چگونه با بدترین مدیران شرکت کنار بیاییم
کار کردن برای دیگران زمانی سختتر میشود که مدیر شرکت فردی بیتجربه، دارای نگرش منفی و بیتوجه به حقوق سایر کارمندان باشد. در این شرایط از چه استراتژی باید کمک گرفت؟
اگر وارد دنیای کسبوکار شده باشید احتمالا با رئیسهای بداخلاق و ناشایست برخورد داشتهاید. استعفا دادن در چنین شرایطی اولین راه حلی است که ممکن است به ذهن هر شخصی برسد اما هیچ تضمین وجود ندارد که رئیس بعدی خلقوخوی بهتری داشته باشد. البته اگر متوجه شدهاید رئیستان کارهای غیرقانونی یا کلاهبرداری میکند بهتر است هرچه زودتر از آن مکان خارج شوید. در غیر این صورت و اگر پای اختلافات قانونی در میان نباشد، استراتژیهای متعددی وجود دارند که کار کردن با این افراد را راحتتر میکنند. این استراتژیها باعث تغییر رفتار رئیستان نمیشوند اما کمک میکنند شما راحتتر با این موضوع کنار بیایید و عملکرد بهتری داشته باشید. در ادامهی این مقالهی اینفو به بررسی بیشتر استراتژیها میپردازیم.
۱- زمانی که رئیس بیتجربه است
داشتن رئیس بیتجربه یکی از بهترین انواع رئیسهای ناشایستی است که در این مقاله بررسی میکنیم. این نوع مدیران از این نظر خوب هستند که با گذشت زمان تجربه کسب میکنند و با شناخت شرکت و صنعت کاری مهارتهای مدیریتیشان بهبود پیدا میکند. با این حال تا زمانی که هنوز این اتفاق رخ نداده است، کار کردن برای یک رئیس بیتجربه و ناآگاه به امور شرکت چالشهای زیادی به همراه خواهد داشت.
راه حل: سعی کنید بدون اینکه رئیستان خجالتزده شود به او کمک کنید. بهعنوان مثال اگر در جلسهی مهمی حضور دارید و او از روی نا آگاهی حرفی را عنوان کرد، در همان لحظه واکنش نشان ندهید. بعد از جلسه به طور خصوصی با او صحبت کنید و دلیل اشتباهش را توضیح دهید. احساس احمق بودن یا ناکامل بودن را به رئیستان القاء نکنید و به او بگویید چنین اشتباهاتی به دلیل عدم آشنایی با شرایط پیش میآیند و جای نگرانی نیست. اگر لازم است نکات مهم را یادداشت کنید تا خودش را زودتر با شرایط موجود وفق دهد. فراموش نکنید که این فرد هنوز هم رئیس شما است و اگر باهوش باشد این دوران بیتجربگی روزی به پایان خواهد رسید و کمکهای شما در ذهنش خواهد ماند.
۲- زمانی که رئیس نگرش منفی دارد
داشتن افکار منفی معمولا در میان مدیران شرکت رایج است و گاهی اوقات یک اشارهی کوچک از طرف کارمندان به این موضوع میتواند شرایط را بهتر کند. بهعنوان مثال نظر او را در مورد فعالیتهای شرکت جویا شوید و ببینید آیا این افکار منفی فقط در مورد شما وجود دارد یا خیر.
راه حل: سعی کنید دید مثبتی از افکار منفی او داشته باشید و اجازه ندهید این افکار، روی عملکرد شما و سایر همکارانتان تأثیر بگذارد. دائما موضوعات مثبت را به خودتان و دیگران یادآوری کنید. به یاد داشته باشید که تمرکز کردن روی موضوعات منفی یک غریزهی طبیعی است و بعضی از انسانها بیشتر از سایرین به آن بها میدهند.
۳- زمانی که رئیس حضور کمرنگی دارد
بعضی مدیران حضور پررنگی در شرکت ندارند و اغلب زمان خود را به تنهایی در دفترشان سپری میکنند. این افراد زیاد درگیر امور جزئی نمیشوند و کم پیش میآید که بخواهند راهکارهای جدیدی به کارمندان ارائه دهند. بسیاری از مدیران دید بازی نسبت به این موضوع دارند و با اشارهی کوچکی از سوی کارمندان اصلاح خواهند شد. اما استراتژی بهتری نیز در برخورد با رئیسان غایب وجود دارد و این است که شخص میتواند از این موضوع به نفع خودش استفاده کند.
راه حل: اگر میبینید رئیستان خودش را در کارهای تیم دخالت نمیدهد خودتان دست به کار شوید و از فرصت استفاده کنید. از مهارتهای مدیریتی که دارید برای هدایت اعضای تیم و پیش بردن جریان کار استفاده کنید اما فراموش نکنید که نباید زیادهروی کنید. فقط سعی کنید جریان کار را مدیریت کرده و هرگز تلاش نکنید جای مدیر اصلی شرکت را بگیرید. گاهی اوقات مسئولیتهای گوناگون و زیاد به رئیس شرکت اجازه نمیدهد که نظارت دقیقی روی تمام کارمندان داشته باشند. بنابراین بهتر است با انجام کارهای مدیریتی ساده او را در انجام این کار کمک کنید.
۴- زمانی که رئیس همه چیز را مدیریت میکند
در دستهبندی دیگر رئیسانی قرار میگیرند که هر دقیقه در کار کارمندان خود دخالت میکنند و در مورد تمام جنبههای کاری از کارمندان سوال میپرسند. این افراد کسانی هستند که با اعتماد کردن به دیگران مشکل دارند و همیشه از این میترسند که آیا کارمندان میتوانند کارشان را به خوبی انجام دهند یا خیر. معمولا در چنین شرایطی شکایت کردن راه حل مناسبی نیست و جواب نخواهد داد.
راه حل: در عوض سعی کنید نگرانیهای رئیستان را به خاطر داشته باشید و سوالهایی که ممکن است مطرح کند را پیشبینی کنید. بهعنوان مثال اگر رئیستان روی مسئلهی مهلت پایان پروژه حساس است سعی کنید پروژهها را زودتر از موعد مقرر به او تحویل دهید. اگر غلطهای املایی او را عصبانی میکنند بهتر است پیش از ارسال متن چند بار آن را مرور کنید. سوالهای او را پیش از اینکه بپرسد پاسخ دهید و مسائل را پیش از اینکه به آنها اشارهای شود حل کنید. بعد از گذشت مدتی رئیستان متوجه این موضوع خواهد شد و به شما اعتماد خواهد کرد. مطمئن باشید بعد از جلب اعتماد طرف مقابل حمایت همیشگی او را به همراه خواهید داشت.
۵- زمانی که رئیس تمام اعتبار را برای خوش برمیدارد
مدیرانی که همیشه تمام اعتبار پروژه را برای خودشان برمیدارند یکی از بدترین رئیسانی هستند که هیچ کارمندی دوست ندارد با آنها روبهرو شود. بهترین کار در برخورد با چنین مدیرانی این است که واکنش تندی نشان ندهید زیرا سایرین به زودی متوجه خواهند شد که رئیستان نمیتواند به تنهایی تمام کارها را خودش را انجام داده باشد.
راه حل: البته شاید این اتفاق هرگز نیفتد ولی بهتر است هرگز با رئیستان یا هر شخص دیگری در شرکت در مورد این موضوع صحبت نکنید. فراموش نکنید چیزی که به نفع رئیس شرکت باشد در نهایت به نفع تمام کارمندان آن است. اگر رئیستان واقعا درک بالایی داشته باشد میداند که بدون کمکهای شما نمیتوانست پروژهها را تمام کند بنابراین ممکن است برایتان ترفیع رتبه یا افزایش حقوق در نظر بگیرد.
اگر شرایط واقعا نامناسب است به فکر تعویض شغل باشید. شغلی که قدر زحماتتان را بدانند و آرامش فکری بیشتری برایتان داشته باشد. هرگز با رئیس فعلیتان رفتار تندی نداشته باشید زیرا فعالیت چنین مدیرانی دوام زیادی ندارد و بدون شک شرایط روزی عوض خواهد شد. یا مدیر دیگری جایگزین آنها خواهند شد یا گذشت زمان و کسب تجربه باعث بهبود رفتار آنها خواهد شد.