس آمد. اعضای ICC زن جوان را به نگهبان تحویل دادند که وی زن را با یک چاقوی تزیین‌شده قربانی کرد. وی سپس برگشت و یک میله فلزی بلند را از چندین حلقه فلزی متصل به چندین اهرم عبور داد. این میله فلزی به همه اهرم‌ها متصل شد. هنگامی که یک اهرم را کشید، همزمان همه اهرم‌ها حرکت کردند، و محفظه‌های استاسیس باز شدند‌، که جدا شدند و تقسیم به دو بخش شدند. مه سرد و یخ‌زده از محفظه‌های منفرد به بیرون می‌آمد.

 

پس از چند دقیقه، ما ناله‌هایی شنیدیم و از درون مهی که از محفظه‌ها بیرون می‌آمد، متوجه حرکاتی شدیم. موجودات پیش-آدمی یک به یک و در حالی که کاملا خیس و پوشیده از موادی چسبناک بودند و می‌لرزیدند گویی دچار هیپوترمی بودند، از محفظه‌ها خارج شدند. نگهبان با رویال‌های تازه‌بیدارشده و کاملا گیج و حیران سخن گفت. پس از یک مکالمه کوتاه، حیرت پیش-آدمیان تازه‌بیدارشده تبدیل به شک و وحشت مطلق شد. پس از مکالمه کوتاهی با رویال‌ها، یکی از نگهبانان به سمت شورای ICC برگشت و گفت: «چه کار کردیم؟ نباید آنها را بیدار می‌کردیم!»

 

نهگبانان شرح دادند که بسیاری از سنت‌های شفاهی و دیگر سنن از میان رفته بودند، از جمله اینکه چه زمانی بایستی طبقه رویال بیدار شوند. رویال‌های پیش-آدمی از فناوری هوش مصنوعی برای پیش‌بینی آینده احتمالی زمین بهره گرفته بودند. آنها دیده بودند که انسان‌ها به احتمال بالا خط زمانی منفی را انتخاب خواهند کرد، که این انتخاب به پیش-آدمیان اجازه خواهد داد از قضاوت سوپرفدراسیون بگریزند. نگهبانان شرح دادند که اگر رویال‌ها زودتر از موعد بیدار شوند، نشانگر این موضوع خواهد بود که پیش‌بینی‌های آنها از آینده احتمالی اشتباه بوده است، و یک خط زمانی نامعلوم ایجاد خواهد شد. آنها گفتند که قرار نبوده رویال‌ها تا پس از رویداد خورشیدی بعدی بیدار شوند.

 

در این مقطع، امی، پیر و بزرگ زولو که در سفینه مایاها بود، نفس عمیقی کشید و گفت: «وقتش رسیده است.» سپس امی به عرشه سفینه مادر پیش-آدمیان تلپورت کرد. پیش-آدمیان که تازه بیدار شده بودند، در حالی که مشت‌هایشان را تکان می‌دادند با عصبانیت شروع کردند به فریاد زدن بر سر نگهبانان و اعضای شورای ICC. سپس امی شروع کرد به صحبت کردن به زبان پیش-آدمیان، و ناگهان موجودات دیگری در سالن ظاهر شدند. یکی از گروه‌های سوپرفدراسیون بود که ما «درخشندگان» می‌نامیم. آنها بیش از هشت فوت قد داشتند، با پوست سفید و درخشان، موهای سفید و مجعد، و عنبیه‌هایی مانند سر سیگار روشن، گویی مشتعل بود.

 

یکی از «درخشندگان» طومار بزرگی از کمربندش بیرون آورد و شروع به خواندن کرد. هنگامی‌که می‌خواند، هر یک واژه در سفینه بزرگ مادر طنین‌افکن می‌شد و انعکاس می‌یافت و باعث شد پیش-آدمیان، نگهبانان و اعضای شورای ICC دست‌ها را بر گوش‌ها بگذارند و بر زانو بیفتند. امی تنها کسی بود که روی پاهایش باقی ماند و با لبخندی بزرگ بر لبانش رقصان به اطراف حرکت می‌کرد.

 

هنگامی که موجودات درخشان خواندن طومار را به اتمام رساندند، امی فریاد زد، «کار انجام شد!» و سپس فریادی بلند و قبیله‌ای برآورد و بر زانوانش افتاد و دستانش را به هم زد. نگهبانان و رویال‌های پیش-آدمیان شروع کردند به گریختن از صدها ٱرب (گوی) کوچک آبی که وارد سالن شدند. برخی از ٱرب‌ها از سقف عبور کردند و به طبقات محفظه‌های استاسیس دیگر رفتند. گوی‌های آبی در سالن حرکت کردند و پیش-آدمیان و مخلوقات ژنتیک آنها را از طبقات بالاتر جذب کردند.

 

سپس امی ICC را خطاب قرار داد. وی گفت: «محکمه‌های کیهانی از چرخه کیهانی قدیم اکنون در راه هستند؛ وای به حال آنهایی از شما که به خاطر این زن محاکمه شود»، وی سپس به سوی پیکر زن قربانی‌شده روی زمین برگشت و گفت: «من نمی‌توانم روی این سیاره شباهتی به شفقت یا عقلانیت بیابم. این کار کاملا غیرضروری بود.» وی خم شد و دستش را بر بالای پیکر زن بلند کرد که به زندگی بازگشت. زن بلند شد و

 

زن بلند شد و به اطراف سالن نگاه کرد و به امی نگریست که لبخند زد و دستش را گرفت و سپس از عرشه سفینه مادر باستانی ناپدید شد، و ICC را در حیرت کامل از آنچه مشاهده کردند تنها گذاشت.

 

در این زمان، اعضای آنشار همدیگر را در آغوش گرفتند و به خوشحالی پرداختند و سپس به اعضای شورای اتحاد SSP برگشتند و به ما گفتند که گرچه خط زمانی بسیار وحشتناک به نظر می‌رسید، اما همه چیز آماده است تا بهترین خط زمانی و آینده برای سیاره ما رقم بخورد. برای نخستین بار انسان‌ها بر تصمیمات مشخص‌کننده خط زمانی کنترل دارند. انتخابی که انسان‌ها داشته باشند و خط زمانی که ما انتخاب کنیم رویداد خورشیدی و خود محاکمه‌ها را تعریف خواهد کرد.

 

کوری گود یکی از «ریموت‌ویو» هایش از رویداد خورشیدی هنگامی که در برنامه ‘بیست سال و برگرد’ سولار واردن خدمت می‌کرد را توصیف کرد. وی یک فلش پلاسما که از خورشید ساطع می‌شود و به زمین اصابت می‌کند را وصف کرد. همه افراد مثبت گرد هم آمدند، دستان هم را گرفتند و با خوشحالی آواز خواندند. همه افراد منفی گویی از زمین عقب می‌افتادند و ناپدید می‌شدند.

 

پیش-آدمیان انسان‌ها را در مسیر یک خط زمانی منفی قرار دادند، اما اکنون به انتخاب ما بستگی دارد که چرخه خط زمانی منفی را تکرار کنیم یا اینکه آزادی را در یک خط زمانی مثبت انتخاب کنیم. محافظان جدید، فدراسیون سیارات محلی، و سوپرفدراسیون کار خودشان را برای کمک به ما انجام می‌دهند، اما جمع ما انسان‌ها است که اعمال آنها را دیکته می‌کند. آنها منتظرند ببینند که ما خواهیم ایستاد و به بردگی کنونی پاسخ منفی خواهیم داد، یا اینکه زیر بار ترومای خودمان متلاشی خواهیم شد و وارد یک چرخه منفی دیگر می‌شویم.

 

صبور باشید، قوی باشید، و برخیزید! ما در این مسیر با هم هستیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *