بیگانگان باستانی: فصل اول – قسمت سوم
«بِلیز»، آمریکای مرکزی. در ۱۹۲۴ مکتشف بریتانیایی «فردریک میچل هنجِز» در ۱۹۲۴ به همراه دخترش «اَنا»به این نقطه سفر کرد، تا خرابههای شهر باستانی مایاها، «لوبانتون» را جستجو کند. یک بعد از ظهر، «اَنا» به قله هرم ناهموار رفت. به امید دیدن اقیانوس.
Bill Homann
سر ظهر بود و او رفته بود روی راس هرم شکلی که خورشید میتابید و نوع جابجایی سنگها، و تنها یک نقطه باز که شعاع خورشید از آن وارد هرم میشد و راس هرم را گرم میکرد. در این موقع، او با هیجان به طرف پایین دوید. گفت: یک کسی درون هرم هست با چراق قوه.
پدر «اَنا» و دیگران بزرگتر از آن بودند که از محفظه باز هرم وارد شوند. بنابراین طنابی به دور «اَنا» بستند و او را به داخل حفره فرستادند. وقتی برگشت، یک جمجمه کریستال عجیب در دست داشت در جستجوی بعدی یک «استخوان فَک» که با «جمجمه» قفل میشد، هم کشف شد. هر دو قطعه اسکلت روی هم ۱۱ پاوند و هفت اونس وزن داشت، و به نظر میرسید که با یک نوع سنگ کریستال تراشیده شده باشد.
Philip Coppens
این تنها جمجمه کریستال است که تقریبا کاملا شکل جمجمه انسان است. تنها جمجمه کریستالی که فَک تفکیک شده دارد و و وقتی میگویم: تقریبا بینقص، به خاطر یک قطعه گم شده از جمجمه است که در شکاف جمجمه قرار میگیرد. این جمجمه واقعا بینقص است . بنابراین به نوعی نشان میدهد که با وجود اینکه یک جمجمه کریستال انسان است. آنها که این اسکلت را تراشیدهاند ، به نوعی انگار که حس میکردهاند این موجود هنوز متولد نشده است؛ به طریقی به شکلی بینقص خلق شده.
ظهور جمجمه یک تاثر ناگهانی در مردم بومی منطقه ایجاد کرد .
Bill Homann
وقتی بومیها آن را دیدند، انگار که خدای آنها برگشته باشد. شروع به گریه کردند و زمین را بوسیدند و چیزهایی از این قبیل. فوقالعاده هیجانزده بودند؛ وقتی «میچل هجِز» این منظره را دید، آن را به راهب اعظم سپرد و آنها هم آن را در یک مکان خاص گذاشتند و بیست و چهار ساعته در اطرافش شمع روشن کردند.
بزرگان قبیله بر این باورند که در زمانهای کهن، سیزده اسکلت کریستال در مکانهایی مخفی در سراسر دنیا دفن شده است. اخیرا بر اساس آمار، هفت عدد از آنها کشف شده است. چهار عدد از آنها در مجموعهای خصوصی قرار دارند و سه تای دیگر هر کدام در موزه بریتانیا، «اسمیت سونین» و موزه «کی برَنلی» در پاریس قرار دارند . و همه مرکز توجه مشتاقان آزمایش، بررسی و حتی پرستش بودهاند.
Sherry Whitfield
بسیاری از بومیها و مردم دیگری که با جمجمههای کریستال کار کردهاند، میگویند که جمجمه محتوی کوارتز بسیار خالص و به خصوص خود جمجمهها، بالاترین فرکانس ممکن انرژی را در یک سطح فیزیکی دارند؛ بنابراین بسیاری از مردم بومی آنها را به نوعی میپرستند و یا از آنها مراقبت میکنند چون میدانند یا حس میکنند که آنها بالاترین انرژی ممکن بر روی سطح زمین را دارند.
اما منشاء اصلی این جمجمههای کریستال از کجاست؟ از زمان کشف جمجمهها، دانشمندان معین کردهاند که دو جمجمه موزه بریتانیا و کی برَنلی مجسمههای معتبر کلمبیای باستان نیستند. آیا جمجمه «میچل هجِز» هم تقلبی بود؟ در ۱۹۶۰ این مجسمه مورد آزمایشات دقیقی توسط کمپانی «فرنک دورلند» و «هیولت پکرد» قرار گرفت .
Bill Homann
آنها بهترین امکاناتی را که داشتند به کار گرفتند . نتوانستند هیچ علامتی روی آن پیدا کنند به جز قسمت «فَک»، و من فکر میکنم کمی هم دور چشمها، تنها جاهایی بود که جای ابزار دیده میشد. در همین حال، «هیولت پَکر»، متوجه شد که دمای آن همیشه یکنواخت میماند. در سرما و گرما . کندهکاریهایی بر خلاف خطوط کریستال وجود داشت. اگر کسی میخواست این کار را انجام دهد، باعث شکستن آن به هزاران تکه میشد. این قطعه از عیار بالایی از کریستال الکترونیکی ساخته شده بود و آنها مطمئن نیستند دقیقا از کجا آمده .
Philip Coppens
از نظر محافل علمی، جمجمههای کریستالی، ساختاری مدرن دارند، این به معنای آن است که کسی از چرخ استفاده کرده و آنها را اینگونه پدید آورده و این همان اختلاف بزرگیست که بین محافل علمی و محققین نهایی مثل خود من وجود دارد که احساس میکنم محافل علمی از همه شواهد بهره نمیگیرند تا به نتیجه برسند. خلاصه بگویم که محافل علمی در این نتیجهگیری در اشتباهند.
آیا این جمجمهها واقعا ساختههای باستانی هستند؟ اگر نیستند، چه کسی، یا چه چیزی آنها را تراشیده است؟
David Childress
جمجمههای کریستال، بر اساس روایات قطعی، بله البته ساختههای فرازمینی هستند. حتی بعضی فکر میکنند که آنها در سیاره دیگری ساخته شدهاند.
Sherry Whitfield
من فکر میکنم ارتباطی بین جمجمههای کریستال و موجودات فرازمینی وجود دارد. اما نه دقیقا به آن معنا که آنها دقیقا به دست فرازمینیها تراشیده شده باشند. به من گفته شده که آنها توسط انسان تولید شدهاند اما مشخصا برای نگهداری از مدارک به جا مانده از تمدن فرازمینیها .
آیا ممکن است که نوعی اطلاعات رمز در درون این جمجمهها وجود داشته باشد؟ و اگر هست، چگونه میتوان آنها را بازیابی کرد؟
Sherry Whitfield
افسانهای هست که میگوید اینها ۱۳ جمجمه بودهاند که وقتی هر ۱۳ تا با هم باشند، اتفاقی مهم در دنیا میافتد.
Giorgio A. Tsoukalos
این افسانه میگوید که ۱۲ دنیای دیگر آن بیرون هست. کراتی که محل سکونت موجودات هوشمند هستند. حالا ما به این مجموعه متعلقیم، به کرات دیگر؛ و سیاره ما، یعنی زمین، موسوم به «سیاره بچهها» است. همینطور گفته میشود که این ۱۳ جمجمه که روی زمین هستند، هر کدام از یکی از این ۱۲ کره دیگر به اینجا آورده شدهاند. و سیزدهمین جمجمه، همان است که ظاهرا حاوی کل اطلاعات همه ۱۲ دنیای دیگر هست.
David Childress
در هر جمجمه کریستال، اطلاعاتی جمعآوری شده است و در واقع «آی بی ام» هم این را نشان داده که این کریستال کوارتز، میتواند میلیونها گیگابایت اطلاعات را در خود ذخیره کند. در حقیقت، هر جمجمه کریستال کوارتز، میتواند اطلاعاتی بسیار بیشتر از هر کامپیوتری که ما در حال حاضر داریم، در خودش ذخیره کند حالا وقتی این جمجمههای کریستال در یک جا جمع میشوند، شروع به تبادل اطلاعات میکنند و در نهایت، دانش و اطلاعات عالیتر و فشردهای ایجاد میشود و به دست میآید و… این همان افسانه جمجمههای کریستال است.
اما آنگونه که نظریهپردازان «فضاییهای باستان» مدعیند، چرا باید میهمانان خارجی بخواهند جمجمههای کریستال را به «مایا» بدهند؟ به چه منظوری؟
Philip Coppens
این جمجمه برای مایاها بسیار اساسیست؛ وقتی شما به اطراف بناهای مایاها نگاهی میاندازید، تقریبا همه جا این جمجمهها را میبینید . در بعضی از یادداشتهای تقویمشان از آنها استفاده کردهاند.
و این تقویم مایاهاست که مردم به آن استناد میکنند وقتی صحبت از امکان مبارزه نهایی (آرماگدون) به میان میآید. آیا جمجمهها به شکلی به این ماجرا مربوطند؟ حاملین فعلی جمجمه «میچل هجز» اینطور فکر میکنند.
Bill Homann
ما فقط مدت زمان کوتاهی با ۲۰۱۲ فاصله داریم. همه اتفاقات مختلف حادث میشوند. جنگها و بسیاری اتفاقات دیگر؛ و من فکر میکنم که جمجمهها در حال قدم گذاشتن در مسیری هستند که کاری را که برای آن ساخته شدهاند را به انجام برسانند.
اما آیا این جمجمهها گلولهای هستند که کار دورهای نوین را تمام میکنند؟ یا اینکه آنها به سادگی به عنوان ابزاری برای برخی از فرازمینیهایی هوشمند مورد استفاده هستند تا انسان را به مرحله بعدی کمالش سوق دهند؟ اگر اینطور است، آیا این موجود هوشمند، در حال تماشا و انتظار کشیدن، برای زمان مناسب است؟ و دقیقا از کجا در حال نظاره ماست؟
ادامه دارد