زندگی پس از مرگ + خواننده یک داستان واقعی باشید
زندگی پس از مرگ یک دانشجوی برنامهنویسی کامپیوتر در کاستاریکا پس از انجام یک عمل جراحی فوت کرد. وی زندگی پس از مرگ را تجربه کرد و سپس در سردخانه به زندگی دوباره بازگشت.
گراسیلا اچ داستان خود را در وبسایت بنیاد تحقیقاتی تجربیات پس از مرگ منتشر کرد.
دیدم که پزشکان باشتاب روی من کار میکنند. آشفته بودند، به سرعت علائم حیاتی مرا گرفته و روی من سیپیآر انجام دادند. سپس بهتدریج همگی اتاق را ترک کردند. نفهمیدم که چرا اینگونه رفتار میکنند.
تصمیم گرفتم که بلند شوم. تنها پزشکم درحالیکه به بدنم خیره نگاه میکرد، آنجا ایستاده بود. خواستم که به او نزدیکتر شوم و کنار او ایستادم. میتوانستم غم و عذاب روحی او را احساس کنم. به یاد دارم که شانه او را لمس کردم و سپس او آنجا را ترک کرد.
بدن من شروع به بالا و بالاتر رفتن کرد. میتوانم بگویم که یک نیروی خارجی در حال بالاکشیدن من بود.
احساس فوقالعادهای داشتم. بدنم سبک و سبکتر میشد. در حالیکه از سقف اتاق جراحی رد میشدم فهمیدم که هرکجا اراده میکردم، میتوانستم بروم.
به محلی کشیده شدم که پر از ابرهای روشن بود، نمیدانم یک اتاق بود یا یک فضای خالی، ولی هر چه در اطراف من قرار داشت بسیار نورانی و روشن بود که بدن مرا مملو از انرژی کرده و وجودم را لبریز از خرسندی میکرد.
به بازوهای خود نگاه کردم و دریافتم که به همان شکل بازوهای انسانها هستند با این تفاوت که از مواد متفاوتی ساخته شدهاند. شبیه بخار سفیدی بودند که با درخششی سفیدرنگ، نقرهایرنگ و مروارید رنگ، اطراف بدن من درهم آمیخته بودند.
زیبا بودم. با اینکه هیچ آیینهای نداشتم که در آن خود را ببینم میتوانستم احساس کنم که صورت زیبایی دارم. بازوان و پاهای خود را دیدم که با لباس بلند، ساده و سفید رنگی از نور پوشانده شده بود. صدای من بیشتر شبیه صدای یک نوجوان بود که با صدای یک کودک آمیخته شده بود.
ناگهان نوری درخشانتر از بدن من به من نزدیک شد. شدت نور آن، نزدیک بود که مرا کور کند.
با صدای دلنشینی به من گفت : « نمیتوانی اینطور ادامه بدهی. »
به خاطر دارم که ذهنی با من صحبت میکرد.
درحالیکه گریه میکردم چون واقعاً نمیخواستم برگردم، مرا برداشت و نگه داشت. در تمام مدت ساکت بود و آغوشش به من قدرت میداد. عشق و انرژی را احساس میکردم. هیچ عشق و قدرتی نیست که بتوان در دنیا با آن مقایسه کرد.
به من گفت : « تو به اشتباه به اینجا فرستاده شدهای. بهدلیل اشتباه یک نفر. باید برگردی. برای اینکه بتوانی اینجا بیایی باید کارهای بسیاری را به انجام برسانی. سعی کن در زندگی به دیگران کمک کنی. »
در سردخانه چشمان خود را باز کردم. همه چیز با درهای فلزی احاطه شده بود. افراد روی میزهای فلزی قرار گرفته بودند و هر نفر روی فرد دیگر قرار داشت. سرانجام آن مکان را شناسایی کردم. من در سردخانه بودم.
احساس میکردم که مژگانم یخ بستهاند و تمام بدنم سرد است. بدن خود را احساس نمیکردم. حتی قادر نبودم که گردن خود را تکان بدهم و یا صحبت کنم.
احساس خوابآلودگی میکردم. دو یا سه ساعت بعد صداهایی شنیدم. دوباره چشمان خود را گشودم و دو پرستار مرد را دیدم. فهمیدم که باید با یکی از آنها تماس چشمی برقرار کنم. به سختی قدرت این را داشتم که چند بار چشمک بزنم. در نهایت این کار را کردم ولی این کار انرژی زیادی از من گرفت.
یکی از آنها به من نگاه کرد و در حالیکه ترسیده بود، به همکار خود گفت : « نگاه کن ! چشمان خود را تکان میدهد. » بعد در حالیکه میخندید گفت : « بیا از اینجا برویم. اینجا ترسناک شده است. »
من از درون فریاد میکشیدم : « لطفاً مرا ترک نکنید. »
تا زمانیکه پرستاران همراه با پزشکان برگشتند چشمان خود را نبستم. تمام آنچه شنیدم این بود که یک نفر میگفت : « چه کسی این بیمار را به سردخانه فرستاده است؟ » پزشکان از خود بیخود شده بودند. زمانیکه مطمئن شدم از آن مکان دور شدهام چشمان خود را بستم و تا سه یا چهار روز دیگر بیدار نشدم.
در بازههای زمانی طولانی به خواب رفتaه بودم و نمیتوانستم صحبت کنم. در روز پنجم دوباره توانستم دستان و پاهای خود را حرکت دهم.
پزشکان به من توضیح دادند که من با اشتباه به آنجا فرستاده شده بودم. آنان از طریق درمان به من کمک کردند که دوباره راه بروم.
چیزی که از این تجربه آموختم این بود که نباید زمان خود را با انجام کارهای نادرست هدر بدهیم. به خاطر خودمان هم که شده باید کارهای خوب انجام دهیم. زیرا دنیای آن طرف همانند یک بانک است. هر اندازه که پسانداز کرده باشی در نهایت به همان میزان به دست میآوری.
دنیای پس از مرگ انسان چگونه است؟ آیا به برزخ رفته و در کالبد دیگری به دنیا می آید و یا با جسم و روح و یا فقط روح به دنیایی دیگر میرود و و یا نابود می شود و اگر چنین باشد آیا اثرات جسمی آن مثل صوت و احتمال تصویر یعنی انعکاس نور آن در دنیا می ماند؟
“برزخ” یعنی عالمی مابین دنیا و آخرت که انسان پس از مرگ وارد آن عالم میشود.
عالم برزخ متوسط بین دنیا و آخرت و اولین مرحله عالم ملکوت است و برخی از خصوصیات این جهان را از قبیل محدودیت زمانی داراست ولی در عین حال مربوط به عالم عقبیَ است.
آیات و روایات متعددی گواه بر آن است که انسان مؤمن در عالم برزخ متنعم به نعمتهای الهی است که در ادامه اشاره خواهیم کرد.
همچنین روایات زیادی صراحت دارد که اعمال انسان در قبر با او همراه است و پشتیبان یا عذابدهنده او هستند تا در قیامت بر خداوند عرضه شوند. البته بعضی از مؤمنین نیز در برزخ معذبند و این عذاب کفاره گناهانشان خواهد بود تا در قیامت وارد بهشت گردند. نکته دیگر اینکه، آنچه در قبر و عالم برزخ مورد سؤال است اعتقادات انسان میباشد ولی بررسی تفصیلی اعمالی مربوط به قیامت است.
ویژگیهای عالم برزخ این است که قبر یا بمنزله باغی از باغهای بهشت، یا حفرهای از حفرههای جهنم خواهد بود، لذا امام سجاد(ع) فرمود:
“ان القبر روضه من ریاض الجنه او حفره من حفر النیران”. (پیام قرآن، ج ۵، ص ۴۴۷، به نقل از تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۲۰٫) یکی دیگر از خصایص عالم برزخ، سؤال در قبر است، امام صادق(ع) فرمود:
من انکر ثلاثه اشیاء فلیس من شیعتنا: المعراج و المسأله فی القبر و الشفاعه؛ کسی که سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست، معراج، سؤال در قبر و شفاعت.(همان، ص ۴۶۰٫)
یکی دیگر از ویژگیهای قبر، فشار قبر است، البته مراد از قبر در اکثر اخبار، چیزی است که روح در آن در عالم برزخ قرار دارد.(بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۷۱)
هنگام مرگ روح نمی میرد, بلکه ارتباط خود را با بدن قطع می کند و بعد از مرگ بدن متلاشی می شود, امّا روح با قالب مثالی در عالم برزخ به زندگی خود ادامه می دهد.
در آیه ۹۹ـ ۱۰۰سوره مؤمنون از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری که فاصلهء بین زندگی دنیا و قیامت است , با کلمهء برزخ تعبیر کرده است . بر اساس دلالت آیات و روایات رسیده از رسول اکرم و ائمهء اطهار علیهم السلام علمای اسلام در مورد وجودعالم برزخ و عذاب و نعمت اتّفاق نظر دارند. بدین معنی که انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله ای دیگر ازحیات و زندگی می گردد که همه چیز را حس می کند; از چیزهایی لذّت می برد و از چیزهایی دیگر رنج و البته لذّت ورنج انسان بستگی به افکار و اخلاق و اعمالش در دنیا دارد. این زندگی برزخی ادامه دارد تا آن گاه که قیامت کبری بر پا شود.(مجموعه آثار شهید مطهری , ج ۲ ص ۵۱۳ـ ۵۱۴ )
قرآن کریم دربارهء مؤمن (آل یاسین ) که در راه یاری فرستادگان حضرت عیسی در شهر انطاکیه به شهادت رسید می فرماید: .(یس (۳۶ آیه ۲۶ـ ۲۷)
رسول خدا در جنگ بدر پس از پیروزی مسلمانان و کشته شدن گروهی از سران قریش و انداختن بدن های آن ها در یک چاه , سر به درون چاه برد و به آن ها گفت : ما آن چه را خداوند به ما وعده داد, محقق یافتیم . آیا شما نیزوعده های خدا را راست یافتید؟
بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول اللّه ! شما با کشته شدگان و مردگان سخن می گویید! مگر این ها سخن شما رادرک می کنند؟ فرمود: آن ها اکنون از شما شنواترند.(مجموعه آثار شهید مطهری , ج ۲ ص ۵۱۷)
در مورد چگونگی زندگی در عالم برزخ که آیا تنها روح است یا با بدن است , روشن ترین تصویر این است که :
روح انسان بعد از مرگ و پایان زندگی دنیا, در جسم لطیفی قرار می گیرد که بسیاری از عوارض جسم و بدن مادی بر کنار است , ولی از آن نظر که شبیه جسم مادی است , به آن یا می گویند که نه کاملاًمجرّد است و نه مادّی محض , بلکه دارای یک نوع تجرّد برزخی است . به گفتهء بعضی از دانشمندان می توان آن راتشبیه به خواب کرد, در خواب های راستین روح انسان با استفاده از قالب , به نقاط مختلف پرواز می کند و مناظر رامی بیند و از نعمت ها بهره می گیرد و لذّت می برد و گاه مناظر هولناکی را مشاهده می کند و سخت متألّم می گردد وفریاد می کشد و از خواب بیدار می شود.(تفسیر نمونه , ج ۱۴ ص ۳۱۱ پیام قرآن , آیت اللّه مکارم شیرازی , ج ۵ ص ۴۶۳)
پرسش: مدت اقامت انسان دربرزخ تا چه زمانی است؟زود تمام میشه یا تا ابد اونجاییم؟
پاسخ:
همانطور که قبلا گفتیم برزخ، جهانی نو و زندگی تازه و جدیدی است که از هنگام مرگ هر انسانی شروع میشود و تا بر پایی روز قیامت ادامه دارد و با برپایی قیامت، زندگی انسان در برزخ پایان میپذیرد یعنی برزخ دیگر ابدی نیست و برزخ دالان ورودی به قیامت کبری و نخستین منزل از منازل آخرت میباشد.
در آیهی ۹۹ – ۱۰۰ سورهی مؤمنون چنین آمد، وقتی هنگام مرگ یکی از تبهکاران فرا رسید، درخواست برگشت میکند و خداوند با ردّ درخواست آنان، میفرماید: من وارئهم برزخ الی یوم یبعثون یعنی پشت سر آنها برزخی است تا روزی (روز قیامت) که برانگیخته شوند. در روایات هنگامی که از معصوم(ع) پرسیده میشود، برزخ چیست؟ میفرماید: القَبرُ منذ حینَ موته الی یومِ القیامهِ عالم برزخ همان عالم قبر است که از هنگام مرگ آغاز میشود و تا زمان برپایی قیامت ادامه دارد(نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۵۴).
بنابر این، هم اکنون ـ که قیامت برپا نشده ـ عالم برزخ وجود دارد و امری صرفاً ذهنی نیست و همه آنان که مردهاند هماکنون در آن جهان به سر میبرند و آن دارای حیات و زندگیای هستند که در ادامهی زندگی دنیا است، از یک سو و شروع زندگی و حیاتی است که مرگی برای آن تصور ندارد و امتداد آن، تا ابدیت میباشد.
حالا کی قیامت می شود ما نمی دانیم .وخود این ندانستن و معلوم نبودن هم حکمت هایی دارد.
پرسش:
ایا روایتی یا نقلی است که بگوید ان زمان که عالم برزخ تمام میشود و قرار است که همه برانکیخته شوند باید در عالم برزخ بمیرند تا در قیامت زنده شوند یا نه یا اینکه مستقیما بدون مردن در عالم برزخ وارد قیامت میشوند؟
پاسخ:
در مورد مرگ در برزخ تعبیری وجود دارد که آن را مرگی در عالم برزخ معنا می¬ کنند.
درباره مرگ برزخی (به معنایی که گفته شد) مفسران در ذیل آیاتی این بحث را آورده¬اند:
« لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَهَ الْأُولى وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ »
«هرگز مرگى جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ مىکند.»
« إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ »[دخان/۳۵]
«مرگ ما جز همان مرگ اول نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد.»
در این دو آیه چون سخن از مرگ نخستین آمده است و مفسران آن را به معنای مرگ دنیوی معنا کرده¬ اند به پیروی آن بحث از مرگ دومی که همان مرگ برزخی است را نیز مطرح می-کنند.[تفاسیر طباطبائی، علامه محمد حسین و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ذیل آیات ۳۵ و۵۶ سوره دخان]
« قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ »[ غافر/۱۱]
«آنها مىگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى.»
این آیه مهمترین آیه در این بحث است و معتقدین به مرگ برزخی مانند علامه طباطبائی ذیل این آیه مرگ برزخی را اثبات کرده ¬اند.[طباطبائی، همان، ذیل آیه ۱۱ سوره غافر]
از بررسی آیات مرگ برزخی و دنیوی روشن می¬شود که در قرآن کریم مرگ برزخی مانند و شبیه به مرگ دنیوی نیست؛ چون خداوند در آیه¬ای اهل بهشت را اینگونه نوید می¬دهد که به جز مرگ در دنیا که تحمل کرده¬اید مرگ دیگری ندارید. در صورتی که می¬دانیم اهل بهشت نیز باید از عالم برزخ وارد عالم قیامت شوند و قبل از عالم قیامت همه حتی کسانی که در عالم برزخ هستند می¬میرند پس چرا خداوند می¬فرماید جز مرگ دنیوی مرگ دیگری را نچشیده¬اند؟
پاسخ این سؤال اینگونه است که مرگ برزخی را نیز چشیده ¬اند؛ اما چون این مرگ با مرگ در دنیا تفاوت¬های بسیاری دارد، خداوند آن را متذکر نشده¬ است. در مرگ برزخی دیگر جسمی وجود ندارد و دیگر گرفتن روح از جسم مطرح نیست. بنابراین اینکه برخی مرگ برزخی را به معنای مرگ بعد از زنده شدن جسم در قبر و پاسخ دادن به نکیر و منکر می-دانند اشتباه است.
پرسش:
چرا مرگ و معاد نرسناکه؟
پاسخ:
ترس از مرگ در فرهنگ قرآنی و روایی از جهت تفاوت انسانها، علت های گوناگون دارد. در یک منظر کلی میتوان انسانها را از این جهت به تعبیر حضرت امام به سه گروه:
ناقصان، متوسطان و کاملان تقسیم کرد.
اما دلیل وحشت از مرگ در انسانهای ناقص این نکته ظریف است که انسان به حکم فطرت خود حب به بقا و میل به جاودانگی داشته و از فنا، زوال و نیستی متنفر میباشد، ازاینرو به عالمی که عالم حیات تلقی میشود، عشق ورزیده و از عالمی که به پندار خودعالم نیستی است، تنفر دارد.
بنابراین چنین افرادی به دلیل آن که ایمان به عالم آخرت نداشته و قلوبشان به حیات ازلی و بقای سرمدی اطمینان نیافته است، به این دنیا علاقمند و به حسب آن فطرت، از مرگ هراسان و گریزانند. خداوند متعال عقیده این گروه از انسانها را چنین بیان میکند: «ان هی الاحیا تنا الدنیا نموت و نحیا و ما نحن بمبعوثین؛ جز این زندگانی دنیای ما چیزی نیست، میمیریم و زندگی میکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد»، (مؤمنون، آیه ۳۷).
عامل ترس از مرگ در انسانهای متوسط چیز دیگری است، متوسطان که ایمانشان به عالم آخرت و حیات قیامت کامل نیست به دلیل غفلت از آخرت وعالم برتر و بالاتر و توجه به امور دنیوی و تلاش در آبادانی آنها از مرگ میترسند.
امام صادق(ع) میفرمایند: «[روزی] مردی به سوی ابوذر آمده و پرسید: چرا ما از مرگ کراهت داریم؟ [ابوذر در پاسخ] فرمود: به دلیل آن که شما دنیا را تعمیر کردید و آخرت را خراب، پس کراهت [و ترس] دارید که از آبادانی به سوی خرابی انتقال یابید»، (بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۳۷، روایت ۴۲).
این متوسطان و غافلان به حدی از مرگ غافلند که به تعبیر حضرت علی(ع) «گویا مرگ را در دنیا به جز ما نوشتهاند و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشتهاند و گویی آنچه از مردگان میبینیم، مسافرانند که به زودی نزد ما باز میآیند و آنان را در گورهاشان جای میدهیم و میراثشان را میخوریم، پنداری ما پس از آنان جاودان به سر میبریم»، (نهجالبلاغه، کلمات قصار ۱۲۲، ص ۳۸۲).
اما گروه سوم که انسانهای کامل و مؤمنان مطمئن هستند از مرگ کراهت ندارندولی از آن وحشت و خوف دارند، اما ترس آنها یک ترس مثبت وارزشی است، چرا که خوف آنها از عظمت خداوند متعال بوده، نه مثل وحشت ما وابستگان به دنیای مادی و دلدادگان به تعلقات آن. حضرت حق در قلب اولیای الهی تجلی کرده و موجب هیبت مشوب به شوق میشود و در حقیقت هیبت و بزرگی خوف، از تجلی عظمت و ادراک آن است. دل عاشقان خداوند متعال در هنگام ملاقات با حضرت حق – که با مرگ سرفصلی از آن آغاز میشود – میتپد و وحشتناک و ترسناک میشود ولی این خوف غیر از ترسهای معمولی است، (برای اطلاع تفصیلی از این موضوع نگا: امام خمینی، روح الله، چهل حدیث، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول، تابستان ۱۳۶۸، صص ۳۰۷ – ۳۰۳).
ترس انسانهای آن سویی از طول سفر، توشه کم و بزرگی و عظمت مقصد است، (نهجالبلاغه، کلمات قصار ۷۷، ص ۳۷۲). اینان مرگ را چون زندگی امتحان بزرگ الهی میدانند، [اشاره به آیه «همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید»، (ملک، آیه ۲)] و میترسند که از این آزمون سربلند بیرون نیایند.
با توضیحات اجمالی و مختصر فوق مشخص شد که اولاً هر ترس و وحشت از مرگی بد و منفی و هر خوفی از آن هم خوب و مثبت نیست. اگر ترس از مرگ بر اثر غفلت و محدودیت نظر و اندیشه به دنیای مادی باشد وحشتی منفی و نابخردانه است اما اگر وحشت از مرگ براساس خوف از عظمت حقتعالی و ترس از چگونگی رویارویی با خدا باشد، ترسی مثبت و از سر شوق و عشق است. ثانیا با تفاوت انسانها و نوع نگرشها، عوامل ترس از مرگ متفاوت و گوناگون خواهد بود.
پرسش:
آیا عالم برزخ برای همه یکسانه یا آنهای که زودتر مردهاند بیشتر از آنهایی که دیرتر مردهاند در برزخ میمانند؟مثلا بعضی ها چند هزار سال پیش که فوت کردند؟
پاسخ:
باید توجه داشته باشیم که زمان به مفهومی که در این عالم تصور و تحقق دارد در عالم برزخ وجود ندارد، زیرا زمان مقدار حرکت است و حرکت از شئوون ماده میباشد، و حال آنکه عالم برزخ، عالم غیر مادی و مجرد از ماده و آثار آن است و موجودات آن در عین اینکه حقایق و موجودات مقداری هستند، حقایق ثابت و غیر متغیرند.
دگرگونیها و حرکت و تبدلات در عالم برزخ در میان موجودات برزخی به شکل دیگری است، پس مکث نفسهای انسانی در عالم برزخ، مکث در فوق زمان میباشد و مکث در عالم غیر زمانی، به عبارتی مکث غیر زمانی است و مکث در فوق زمان یا غیر زمان را نمیتوان با مقیاسهای زمانی سنجید.
بر گرفته از: معاد یا بازگشت به سوی خدا ، استاد محمد شجاعی، ج۱
پرسش:
جهان برزخ کجاست؟در چه مکانی واقع شده؟ بعد تفاوت زمان و مکان عالم برزخ، با زمان و مکان دنیا چیه؟
پاسخ:
در مورد قسمت اول سوال شما که مربوط به مکان برزخ است باید عرض کنم عالم برزخ در ملکوت همین دنیاست یعنی حقیقت و باطن دنیاست زیرا این عالم دو روی دارد یک طرف برونی و دیگر طرف درونی همانطوری که بدن انسان نیز دو جنبه دارد یکی جنبه ظاهری که هیکل آدمی است و دیگری جنبه باطنی که همان بدن مثالی و روح حیوانی است.
از برخی آیات استفاده می شود که مکان بهشت و جهنم برزخی در روی همین زمین است مثلاً در آیه ای آمده است که: النّارْ یْعًرُضُونُ عُلَیًها غُدْواً وُ عُشِیاً عذاب ناراحت کننده آتش هر بامداد و شامگاه بر فرعونیان عرضه می شود (غافر آیه ۴۶.) انسان در عالم خواب صورت دارد، وزن و سنگینی ندارد و عالمی که در آن حرکت می کند از این سنخ است لذا از بالای بلندی سقوط می کند به زمین نمی خورد و یا گاهی مانند فرشته سبکبال در فضا پرواز می کند، اوج و حضیض دارد، به دورترین نقاط سفر می کند.
هر چیزی حتی ساختمانها و انسانها و حیوانها یک صورت ظاهری و مادی دارند و یک صورت باطنی و ملکوتی. مکه ای که انسان زیارت می کند صورت برزخی کعبه است که مادی نیست ولی صورتش عین مکه است.
در تفسیر آیه فوق امام صادق (ع) می فرماید: این در دنیا قبل از روز قیامت است زیرا آتش قیامت صبح و شام ندارد سپس فرمود: اگر آنها در قیامت تنها صبح و شام در آتش دوزخ عذاب شوند در میان این دو باید سعادتمند باشند چنین نیست این مربوط به برزخ است پیش از روز قیامت (مجمع البیان ج ۸ ص ۵۲۶.) و شب و روز و صبح و عصر آنها به تناسب صبح و شام دنیاست. در باره نعمت هم می فرماید: “و لَهُم رِزقُهم فیها بُکرَه و عَشیا”؛ روزی آنها بدون هیچ گونه رنجی شب و روز به آنها می رسد (سوره مریم آیه ۶۲.) از بامداد و شامگاه فهمیده می شود که برزخ در روی زمین است بنابراین زندگی برزخی به تناسب روح و جسم برزخی ظهور پیدا می کند مادامی که انسان در قالب جسم مادی است زندگی او در دنیاست به مجرد این که جسم را از دست داد زندگی برزخی او شروع می شود.
در مورد زمان و مکان هم عرض کنم آنچه در عالم برزخ است، مادّی و جسمانی نیست، ولی دارای آثار مادّی هست. برزخ، عالمی است که اعمال انسان در آن تمثّل مییابد. دیگر آن که زمان و مکان عالم برزخ، مادّی و جسمانی نیستند. البته، آثار زمان و مکان در آن جا هست. قرآن درباره آل فرعون میفرماید که آل فرعون را عذاب احاطه کرده است و صبح و شب بر آتش عرضه میشوند( سوره غافر، آیه ۴۶٫). امام صادق«علیه السلام» درباره آن آیه مبارکه میفرماید: «مراد از این عذاب صبح و شب که در آیه آمده، عذاب پیش از قیامت است؛ زیرا در آتش قیامت صبح و شبی نیست.»
پرسش:
آیا شباهتی بین این دنیا و برزخ هست؟اگر هست شباهت دنیا با عالم برزخ را به طور کامل برام بیان کنید؟
پاسخ:
عالم دنیا با عالم برزخ شباهتی ندارد زیرا حیات و زندگی در دنیا اجتماعی و مادّی و همراه با خورد و خوراک و جا و مکان و لباس و پوشاک و خواب و بیداری است ولی پس از مرگ حیات و زندگی فردی شروع می شود و احتیاجی به خورد و خوراک و لباس و پوشاک نیست.[تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۲۲٫]
آیه می فرماید: “قالوا ربنا امّتنا اثنتین واحییتنا اثنتین …؛[مؤمن (۴۱) آیه ۱۱٫] آنان می گویند: پروردگارا، ما را دوبار میراندی و دوبار زنده کردی. اکنون به گناهان خود معترفیم. آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد؟”. بعضی از آین آیه استفاده کرده اند: مرگ برزخی همانند مرگ دنیوی داریم. دو نوع مرگ است: یکی مردن و رفتن به عالم برزخ، دوم مردن در عالم برزخ و وارد شدن به عالم قیامت.
برخی نیز از این آیه استفاده کرده اند: در عالم برزخ نیز نوعی حیات است که بعد از مدّت کوتاهی به مرگ می انجامد امّا مسلّماً حیات در عالم برزخ با حیات در دنیا تفاوت دارد امّا در اصل زندگی و حیات با هم مشابهت دارند.[آیت الله ناصر مکارم، پیام قرآن، ص ۴۵۴٫]
پرسش:
آیا در برزخ بعضی از گناهان بخشیده میشود؟
زندگی پس از مرگ
پاسخ:
اگر منظورتون از بخشش،توبه کردن در برزخ است باید عرض کنم هر انسانی در طول زندگی در طول زندگی خود در دنیا با کمک عقل خود و دستورهای پیامبران میتواند راه صحیح را انتخاب و از راه نادرست بپرهیزد. در این دنیا است که هر کسی میتواند، اعمال خود آینده را بسازد، اَمّا پس از مرگ راه بازگشتی وجود ندارد. توبه و بازگشت نیز مانند اعمال دیگر، زمان خاص خود را دارد. توبه تا قبل از فرا رسیدن مرگ قابل پذیرش است.(نسأ،۱۸)
اَمّا پس از سپری شدن این زمان و مشاهده عذاب، بازگشت و اظهار ندامت سودی ندارد و آرزویی دست نیافتنی است; چنانکه قرآن کریم میفرماید: “وَلَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّاتِ حَتَّیََّ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الَْـَنَ وَلاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ; (نسأ، ۱۸) برای کسانی که کارهای بد را انجام میدهند و هنگامیکه مرگ یکی از آنها فرا میرسد میگوید: “الآن توبه کردم!” توبه نیست و نه برای کسانی که در حال کفر از دنیا میروند.”
اما اگر نه،شما حق الناسی بر گردنتون بود ودر برزخ بودید که کسی در دنیاست و شما رو حلال کرد گناه حق الناس از بین می رود.وهمچنین شفاعت هم وجود دارد که اگر شامل شخص شود از گناهان پاک می شود .