نگاهی به زندگی دیوانه وار ۱۰ دانشمند بزرگ تاریخ (بخش اول)

تاکنون فیلم‌ها و مستندات زیادی درباره زندگی دانشمند و مخترعان بزرگ جهان تهیه و تولید شده است اما حقیقت این است که زندگی واقعی آنان بسیار متفاوت با شخصیت درون فیلم است. شاید قرن‌ها پیش مرز بین زندگی واقعی دانشمندان و تصوری که عوام مردم از آنها داشتند بسیار مبهم و رمزآلود بود اما امروزه با روشن شدن حقایق بسیاری این مرز حد زیادی قابل درک است.

شاید بتوان تاریخ را به ۲ قسمت تقسیم کرد که قسمت اول از قرن ۱ شروع شده تا قرن ۲۰ ادامه میابد و قسمت دوم قرن کنونی ما ۲۱ است زیرا تحولاتی که در طول این یک قرن در زندگی بشر و امکانات و ابزارهای وی صورت گرفت در هیج جای تاریخ نمونه مشابهی ندارد اگرچه نباید سهم دانشمندان حوزه‌های مختلف علوم را نادیده گرفت چراکه آنان با وقف زندگی خود در راه علم سبب شدند تا ما امروز زندگی آسوده‌تری نسبت به نیاکان خود داشته باشیم. در ادامه شرح مختصری از زندگی دیوانه‌وار ۱۰ دانشمند بزرگ تاریخ را بیان خواهیم نمود.

       دانشمند دهم: فرانسیس کریک (۱۹۱۶-۲۰۰۴)

از فرانسیس کریک به همراه جیمز دی واتسون به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کاشفان و محققان ساختار DNA یاد می‌شود تا جایی که به خاطر خدمات علمی و تحقیقات ارزشمندشان در سال ۱۹۶۲ لایق دریافت جایزه نوبل شدند و از آن پس نام خود را در تاریخ علوم زیست شناسی به ثبت رساندند. یکی از ابهامات زندگی وی پایبندی او به اعتقاد عجیب و جالبش بود که همگان از کار وی در عجب بودند!
دکتر کریک هنگامی‌که به همراه دوست و همراه خودش جیمز واتسون به ساختار DNA پی بردند طی گزارشی اعلام کردند که تمامی موجودات زنده دارای رشته‌های DNA هستند که این رشته‌ها دو وظیفه مهم را به دوش می‌کشند یکی حمل اطلاعات ژنتیکی به نسل‌های بعدی و دیگری تولید مولکول‌های جدید DNA. یکی از تفکرات جالب او این بود که قرن بیست و یکم قرن ارتباط زیست‌شناسی با مطالعات خودآگاهی خواهد بود. درنهایت شمع زندگی وی هنگامی‌که به سرطان روده بزرگ مبتلا شده بود در سن ۸۸ سالگی در یکی از بیمارستان‌های کالیفرنیا خاموش شد.

     دانشمند نهم: ویلیام باکلند (۱۷۸۴-۱۸۵۶)

شاید بتوان ویلیام باکلند را به‌عنوان جونده‌ترین دانشمند تاریخ بشریت معرفی نمود! او برای غذا خوردن از هیچ موجودی باک نداشت و تقریبا هر موجود زنده‌ای را می‌خورد. از کباب جوجه تیغی و یوزپلنگ گرفته تا شترمرغ، خوک و توله سگ و حتی ادرار خفاش! هیچ منعی برای خوردن وجود نداشت و از تمام جنبندگان حیات خانه خویش برای تهیه غذا استفاده می‌کرد. او که هم‌دوره چارلز داروین است به‌عنوان اولین کاشف فسیل دایناسوری با نام Megalosaurus شناخته می‌شود.
وی یکی از برجسته‌ترین فارغ التحصیلان و کشیشان دانشگاه آکسفورد در سال ۱۸۱۹ به شمار می‌رفت. او به دلیل داشتن ذائقه چشایی بسیار عجیب خود توانست در دسته عجیب‌ترین دانشمندان تاریخ بشریت قرار گرفت و درنهایت در سال ۱۸۵۶ دار فانی را وداع گفت.

دانشمند هشتم: خوزه دلگادو (۱۹۱۵-۲۰۱۱)

خوزه مانوئل رودریگز دلگادو یکی از دانشمندان و اساتید اسپانیایی تبار دانشگاه ییل بود که در رشته فیزیولوژی فعالیت می‌کرد. شهرت بیشتر او از جایی نشئت می‌گیرد که تصمیم گرفت تا مغز را با استفاده از امواج رادیویی و تحریکات الکتریکی کنترل کند. بین سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ اقدام به انجام آزمایش‌هایی بر روی مغز پستانداران کرد تا جایی که در مغز آنها چند الکترود قرار داد تا با استفاده از امواج رادیویی و الکتریکی بتواند حرکات و افکار پستانداران را کنترل نماید.
کمی بعد از این آزمایش ایمپلنت‌های الکترودی را درون مغز یک گاو نر قرار داد و گاو را درون محوطه‌ای بزرگ همراه با یک جانوری دیگر قرار داد. او توانست از طریق ریموت کنترلی که در دست داشت به الکترودهای درون مغز گاو پیام ارسال کند تا مانع آسیب رساندن گاو به موجود درون محوطه شود. یکی از نکات منفی آزمایش‌های وی که سبب شد مورد هجوم و حمله مردم قرار گیرد این بود که او دستگاه خود را بر روی ۲۵ انسان نیز آزمایش کرد اما پس از مخالف‌های بسیار شدید مردم دستگاه خود را در محلی امن پنهان کرد تا در آینده از آن به شکلی موجه‌تر بهره ببرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *