پیام (سروده ای از محمد مهدی مرادی)

پیام

پیام

گذر از پُلهای ایجاب،

شکننده تر می رسد رفیق!

امشبی خالی از آوازهای عیش،

شوم تر از لبخندِ عروسکان،

پیامی می نشاند بر پُل؛

که

“رَج زدن ِ نیمه راهه ها بود،

راهِ ما.”

از پَس ِ کورسویی،

عطش را بر دوش ِ دِشنه های خَس

-امشبی- نگاه کن!

با تمام ِ سختِ سکوتت

–گرچه آه اندود-

باور کن!:

این دردها،

زخمه ها،

خستگی ها،

ضجّه ها،

که باز فرا می رسد تا روز،

همه

صِدق ِ تلخ ِ نه یک،

بَل هزار عُمر ِ چون تویی ست؛

این سو تر،

قیمتِ دوختن ِ هزار لب،

سرخ تر از قلبِ نیلوفر.

افسوس که،

گذر از پلهای ایجاب

-هنوز-

شکننده تر از هر روز

می رسد.

محمدمهدی مرادی

اردیبهشت ۸۸

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *