تجاوز به عنف به تیمور شرقی «به نظر مفرّح می آید.»

جان پیلجر, ۲۵ فوریه ۲۰۱۶

اسناد سری کشف شده در آرشیو ملی استرالیا دریچه ای به چگونگی وقوع و پنهان کاری درباره یکی از بزرگترین جنایات قرن بیستم باز میکند. این اسناد کمک بزرگی است به درک اینکه دنیا چطور و در جهت منافع چه کسانی اداره میشود.

اسنادی که مرتبط با تیمور شرقی است به دست دیپلماتهای استرالیایی در سفارت این کشور در جاکارتا نوشته شده اند. تاریخ اسناد نوامبر ۱۹۷۶ است, کمتر از یک سال پس از اینکه دیکتاتور اندونزیایی, ژنرال سوهارتو قدرت را در جزیره تیمور که تا آن زمان مستعمره پرتغال بود در دست گرفت.

سوهارتو در تیمور برای دومین بار دست به نسل کشی زد. او یک دهه قبل, در سال ۱۹۶۵ در حمام خونی که بیش از یک میلیون قربانی داشت قدرت را در اندونزی به دست گرفته بود. سازمان سیا گزارش کرد: «از دیدگاه تعداد جانهای از دست رفته, این قتل عام در شمار یکی از بدترینهای قرن بیستم جای میگیرد.»

تجاوز به عنف

رسانه های غربی از این واقعه به عنوان «پرتو نوری در آسیا» نام بردند (نشریه تایم). گزارشگر بی.بی.سی. در جنوب شرقی آسیا, رولاند چالیس, بعدها پنهانکاری درباره این قتل عام را پیروزی بزرگ رسانه ها در همدستی با مجرم و سکوت درباره جرم خواند؛ روایت رسمی این بود که سوهارتو اندونزی را از تسلط کمونیسم «نجات» داده است.

چالیس به من گفت «البته که منابع انگلیسی میدانستند نقشه آمریکا چیست. آب اجساد را به محوطه چمن کنسولگری انگلستان در سورابایا می انداخت, و نیروی دریای انگلیس یک کشتی مملو از نیروهای اندونزیایی را که به قصد کمک به این نسل کشی هولناک روانه شده بودند اسکورت کرد. ما مدتها بعد فهمیدیم که سفارت آمریکا فهرستی از نام افراد (به سوهارتو) داده بود و هر کس که به قتل میرسید را از فهرست قلم میگرفت. معامله ای در کار بود. معامله ای برای مستقر کردن رژیم سوهارتو, و دخیل کردن صندوق بین المللی پول (که تحت سلطه آمریکا بود) و بانک جهانی.

تجاوز به عنف

جلسه ۶ دسامبر ۱۹۷۵  با حضور سوهارتو, رئیس جمهور فورد و کیسینجر درباره اشغال تیمور شرقی به دست اندونزی

من با بسیاری از بازماندگان ۱۹۶۵ مصاحبه کرده ام, منجمله رمان نویس مشهور اندونزیایی, پرامودیا آنانتا توئر, که شاهد این مصیبت عظیم «فراموش شده» در غرب بود. سوهارتو «آدم ما» بود. وقوع دومین نسل کشی در تیمور شرقی که غنی از منابع طبیعی و مستعمره ای بی دفاع بود تقریباً اجتناب ناپذیر بود.

در سال ۱۹۹۴ هنگامی که در تیمور شرقی تحت اشغال مخفیانه فیلم میگرفتم, به منطقه ای مملو از صلیب و اندوه رسیدم. در فیلمم, مرگ یک ملت, سکانسی وجود دارد که از داخل یک هواپیمای استرالیایی که بر فراز دریای تیمور پرواز میکند فیلمبرداری شده, صحنه ای مربوط به یک مهمانی. دو مرد با لباسهای شیک به سلامتی هم شامپاین مینوشند. یکی از آنها میگوید «این لحظه ای حقیقتاً تاریخی است, لحظه ای تاریخی و بی همتا.»

تجاوز به عنف

گارت اوانز و علی آلاتاس

این مرد وزیر امور خارجه استرالیا, گارِت اوانز است. مرد دیگر علی آلاتاس, سخنگوی اصلی سوهارتو است. زمان سال ۱۹۸۹ است و این دو مسافرین پروازی سمبلیک برای جشن گرفتن معامله ای در شأن دزدان دریایی هستند که نامش را «معاهده» گذاشته اند. این معامله وسیله ای شد برای استرالیا, دیکتاتوری سوهارتو, و کمپانیهای بین المللی نفت تا منابع نفت و گاز تیمور شرقی را غارت و تقسیم کنند.

به خاطر اعمال اوانز, نخست وزیر وقت استرالیا, پاول کیتینگ که سوهارتو را به چشم پدری سمبلیک میدید, و دسته جنایتکارانی که سیاستهای خارجی استرالیا را اداره میکردند, استرالیا به نقل از اوانز جایزه ای «بینهایت دلاری» گرفت.

رد پای اعضای باند جنایتکاران دوباره در سندی که در آرشیو ملی استرالیا کشف شده پیدا شد. این سند به دست دو محقق دانشگاه موناش در ملبورن به نامهای سارا ناینر و کیم مک-گرات کشف شده. دستخط هایی از مقامات رسمی بخش امور خارجه وجود دارد که گزارشهای مربوط به تجاوز به عنف, شکنجه و اعدام مردم تیمور شرقی به دست نیروهای اندونزی را به تمسخر گرفته اند. در حاشیه سندی که به جنایتهای کمپ اسرا اشاره دارد, یک دیپلمات نوشته: «به نظر مفرّح می آید.» دیپلمات دیگری نوشته: » به نظر می آید جماعت دچار شور و از خود بیخودی شده اند.»

در گزارشی که به دست مقاومت اندونزی تهیه شده و در آن جبهه انقلابی طرفدار استقلال تیمور شرقیاندونزی را یک اشغالگر ناتوان خوانده, یک دیپلمات دیگر به شوخی نوشته: » اگر دشمن چنان که نوشته شده ناتوانی دارد, پس چه کسی به طور روزمره به اسرا تجاوز به عنف میکند؟ یا شاید ناتوانی بعد از تجاوز حاصل شده؟»

سارا ناینر میگوید این اسناد «شواهدی واضح بر عدم وجود همدردی و نگرانی نسبت به زیر پا گذاشتن حقوق بشر در تیمور شرقی» در بخش امور خارجه است. او ادامه میدهد «آرشیو فاش میکند که فرهنگ پنهان کاری مستقیماً مربوط است به نیاز بخش امور خارجه به سلطه اندونزی بر تیمور شرقی تا مذاکرات بر سر منابع نفتی دریای تیمور شرقی آغاز شود.»

این وقایع توطئه ای برای دزدیدن منابع نفت و گاز تیمور شرقی بود. در تلگرامهای دیپلماتیک سفیر استرالیا در جاکارتا, ریچارد وولکات به پایتخت استرالیا که لو رفته میخوانیم: «به نظر من بخش معادن و انرژی منافعی در بستن اختلافات در مرزهای دریایی مورد توافق دارد و این امر در مذاکره با اندونزی بسیار سهل تر ممکن میشود تا با پرتغال یا تیمور پرتغالی مستقل.» وولکات فاش کرده که از نقشه سرّی اندونزی برای اشغال تیمور شرقی مطلع بوده. وی در تلگرامی دیگر به پایتخت استرالیا  نوشته که دولت باید «به درک عمومی مردم در جهت مخالفت با انتقاد به اندونزی» کمک کند.

تجاوز به عنف

ریچارد وولکات, سفیر وقت استرالیا در جاکارتا

در سال ۱۹۹۳ من با سی. فیلیپ لیچتی, یک مامور عملیاتی سابق سیا که در زمان اشغال تیمور شرقی در سفارت جاکارتا فعال بوده مصاحبه کردم. او به من گفت: «آمریکا به سوهارتو برای همه آنچه انجام داد چراغ سبز نشان داده بود. ما بودیم که هر چه نیاز داشتند در اختیارشان گذاشتیم, از تفنگهای ام.۱۶ تا پشتیبانی لجستیکی ارتش آمریکا… شاید ۲۰۰ هزار نفر که تقریباً تمامشان غیر نظامی بودند کشته شدند. وقتی جنایتها در گزارشهای سیا منعکس شد تنها کاری که درباره اش انجام شد پنهانکاری برای طولانی ترین زمان ممکن بود؛ و وقتی دیگر نتوانستند به مخفی کاری ادامه دهند موضوع چنان دستکاری و از اهمیت آن چنان کاسته شد که منجر به تخریب وجهه منابع خبری خودمان شد.»

از لیچتی پرسدیم اگر کسی در اینباره افشاگری میکرد چه اتفاقی می افتاد؟ جواب داد «شغلت را از دست میدادی.» او مصاحبه با من را راهی برای راحت تر کردن وجدان میدانست.

دسته جنایتکاران در سفارت استرالیا در جاکارتا به نظر نمیرسد هیچ عذاب وجدانی داشته باشند. کاوان هوگ, یکی از کسانی که گزارشها را حاشیه نویسی کرده بود, به نشریه ساندی مورنینگ هرالد گفته: » شبیه دستخط من است. اگر من چنین مطلبی نوشته باشم, چون روحیه ای شوخ و طنز پرداز دارم حتماً از روی طنز پردازی و شوخی بوده. هدف شوخی با مطلب جبهه انقلابی طرفدار استقلال تیمور شرقی بوده و نه شوخی با مردم تیمور.» هوگ همچنین گفته که «جنایت به دست هر دو طرف انجام میشد.»

به عنوان کسی که درباره شواهد نسل کشی فیلم و گزارش تهیه کرده, به طور خاص این آخرین گفته هوگرا بی حرمتی بزرگی میدانم. آنچه که او به عنوان «پروپاگاندای» جبهه انقلابی طرفدار استقلال تیمور شرقیبه تمسخر میگیرد صحیح و دقیق است. گزارش سازمان ملل درباره تیمور شرقی از هزاران مورد اعدام بی محاکمه و خشونت علیه زنان که به دست نیروهای ویژه سوهارتو انجام شده میگوید. بسیاری از اعضای نیروهای ویژه در استرالیا تعلیم دیده بودند. به نقل از این گزارش: «تجاوز یه عنف, بردگی جنسی و خشونت جنسی ابزاری بود برای بخشی از کارزار طراحی شده به منظور ایجاد حس وحشت شدید, بی پناهی و بیچارگی در دل طرفداران استقلال».

کاوان هوگ, «آدم شوخ طبع و طناز», به مقام سفارت ارتقا یافت و در نهایت با حقوق بازنشستگی چشمگیری بازنشسته شد. ریچارد وولکات به سمت سرپرستی بخش امور خارجه در کانبرا برگزیده شد و در سخنرانی بازنشستگیش از او به عنوان «دیپلمات روشنفکر و قابل احترام» نام برده شد.

تجاوز به عنف

کاوان هوگ

روزنامه نگاران مستقر در سفارت استرالیا در جاکارتا, مخصوصاً آن دسته که در استخدام روپرت مورداک بودند وقایع را بسیار سبکتر و خفیف تر از آنچه بود نشان میدادند. هفتاد درصد نشریات پایتخت استرالیا تحت کنترل روپرت مورداک است. پاتریک والترز که گزارشگر مورداک در اندونزی بود گزارش کرد «دستاوردهای اقتصادی» تیمور شرقی در پی گسترش قلمرو خونین جاکارتا «بسیار چشمگیر» بوده. او مقاومت تیمور شرقی را «فاقد رهبری» و فرسوده خواند و نوشت که به هر حال «هیچ کس اکنون بدون طی کردن روال قانونی دستگیر نمیشود.»

در دسامبر ۱۹۹۳ پاول کلی, یکی از کهنه سربازان محافظ مورداک که در آن زمان سردبیر نشریه استرالینبود به دست وزیر امور خارجه, اوانز, به کار در انستیتوی استرالیا-اندونزی گماشته شد, انستیتویی که از طرف دولت استرالیا تامین هزینه میشد تا «منافع مشترک» استرالیا و دیکتاتوری سوهارتو را ترویج دهد. کلی گروهی از ویراستاران روزنامه های استرالیایی را به جاکارتا برد تا در سخنرانی این آمر قتل عام شرکت کنند. تصویری از آنها وجود دارد که نشان میدهد در حال تعظیم در مقابل سوهارتو هستند.

ثمره خون و شجاعت مردم عادی منجر به استقلال تیمور شرقی در سال ۱۹۹۹ شد. این دموکراسی کوچک و شکننده بلافاصله هدف کارزار بی امان دولت گردن کلفت استرالیا قرار گرفت, کارزاری با هدف بیرون کشیدن حق مالکیت قانونی بر منابع نفت و گاز بستر دریا از دست صاحبان آن. استرالیا از پذیرفتن رای دادگاه بین المللی و قانون دریا سر باز زد و مرزهای دریایی را به نفع خود تغییر داد.

در سال ۲۰۰۶ نهایتاً معامله ای به سبک مافیایی به امضا رسید که در حد وسیعی به نفع استرالیا بود. کمی بعد نخست وزیر ماری آلکیتیری, ملی گرایی که در مقابل دولت استرالیا قد علم کرده بود در اثر آنچه «قصد به کودتای مخالفین» خوانده شد از قدرت برکنار شد. ارتش استرالیا که نیروهای صلح خود را در تیمور شرقی مستقر کرده بود مخالفین را به این منظور تعلیم داده بود.

 در طول ۱۷ سال پس از استقلال تیمور شرقی, دولت استرالیا نزدیک به ۵ بیلیون دلار درامد نفتی و گازی به دست آورده که در واقع متعلق به همسایه فقیرش بوده.

استرالیا را کلانتر آمریکا در منطقه اقیانوس آرام جنوبی میشناسند. گارت اوانز, وزیر امور خارجه که گیلاس شامپاین به افتخار دزدیدن منابع طبیعی تیمور شرقی بلند کرده بود امروز سخنرانی متعصب و پرشور  است که به دور دنیا سفر میکند و از نوعی جنگ طلبی تحت عنوان «مسئولیت حفاظت» حرف میزند. او که ریاست اشتراکی «مرکز جهانی» واقع در نیویورک را نیز دارد یک گروه لابی گری آمریکایی را اداره میکند که «جامعه بین الملل» را به حمله به کشورهایی فرا میخواند که «شورای امنیت پیشنهاد معامله با آنها را رد میکند یا پیشنهادمعامله با آنها در مدت زمان معقولی به موفقیت نمی انجامد.» لابد به نظر تیمور شرقی او مناسب ترین فرد برای چنین سمتی است.

تجاوز به عنف

جان پیلجر

جان ریچارد پیلجر, متولد۹ اکتبر ۱۹۳۹, گزارشگر استرالیایی ساکن انگلستان است. او که در جنگ ویتنام گزارشگر بوده یکی از منتقدین سیاستهای خارجی آمریکا, استرالیا و انگلستان است و این سیاستها را برگرفته از نقشه های امپریالیستی میداند. او همچنین از منتقدین نسبت به رفتارها و سیاستهای دولت استرالیا در قبال بومیان این کشور است. این گزارشگر و مستندساز چندین فیلم مستند نیز درباره فجایعی مانند آنچه در کامبوج و تیمور شرقی رخ داد در پرونده فعالیتهای حرفه ای خود دارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *