روند خلق

ایمپلنت

روند خلق

روند خلق – باور

لیزا نیکولز

گام دوم باور است. باور کن که از قبل آن مال خودت است. من داشتن هر آنچه را دوست دارم, اعتقاد راسخ می نامم, نادیده ها را باور کن.

باید براین باور باشید که آن را دریافت کرده اید, باید بدانید آنچه خواستید, در همان لحظه ی درخواست, معلق به شما شده است. باید ایمان محض داشته باشید, درست مثل زمانی که از کاتالوگ چیزی را سفارش داده اید.

 

رابرت کالی یر

آنچه را می خواهی از قبل مجسم کن که مال تو شده است. بدان که سرانجام به سراغت می آید, پس بگذار که بیاید.

بابت آن خود را ناراحت نکن و نگران نباش, فکر کن آن مال تو شده است و از قبل صاحب آن بوده ای.

 

در لحظه ای که درخواست می کنید و اعتقاد راسخ دارید که از قبل صاحب آن شده اید, کل کائنات تغییر جهت می دهد و آن را برایتان مرئی می کند.

باید به گونه ای حرف بزنید, عمل کنید و فکر کنید که گویی همین حالا آن را دریافت کرده اید, کائنات حکم آینه را دارد و قانون جذب منعکس کننده افکار غالب شماست.

بنابراین خود را در موقعیتی تجسم کنید که گویی آن را دریافت کرده اید, باید این باور را از قبل داشته باشید.

وقتی این کار را بکنید, قانون جذب با تمام قدرت کل شرایط, مردم و وقایع را برای دریافت هر آنچه که می خواهید بسیج می کند.

چطور خود را به مرحله باور برسانید؟ وانمود کنید. طوری عمل کنید که انگار از قبل آن را داشتید, باید بعد از درخواست هم به باور کردن و دانستن ادامه دهید و ایمان داشته باشید.

دکتر جو ویتل

کائنات خودش کارها را به نحوی ردیف می کند تا اتفاقی که می خواهد, برایت بیوفتد.

جک کنفیلد

بیشتر ما هرگز تکلیف خود را با آنچه می خواهیم روشن نکرده ایم, چون چگونگی آشکار شدن آن را در نمی کنیم.

 

باب پراکتر

اگر خودت تحقیق مختصری بکنی, برایت روشن می شود که هر فردی که در هر زمینه ای موفق شده, از قبل نمی دانسته که قرار بوده آن را چگونه انجام دهد, می دانسته که به هرحال قرار است اینکار را بکند.

 

اینکه چگونه رخ می دهد, اینکه چگونه کائنات چیزی را به شما ارائه می دهد, به شما مربوط نمی شود و نباید از این بابت نگران باشید.

شما در چگونگی روند خلق سهمی ندارید, فقط بگذارید کائنات کار خودش را انجام دهد, وقتی سعی کنید از چگونگی آن سردر بیاورید, فرکانس عدم اعتماد را ارسال می کنید, که یعنی از قبل آن را باور نداشته اید.

درخواست

روند خلق خواسته ها شامل سه گام می باشد: درخواست,  باور, دریافت.

گام اول: درخواست

لیزا نیکولز

اولین گام, درخواست کردن است. از کائنات درخواست کن, بگذار کائنات بداند تو چه می خواهی, کائنات در قبال افکارت واکنش نشان می دهد.

 

باب پراکتور

تو به راستی چه می خواهی؟ خواسته هایت را روی کاغذ بیاور, همه را در زمان حال بنویس.

می توانی نوشتن را اینطور شروع کنی: هم اکنون خوشحال و شاکر هستم … سپس توضیح بده که دوست داری زندگی ات در هر زمینه ای چگونه شود.

باید انتخاب کنی چه می خواهی و خواست هایت را بصورت کاملا شفاف مشخص کنی. اگر خواسته هایت مشخص نباشد, فرکانس های نامشخص ارسال می کنی.

درخواست اولین گام در روند خلق است, پس درخواست کردن را عادت خود قرار بده, هرگز نباید درمورد چیزی در زندگی سردرگم باشید.

 

دکتر جو ویتل

این واقعا سرگرم کننده است. درست مثل این است که کائنات کاتالوگی باشد که آن را ورق می زنید و می گویید: دلم می خواهد آن تجربه را داشته باشم و دوست دارم فلان محصول را داشته باشم و … این خودت هستی که به کائنات سفارش می دهی.

لزومی ندارد بارها و بارها درخواست کنید, فقط یکبار, درست مثل این است که از کاتالوگ چیزی را شفارش دهید.

شما فقط یکبار چیزی را سفارش می دهید و بعدا درموردش شک نمی کنید که آیا به دست فروشنده رسیده است یا نه و بعد دوباره سفارش دهید.

روند خلاق هم به همین شکل است, گام اول صرفا مربوط به شفاف بودن خواسته ات است, به محض اینکه ذهنت آسوده شد, درخواست کن.

دریافت

لیزا نیکولز

گام سوم و نهایی در روند خلق خواسته ها, دریافت است. باید احساس فوق العاده ای داشته باشید.

احساس کن که خواسته ات برآورده می شود, همین حالا آن را احساس کن.

نارسی شیموف

در این روند مهم است که حس خوبی داشته باشی, شاد باش, چون وقتی احساس خوبی در تو ایجاد می شود, خودت را در وضعیت با بسامد هر آنچه می خواهی قرار می دهد.

مایکل برنارد بک ویث

این احساس کردن کائنات است, اگر تو صرفا به طور عقلانی چیزی را باور داشته باشی ولی در درونت آن حال و هوای احساسی را نداشته باشی, الزاما قدرت کافی برای آشکار شدن هر آنچه در زندگی می خواهی نداری.

باید کاملا احساس کنی.

یک بار درخواست کنید, باور کنید آن را دریافت کرده اید و سپس تنها کاری که لازم است برای دریافت انجام دهید همان حس خوب است.

وقتی احساس خوبی داشته باشید, روی فرکانس دریافت قرار می گیرید, فرکانسی که همه چیزهای خوب به سراغتان می آید و هر چیزی که بخواهید دریافت می کنید.

سریع ترین راه برای رسیدن به فرکانس احساس خوب است است که بگویید: هم اکنون در حال دریافت آن هستم, هم اکنون همه چیزهای خوب را در زندگی ام دریافت می کنم.

وقتی طوری احساس می کنی که گویی هم اکنون خواسته تان برآورده شده است و این احساس آنقدر واقعی باشد که انگار از قبل آن را داشته اید, دریافت هم خواهید کرد.

اقدام کلمه ای ست که می توان آن را درمورد کار, بکار برد, اما اقدام الهام بخش اصلا احساس کار را به همراه ندارد.

برای خواسته خود باید اقدام الهام بخش انجام بدید که بدون تلاش است و حال و هوای شگفت آوری دارد, چون روی فرکانس دریافت هستی.

وقتی اقدام می کنید که چیزی را از کائنات دریافت کنید, گویی در جهت رودخانه شناور هستید, نیاز به زحمت نیست, خودتان با جریان پیش می روید.

گاهی اوقات حتی متوجه نمی شوید که از اقدام استفاده کرده اید چون همین اقدام در جهت خواسته هم حال و هوای خوبی داشته است.

تمرین تکنیک احساسی در فرایند جذب

شما می توانید هر احساسی ناشی از لذت؛ هیجان و اعتماد بنفس را در خود بوجود آورید.

یکی از راه هایی که می توانید به این احساس برسید این است که خود را در حالتی تصور کنید که به خواسته خود رسیده اید, به احساس فوق العاده ای دست پیدا می کنید و این احساس لذت و شعف تمام وجودتان را فرا می گیرد.

یکی از معروف ترین روان شناسان و فیلسوفان به نام ویلیام جیمز, بیان کرده است:

یکی از بهترین راه های رسیدن به یک احساس, آن است که به شیوه ای عمل کنید که گویی آن احساس را دارید.

اعمال, بسیار زیاد تحت کنترل احساسات ما هستند, اگر به شکلی رفتار کنید که گویی آن احساس را دارید به طور قطع همان احساس را خواهید داشت.

این امر, راه عملکرد موفق و مناسب در تمام زمینه ها می باشد.

یکی دیگر از تکنیک های بعد احساسی, عبارت است از روش انتهای فیلم.

برای بهتر درک کردن این روش, فرض کنید به تئاتری رفتید که زود وارد سالن شدید و هنوز پرده فبلی فیلم به پایان نرسیده است.

در این زمان ده دقیقه پایانی فیلم را تماشا می کنید و به خوبی دقت می کنید که چطور همه چیز آن طور که می خواهید پیش می رود و جای هیچ نگرانی نیست.

وقتی فیلم تمام می شود و سانس بعدی شروع می شود, می دانید که پایان فیلم انتهای بسیار خوب و جذابی داشت و با آرامش کامل تا انتهای فیلم را دنبال می کنید و از هر صحنه آن لذت می برید و از نظر احساسی با آرامش خاطر تا انتهای فیلم را تماشا می کنید.

به همین شکل می توانید از این تکنیک استفاده کنید و در هر موردی که تصور می کنید پایان خوبی خواهد داشت.

درصورتی که با چنین احساسی شروع کنید و به این توجه نمایید که پایان کار چیزی جز خوبی نخواهد بود, می توانید با اشتیاق کامل کارتان را انجام دهید.

قانون خلاء – وسایلی را که احتیاج ندارید ببخشید

برای عملی کردن قانون خلاء خوشبختی, باید چیزهای کهنه را رها کنید تا فضا برای چیزهای نو باز شود.

این را هم خاطر نشان می کنم, هیچوقت اجناسی را که به کارتان نمی آید را نفروشید, بلکه آنها را ببخشید, زیرا از هر دست که بدهید, از همان دست دریافت می کنید.

اگر چه این مطلب عجیب و باورنکردنی بنظر می آید اما حقیقتی محض است.

پس وقتی چیزی را می بخشید, بدانید که عوض آن را دریافت خواهید کرد و مطمئن باشید که کار نیک شما بی پاسخ نخواهد ماند.

درواقع با نیروی بی کرانی وارد معامله شده اید که کلا دقیق و منظم عمل می کن.

پس هروقت بخواهیم چیز نو را وارد زندگی کنیم, باید با بخشش فضای آن را فراهم کنیم.

این قانون نه تنها درباره دنیای مادی ما, بلکه درمورد افکار و عقاید ما هم اجرا می شود.

پس اگر بخواهیم افکار و عقایدی نو خلق کنیم, باید برخی از افکار کهنه خود را رها کرده یا زیر سوال ببریم.

متاسفانه برخی از مردم این مطلب را درک نمی کنند و به همین دلیل عقاید آنها ضد و نقیض است.

آنها همه زندگی خود را در بلاتکلیفی به سر می برند و در انجام کارها مردد هستند و این وضعیت ذهنی عاقبت به پریشانی و اضطراب می انجامد.

توجه داشته باشید که تردید و سر درگمی یکی از بزرگترین عواملی است که انسان ها را از به ثمر رساندن کارهای بزرگ در زندگی باز می دارد.

چگونه بینشمان را ارتقا دهیم

۱- اعتماد

اولین قدم برای خواستن چیست؟
مگر جز این است که اولین قدم ،درخواست کردن و تصویرسازی چیزهایی که میخواهیم, است؟!
پس باید به خواسته و رویا و تجسماتمان اعتماد کنیم، سپس آنهارا پرورش دهیم.
درست مانند نهالی از آنها مراقبت کنیم تا روزی درختی بارور بشوند.

ذهن ناخوداگاه مانند آرشیوی است که تمام چیزهایی که میخواهیم در آن جمع شده است، اعتماد ما به این آرشیو باعث پرورش آن میشود.
باید توجه داشت که چیزهایی که میخواهیم فراتر از واقعیت های امکان پذیر نباشند.
زیرا اینگونه چیزی محال را خواسته ایم و انرژی خود را هدر داده ایم.

بیاد بیاورید بزرگترین اکتشافات و بدست آوردن ها از اعتماد به همین کوچکترین تصورات است.

 

۲- از خودتان سوالی بپرسید و به اولین جوابی که ذهنتان میدهد گوش دهید.

فکر میکنید آسان است ؟ هرگز!
از خودتان راجع به لباسی که میخواهید سوال کنید.

سپس میبینید که بلافاصله بعد از آمدن اولین لباس به ذهنتان، لباسهای دیگر هم سرازیر میشوند و شمارا دو دل میکنند!
اعتماد کردن به اولین جواب خوب است و بسیاری از افکاری که بعد از آن به سراغتان می آید را از بین میبرد.

۳- مدیتیشن

پاک کردن ذهن خود, از افکار تکراری و نگرانی, باعث میشود تا بهتر صداهای درون روح و ذهنتان را بشنوید.
چطور کسی میتواند در هم همه بوق ماشین ها صدای آوازخوانی پرندگان را بشنود؟

۴- آنچه در ذهنتان میگذرت ، قلب و دل و روده شما را هم بهم می ریزد!

اگر ذهنتان پیوسته درحال عذاب کشیدن باشد، اگر هی به خودتان بگویید اشتباه کردم, اینطور شد، آن طور شد!
مشکلات جسمی حتمی برایتان  پیش می آید.

علم این را ثابت کرده است که افکار منفی ذهنی، مستقیما برروی میزان ترشح اسید معده تاثیر میگذارد.
پس به فکر سلامتیتان باشید!

۵- تمام اجزای بدن خود را برای آنچه میخواهید با هم یکپارچه کنید.

مطالعات اعصاب شناسی نشان داده است, بین تمام رشته های عصبی داخل بدن ارتباطی برقرار است.
گاهی اوقات اتفاق هایی که در زندگی شما می افتد, باعث نگرانی و دلواپسی شما میشود که آن را بصورت درد در قسمتهای مختلف بدنتان احساس میکنید.
سعی کنید به کمک آرامش ذهنی, درد خود را تسکین دهید, تا تمام بدنتان مملو از آرامش باشد.
سپس فارق از نگرانی و درد تمام بدن خود را برای آنچه میخواهید بکار بگیرید.

۶- خاطرات خود را بنویسید.

هرروز درباره هرچیز یا هرکسی که حسی به آن دارید بنویسید.
تمرکز بر احساسات و نوشتن راجع به آنها، مخصوصا بکار بردن عبارت “من حس میکنم که…” بسیار مفید است.
لازم است که شادی ها و ناراحتی های خود را ثبت کنید, تا بعدها شادی ها را حفظ کنید و ببینید که چگونه از غمها گذشتید.

۷- سمت راست مغزتان را پرورش دهید.

نیمکره راست مغزشما مربوط به بخش غیر شفاهی، تفکر کل نگر است.
پس با انجام کارهای تجسمی و نرمشی, مانند رقص و نقاشی, آنرا پرورش دهید.

از افکارتان آگاه باشید

کل قدرت شما در آگاهی از آن قدرت و از طریق حفظ آن قدرت در شعور و ضمیر آگاهتان است.

اگر ذهن خود را رها کنید, مانند قطار همچنان در حال حرکت است, می تواند شما را به گذشته ببرد و سپس با اوج گرفتن وقایع بد شما را به آینده ببرد.

آن دسته از افکار غیرقابل کنترل خودشان نیز خلاق هستند, اما باید کنترل همه افکار را به دست بگیرید, اگر در زمان حال زندگی کنید و بدانید در حال ارسال چه فرکانسی هستید می توانید کنترل این افکار را به دست بگیرید.

حالا چطور باید آگاه شد؟ یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که از خودتان بپرسید من الان دارم چه فکری می کنم؟ چه احساسی دارم؟

درست زمانی که این سوال را از خود می پرسید آگاهانه در حال کنترل افکار و احساساتتان هستید, چون ذهن خود را متوجه زمان حال کرده اید.

هرزمان که در حال فکر کردن هستید, زمان حال را به خود یاداوری کنید و در لحظه زندگی کنید, این یاداوری را بارها و بارها انجام دهید.

از کائنات بخواهید که از زمان کنترل افکار را از دست دادید با اتفاقی زمانی حال را به شما یاداوری کنید تا با بررسی احساسات خود, متوجه فرکانسی که ارسال می کنید شوید.

زمانی که درک عمیقی از قانون جذب داشته باشید, بررسی احساسات و افکار را عادت خود قرار می دهید.

کائنات همواره در حال ارسال پاسخ است, همه اتفاقهایی که برایمان می افتد نتیجه افکاری ست که داشته اید, چه خوب چه بد, پس با کنترل آنها و ارسال فرکانس مثبت می توانیم اتفاقهای خوب را به سمت خود جذب کنید.

برای داشتن موارد خوب از جمله, جوانی, سلامتی, همسر دلخواه, شغل؛ اندام خوب و … باید از خود عشق ساطع کنید, سپس همه آنها فوری ظاهر می شوند.

برای به دست آوردن باید خودتان را دوست داشته باشید و بالاترین بسامد که عشق است را از خود ساطع کنید.

تفکر خلاق است

اعتماد بنفس یک حالت یا نگرش ذهنی است که براساس اصول و قوانین ذهنی بنا شده است.

شما همانی نیستید که فکر می کنید, بلکه آنگونه که فکر می کنید, هستید, به این معنا که هر فکری که درمورد خودتان داشته باشید همان می شوید.

زمانی که به صورت اصولی و خود خواسته طرز فکر خود را نسبت به خودتان تغییر می دهید, واقعیت بیرونی شما نیز به منظور مطابقت با تفکر شما تغییر خواهد کرد.

فکر شما درخصوص حس اعتماد بنفستان, چگونگی زندگیتان را رقم خواهد زد.

اهداف ما به دلیل همین قوانین ذهنی و عواقب و نتایج اجتناب ناپذیرشان, حائز اهمیت هستند, همان قدر در زندگی موفق و شاد خواهید بود که نحوه زندگی و تفکر خود را با این قوانین مطابقت دهید و در هماهنگی با آن زندگی کنید.

آنچه در زندگی شما پیش می آید, اعم از موفقیت یا شکست, فقر یا ثروت, سلامت یا بیماری و … همه به دلیل افکار شماست.

افکاری که در سر دارید مانند دانه ای می ماند که آن را می کارید, اگر افکار مثبت و خوش بینانه و نشاط بخش باشد حاصل آن حوادث مثبت و نشاط بخش خواهد بود.

اگر اهداف  مقاصد شفاف در ذهن خود بپرورانید, حاصل آن در زندگی بیرونی شما نتایج روشن و موفقیت آمیز خواهد بود.

افکارتان مانند دانه است و ذهن شما مانند خاکی حاصلخیز. هر دانه ای, خوب یا بد, که در ذهن خود بکارید در واقعیت زندگی شما رشد خواهد کرد.

آنچه امروز مشاهده یا درک می کنید, نتیجه چیزی است که در گذشته کاشته اید.

افکار خلاق هستند و هر دقیقه از روز, در حال شکل دادن به جهان اطراف شما هستند, زندگی شما را افکارتان تشکیل می دهند.

توانگری – قانون خلاء

خودتان را از شر هرچه که نمی خواهید یا لازم ندارید خلاص کنید. به نظافت و منظم کردن گنجه های لباس و کشوهای میز تحریر و خانه و اتومبیل و اتاق و دفتر کارتان بپردازید.

ایجاد خلا (بیرون ریختن آنچه که دیگه مورد استفاده نیست یا ضروری نیست) در ذهن نیمه هشیارتان اعتقادی راسخ می آفریند که موجب تجلی توانگری عظیمتر و موهبتهای دلخواه تر برای شما می شود.

باید از دست کهنه ها رها شد تا بتوان برای تازه ها جا گشود.

ایجاد خلا موهبتی است که موانع را از سر راه موهبتهای دلخواه بر می دارد.

یکی از بی همتا ترین عبارات تاکیدی که می توانید به هنگام ایجاد خلاء تکرار کنید, این است:

“اکنون چیزهای پوسیده و اوضاع و شرایط کهنه و روابط فرسوده را رها می کنم. اکنون نظم الهی در من و جهانم استقرار می یابد و پایدار می ماند “

به هنگام ایجاد خلاء دور انداختن اشیا ارزان و نیمه ارزان و حتی گرانبهایی که دیگر به دردتان نمی خورند و استفاده چندانی ندارند ضروری است.

انسان با رها کردن یا بخشین اشیا گرانبها برای دریافت چیزی بسیار زیباتر, آن هم بدون فشار مالی راه می گشاید.

چگونگی فعالیت نفسیات و ضمیر ناخودآگاه

۱- افکار خوب به سر راه دهید تا خیر و خوشی نصیبتان شود, اگر افکار منفی و تاریک داشته باشید, همان را به سمت خود جذب می کنید, زندگی بازتاب اندیشه هاست.

۲- ضمیر ناخودآگاه هر چیزی را که ضمیر آگاه به او القا می کند, می پذیرد.

۳- هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است, پس سلامتی و شادابی را انتخاب کنید. با مردم سازگار و گوشاده رو باشید و ثمرات آن را ببینید, این بهترین روش برای توسعه و تقویت شخصیت می باشد.

۴- ضمیر آگاه نگهبان وجود است, نخستین وظیفه آن محافظت از ضمیر ناخودآگاه  در برابر ایده های منفی است. همواره خوش باشید, بزرگترین نیروی انسان قدرت انتخاب اوست, خوشبختی و سعادت را انتخاب کنید.

۵- اظهارات و القائات مردم هیچگونه تاثیری بر شما نخواهد گذاشت و تنها عامل قدرت اندیشه شما و آرمان خود شما خواهد بود. حرف مردم را ندید بگیرید و به نفع و مصلحت خودتان قدم بردارید.

۶- مراقب گفته های خود باشید. هر کلام بیهوده ای که بر زبان بیاورید, موجب واکنش در شما می شود. هرگز عبارات منفی را به زبات نیاورید: من شکست می خورم و کارم را از دست می دهم. من قادر به پرداخت اجاره خانه نیستم.

۷- ترس را از دل برانید و به خود تلقین کنید: من با نیروی عقل و شعور خود, قدرت انجام هر کاری را دارم.

۸- شما حاکم سرنوشت خود و فرمانده ضمیر ناخودآگاه تان هستید, فراموش نکنید که از قدرت انتخاب برخوردارید.

۹- ضمیر ناخودآگاه آنچه را که ضمیر آگاه به عنوان حقیقت می فرستد, می پذیرد, پس نیکی و خوش بینی را به ذهن بسپارید.

۱۰- روح آدمی و باطن طبیعی اون با بدی و شر میانه ای ندارم, از نیروی باطن خود برای ایجاد ارتباط با مردم, یاری بگیرید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *