اسرار آینو

آینو

آینو

آینو (اما همچنین Ainu ، Aina ، Ajnu) آنها قبیله ای مرموز بودند . آنها پوستی روشن ، چشمانی از نوع اروپایی دارند (مردان نیز با موهای ضخیم مشاهده می شوند) و ظاهر آنها با دیگر ملت های شرق آسیا بسیار متفاوت است. بدیهی است که آنها نژادی مغولیدی نیستند ، بلکه به یک نوع انسان شناسی از جنوب شرقی آسیا و اقیانوسیه تمایل دارند.

آینو

آنها شکارچیان و ماهیگیرانی بودند که به سختی کشاورزی را در طول سنین مختلف آموخته اند ، اما یک فرهنگ فوق العاده و غنی ایجاد کرده اند. مجسمه های تزئینی ، کنده کاری و چوبی آنها از نظر زیبایی و تخیل قابل توجه است ، آوازها ، رقص ها و افسانه های آنها واقعاً زیبا هستند ، مانند همه کارهای اصلی این قبیله.

هر ملت تاریخ منحصر به فرد و فرهنگ متمایز خود را دارد. اما هنوز ملتهایی در جهان وجود دارند که منشأ آنها یک معما است. و حتی امروز ذهن مردم شناسان را درگیر می کنند. در وهله اول ، چنین قومیتی شامل آینو ، ساکنان اصلی شرق دور است.

این یک ملت بسیار جالب ، زیبا و سالم بود که در مجمع الجزایر ژاپن ، ساخالین جنوبی و کوریل ها ساکن شدند. آنها خود را قبیله های مختلف Soja-Untara یا Chuvka-Untara می نامیدند.

کلمه ainu نامی از آن ملت نیست (اندونیم ها نام رسمی اشیاographical جغرافیایی مورد استفاده در قلمرو محل استقرار آن شی است.) ، اما به معنای انسان است. دانشمندان این بومیان را نژاد آریایی جداگانه ای معرفی کردند که ویژگی های اروپوئید ، استرالوئید و مغولوئید را در شکل ظاهری آنها ترکیب می کند.

مسئله تاریخی که در ارتباط با این قبیله به وجود می آید ، مسئله ریشه نژادی و فرهنگی آنهاست. ردپای موجودیت این ملت حتی در مکان های اردوگاه های نوسنگی در جزایر ژاپن یافت شده است. آینوها قدیمی ترین جامعه قومی هستند. نیاکان آنها حاملان فرهنگ جومون (که به معنای واقعی کلمه به معنی الگوی طناب است) ، تقریباً سیزده هزار سال (در جزایر کوریل ، هشت هزار سال) هستند.

خود ژاپنی ها چطور؟

پزشک و طبیعت شناس باواریایی فیلیپ فرانتس فون سیبولد و پسرش هاینریش و جانورشناس آمریکایی ادوارد مورس اولین کسانی بودند که به مطالعه علمی اردوگاه های جومون پرداختند.

نتایجی که به دست آوردند بسیار متفاوت بود. در حالی که سیبولدز با تمام مسئولیت استدلال می کردند که فرهنگ یونا کار دست آیین های باستان است . وی با دیدگاه همکاران آلمانی خود مخالف بود ، اما در عین حال تأکید کرد که دوره ژونومون تفاوت قابل توجهی با دوره ژاپن دارد.

و در مورد خود ژاپنی ها که Aina را یک کلمه می نامند چه؟

اکثر آنها با نتیجه گیری خود مخالف بودند. از نظر آنها ، این بومیان همیشه بربر بوده اند ، به عنوان مثال ، ورود وقایع نگار ژاپنی از سال ۷۱۲ نشان می دهد: “وقتی اجداد نجیب ما با کشتی از آسمان فرود آمدند ، چندین ملت وحشی را در آن جزیره (هونشو) یافتند و وحشی ترین آنها آینو بودند.”

اما همانطور که کاوش های باستان شناسی اثبات می کند ، نیاکان این “وحشیان” مدتها قبل از ظهور ژاپنی ها ، یک فرهنگ کامل در جزایر ایجاد کرده اند که هر ملتی می تواند به آنها افتخار کند! به همین دلیل تاریخ نگاری رسمی ژاپن سعی در ایجاد ارتباط خالقان فرهنگ جومون با اجداد ژاپنی معاصر و نه نمایندگان قبیله آینو داشت.

هر روز محققان بیشتری موافقند که فرهنگ آیین چنان پایدار بوده که بر فرهنگ ستمگران ژاپنی آن تأثیر گذاشته است. همانطور که پروفسور سرگئی الکساندروویچ آروتیون نشان می دهد ، عناصر آریایی نقش بسزایی در شکل گیری هنر سامورایی و مذهب شینتو ژاپنی باستان داشتند.

اسلحه

مثلاً یک سرباز عین جانگین او دارای دو شمشیر کوتاه و کمی منحنی به طول ۴۵-۵۰ سانتی متر با تیغه ای یک طرفه بود که بدون استفاده از سپر با آنها مبارزه کرد. او علاوه بر شمشیر ، دو چاقوی بلند (به اصطلاح) نیز به همراه داشت.

čejki-makiri a سا-ماکیری) اولی آیینی بود و برای ساخت میله های مقدس استفاده می شد  . همچنین برای مراسم افتتاحیه  Pere یا اریتوکپدر نظر گرفته شده بود  که یک خودکشی آیینی بود که بعداً توسط ژاپنی ها تصرف شد و هاراکیری یا سپپوکو نامیده شد (درست همانطور که آنها کیش شمشیر ، جعبه های مخصوص آنها ، نیزه ها یا کمان ها را به دست گرفتند).

شمشیرهای آینو فقط در جشن خرس به نمایش عمومی درآمد. یک افسانه قدیمی می گوید: ”روزگاری ، پس از ایجاد این زمین توسط خداوند ، دو پیرمرد زندگی می کردند. یکی ژاپنی و یکی آینو. به آینو پیر دستور داده شد که شمشیر بسازد ، در حالی که به ژاپنی پیر دستور ساختن شمشیر داده شد. ” این توضیح می دهد که چرا آینو یک آیین شمشیر داشت ، در حالی که ژاپنی ها تمایل به پول داشتند. آینو همسایگان خود را به خاطر طمع محکوم کردند.

آنها همچنین از کلاه ایمنی استفاده نکردند. به طور طبیعی ، آنها موهای بلند و ضخیمی داشتند که آنها را به صورت نان در می آوردند و چیزی شبیه کلاه ایمنی طبیعی روی سرشان ایجاد می کردند. امروزه اطلاعات کمی در مورد هنرهای رزمی آنها در دست است. اعتقاد بر این است که ژاپنی های باستان تقریباً همه چیز را از آنها می گرفتند و تنها کسانی نبودند که آینو با آنها می جنگید.

به عنوان مثال ، آنها ساخالین را از Toncians ، قبیله ای که اعضای آن کوچک و ساکنان اصلی جزیره بودند ، به دست آوردند. باید اضافه کرد که ژاپنی ها از جنگ علنی با آینا می ترسیدند ، بنابراین با ترفندهایی آنها را مقهور و اخراج کردند. در یک آهنگ قدیمی ژاپنی گفته شده است که یکی موضوع (بربر ، آیین) صد نفر ارزش دارد. همچنین اعتقاد بر این بود که آنها می توانند مه ایجاد کنند.

 

آنها کجا زندگی می کردند؟

آینوها ابتدا در جزایر ژاپن زندگی می کردند (سپس Ainumosiri ، سرزمین آین ها نامیده می شد) ، تا اینکه ژاپنی ها در گذشته از اینجا به شمال آواره شدند. آنها در XIII به کوریلا و ساخالین آمدند. – چهاردهم قرن و آثار آنها نیز در کامچاتکا ، در منطقه پریمورسکی و خاباروفسک یافت شد.

بسیاری از نامهای توپونامیک در منطقه ساخالین دارای نامهای Ain هستند: ساخالین (از ساکارن موسیری، به معنی سرزمین موج دار) ، کوناشیر ، سیموشیر ، شیکوتان ، شیاسکوتان (کلمات پایان یافته به –وسیع آ –کوتان زمین و مسکن را نشان می دهد). بیش از دو هزار سال طول کشید تا ژاپنی ها کل مجمع الجزایر از جمله جزیره هوکایدو (که در آن زمان ادزو نامیده می شد) را اشغال کردند (اولین شهادت درگیری های آینوی به ۶۶۰ سال قبل از میلاد برمی گردد).

حقایق زیادی در مورد تاریخ فرهنگی ایین ها وجود دارد و پیش بینی منشا آنها با دقت بسیار ممکن است.

اول ، می توان فرض کرد که در دوران باستان ، کل نیمه شمالی جزیره اصلی ژاپن هونشو اقوامی زندگی می کردند که یا از اجداد مستقیم آنها بودند یا در فرهنگ مادی بسیار نزدیک به آنها بودند. ثانیا ، دو عنصر شناخته شده است که پایه و اساس تزئین Ain را تشکیل می دهند. مارپیچی و خط خطی بود.

سوم ، تردیدی نیست که نقطه آغاز ایمان آئین گرایی آنیمیسم بدوی ، یعنی تصدیق وجود روح موجودات و اشیا است. سرانجام ، زندگی اجتماعی Ains و شیوه های تولید آنها به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است.

اما به نظر می رسد که روش واقعیت ها همیشه جواب نمی دهد. به عنوان مثال ، ثابت شد که تزئین مارپیچ هرگز در انحصار Ains نبوده است. این ماده در هنر خود توسط مورها ، ساکنان نیوزیلند و پاپوآهای گینه نو و همچنین قبایل نوسنگی که در پایین دست رود آمور زندگی می کنند ، مورد استفاده قرار گرفت.

پس این چیست؟ یک اتفاق یا آثاری از وجود ارتباطات معین بین قبایل شرق و جنوب شرقی آسیا که در گذشته های دور وجود داشته است؟ اما چه کسی اولین بود و چه کسی این کشف را بدست گرفت؟ همچنین شناخته شده است که پرستش خرس و کیش آن به مناطق وسیعی از اروپا و آسیا گسترش یافته است. اما فرقه آینو با آیین او بسیار متفاوت بود ، زیرا فقط آنها توله خرس قربانی را تغذیه می کردند به طوری که توسط یک زن عین از شیر مادر تغذیه می شد!

زبان

زبان Ains نیز جداگانه برجسته است. زمانی تصور می شد که این زبان با هیچ زبانی ارتباط ندارد ، اما اکنون برخی از محققان این زبان را با یک گروه مالزی-پلینزی ترکیب کرده اند. زبان شناسان ریشه های لاتین ، اسلاوی ، آنگلو-ژرمنی و حتی سانسکریت را در زبان خود یافته اند. علاوه بر این ، مردم شناسان هنوز در فکر این هستند که افرادی از این مناطق ناهموار از کجا آمده اند که لباس آنها از نوع بدون لباس (جنوب) است.

لباس روبان که از الیاف درخت ساخته شده و با تزئینات سنتی آراسته شده بود ، به همان اندازه از نظر زن و مرد خوب بود و جامه های سفید جشن را از گزنه می دوخت. در تابستان ، آینوها مانند مردم جنوب پارچه ای می پوشیدند ، برای زمستان لباس خز درست می کردند و از پوست ماهی قزل آلا برای ساختن مقرنس های تا زانو استفاده می کردند.

آینو ها به تدریج به هندو آریایی ها ، نژاد استرالوئید و حتی اروپایی ها اختصاص یافتند. اما آنها خود را کسانی می دانستند که از بهشت ​​آمده اند: “(بخشی از افسانه Ain). و در حقیقت ، زندگی این افراد قابل توجه کاملاً به طبیعت ، دریا ، جنگل و جزایر مرتبط بود.

آنها با ترکیب دانش ، مهارت و مهارت بسیاری از قبایل و ملل ، به جمع آوری محصولات ، شکار ماهی و ماهی مشغول شدند. به عنوان مثال ، درست همانطور که ساکنان تایگا به شکار می رفتند ، مانند جنوبی ها غذاهای دریایی را جمع می کردند ، مانند ساکنان شمال موجودات دریایی را شکار می کردند. Ainu از راز مومیایی مردگان و دستور تهیه سم مهلک که از ریشه خار خار بدست آمده است ، به شدت محافظت می کند و آنها انتهای پیکان و زوبین خود را در آن فرو می برند. آنها می دانستند که این سم خیلی سریع در بدن یک حیوان ذبح شده تجزیه می شود و سپس می توان گوشت را خورد.

ابزار و سلاح های آنها بسیار مشابه آنچه در جوامع دیگر مردم ماقبل تاریخ که در شرایط جوی و جغرافیایی مشابهی زندگی می کردند ، استفاده می شد. درست است که آینو یک مزیت عمده داشت و آن ابسیدین بود که در جزایر ژاپن به وفور یافت می شود. در حین پردازش آن ، می توان لبه های بسیار نرم تری نسبت به کوارتز بدست آورد ، بنابراین می توان نوک پیکان و تبرهای این افراد را شاهکارهای تولید سنگی سنگی دانست.

سرامیک و فرهنگ

مهمترین سلاح ها تیر و کمان بود. تولید چنگال و میله های ماهیگیری ساخته شده از شاخ گوزن به سطح بالایی رسید. به طور خلاصه ، ابزار و سلاح های آنها نمونه زمان آنها بود و فقط کمی غیرمنتظره بود که این افراد ، که نه کشاورزی می شناختند و نه دامداری ، در جوامع بسیار زیادی زندگی می کردند.

چه تعداد س questionsال مرموز فرهنگ این ملت را برانگیخته است! این جامعه باستانی با مدل سازی (بدون هیچ وسیله ای برای چرخاندن ظروف و حتی بیشتر از آن یک چرخ سفالگر) سفالگری بسیار زیبایی ایجاد کردند که با تزئین طناب غیر معمولی تزئین شده بود و آثار آنها شامل مجسمه های مرموز گریت دین است. تندیس ها به شکل حیوانات یا به شکل یک زن ؛

همه کارها با دست انجام می شد! اما حتی در این صورت ، سرامیک های بدوی از جایگاه ویژه ای در میان محصولات تولید شده از خاک رس سوزانده شده برخوردار هستند. در هیچ جای دیگری تقابل بین پرداخت تزئینات آن و فناوری تولید بسیار بدوی به اندازه اینجا تعجب آور نیست. بعلاوه ، آینوها تقریباً اولین کشاورزان خاور دور بودند.

و باز هم یک سوال! چرا آنها این مهارت ها را از دست داده و فقط شکارچی شده اند و اساساً یک قدم به عقب در پیشرفت خود برداشته اند؟ چرا ویژگی های ملل مختلف و عناصر فرهنگ والا و بدوی به عجیب ترین شکل در هم آمیخته اند؟ آنها ذاتاً به عنوان یک ملت بسیار موسیقی ، سرگرمی را دوست داشتند و می توانستند از آن لذت ببرند. آنها با دقت برای تعطیلات آماده شدند ، مهمترین آنها جشن خرس بود. این ملت همه چیز را در اطراف خود می پرستیدند ، اما بیشتر آنها خرس ، مار و سگ را پرستش می کردند.

اگرچه آنها در نگاه اول زندگی بدوی داشتند ، اما الگوهای تکرار نشدنی از هنر را به جهانیان دادند ، فرهنگ بشری را با افسانه ها و فرهنگ های عامیانه غنی کردند که بی نظیر است. به نظر می رسد که کل نوع و شیوه زندگی آنها ایده های مستقر و الگوهای معمول توسعه فرهنگی را رد می کند.

لبخند خالکوبی شده

لبهای لبخندهای خال کوبی شده زنان Aina بود. فرهنگ شناسان تصور می کنند که سنت “لبخندهای نقاشی شده” یکی از قدیمی ترین سنت ها در جهان است و نمایندگان این ملت مدت هاست که به آن پایبند هستند. علی رغم تمام ممنوعیت های دولت آینو ژاپن ، حتی در XX. قرن تحت این روش قرار گرفت. اعتقاد بر این است که آخرین زن خال کوبی “مناسب” در سال ۱۹۹۸ درگذشت.

 

خال کوبی ها را منحصراً زنان انجام می دادند و مردم این ملت متقاعد می شدند که این مادربزرگ را مادربزرگ بزرگ همه زندگی های Okikurumi Turesh Machi ، خواهر کوچکتر خالق الهی Okikurumi ، به این مادران آموزش داده است. این سنت در خط زن منتقل می شود و خال کوبی بر روی بدن دختر توسط مادر یا مادربزرگ انجام می شود. در طی “ژاپنی شدن” ، خال کوبی در سال ۱۷۹۹ توسط مردم آینو ممنوع شد و در سال ۱۸۷۱ ممنوعیت شدید در هاکایدو تجدید شد زیرا ادعا می شد که این روش بسیار دردناک و غیرانسانی است.

از نظر آینا ، انصراف از خال کوبی قابل قبول نبود زیرا آنها فکر می کردند که در چنین حالتی دختر نمی تواند ازدواج کند و در زندگی پس از مرگ آرام شود. لازم به ذکر است که این مراسم واقعاً خام بود. دختران ابتدا در سن هفت سالگی خال کوبی شدند و بعداً “لبخند” با گذشت سالها اضافه شد. سپس در روزی که وی وارد عقد شد کامل شد.

 

الگوهای هندسی

علاوه بر لبخند خال کوبی شده مشخص ، می توان الگوهای هندسی را بر روی دستهای Ain مشاهده کرد که به عنوان طلسم عمل می کنند. در یک کلام ، رمز و رازها با گذشت زمان بیشتر و بیشتر می شوند ، اما پاسخ ها همیشه مشکلات جدیدی را به همراه آورده اند. دقیقاً یک چیز شناخته شده است ، و آن اینکه زندگی در خاور دور به طرز استثنایی دشوار و غم انگیزی بوده است. وقتی در XVII. در قرن نوزدهم ، کاشفان روسی به شرقی ترین نقطه خاور دور رسیدند و دریایی با شکوه بی پایان و جزایر بی شماری را در مقابل چشم آنها گشودند.

اما آنها بیش از طبیعت مسحورکننده ، از ظاهر بومیان شگفت زده شدند. در مقابل مسافران ، افرادی بزرگ رشد کرده با ریش های ضخیم ، چشمانی گشاد ، شبیه چشمان اروپاییان ، بینی های برجسته بزرگ و شبیه اعضای نژادهای مختلف ظاهر می شدند. مردانی از مناطق روسیه ، مردم قفقاز ، کولی ها ، اما نه مغول ها ، که قزاق بودند و افرادی که در خدمات ملکی خدمت می کردند ، در هرجای دیگر اورال دیدار می کردند. مسافران آنها را “کوریلهای پرپشت” می نامیدند.

شهادت کورلیان آینو توسط دانشمندان روسی از یادداشت های قزاق آتامان دانیل انسیفروف و کاپیتان ایوان کوزیروسکی تهیه شد که در آن آنها به پیتر اول در مورد کشف جزایر کوریل و اولین دیدار مردم روسیه با بومیان اطلاع دادند. در سال ۱۷۱۱ اتفاق افتاد.

“آنها کانوها را خشک کرده و در امتداد ساحل به جنوب رفتند. در عصر ، آنها چیزی شبیه خانه ، یا شاید بهتر بگوییم کفش برفی دیدند (حتی علامت گذاری برای چادر مخروطی با ساختار چوبی که با چرم یا پوست پوشانده شده است.) آنها سلاح های خود را برای شلیک آماده کرده بودند ، زیرا چه کسی می داند چه نوع افرادی هستند و به سراغ آنها رفتند. حدود پنجاه نفر با لباس خز ، به استقبال آنها آمدند. آنها بدون ترس به نظر می رسیدند و ظاهر آنها بسیار غیر معمول بود. آنها مویی بودند ، ریش های بلندی داشتند ، اما سفید بودند زیرا چشمانشان مورب مانند یاکوت ها و کامچاتاها نبود (ساکنان اصلی کامچاتکا ، منطقه ماگادان و چوکوتکا ؛ توجه داشته باشید ترجمه شده)) ‘.

Shaggy Kurilci

برای چندین روز ، فاتحان خاور دور ، با کمک یک مترجم ، سعی کردند “کوریلهای پشمالو” را تابع پادشاه کنند ، اما آنها از چنین افتخاری خودداری کردند و اعلام کردند که مالیات نمی دهند و به کسی نمی پردازند. قزاق ها فهمیدند که سرزمینی که به آن آمدند جزیره ای است و در جنوب پشت آن جزایر دیگر و فراتر از آن قرار دارد. ماتماج (در اسناد روسی از قرن هفدهم ، جزیره هوکایدو به عنوان Matmaj ، Matsmaj ، Matsumaj ، Macmaj ذکر شده است) و ژاپن

۱۸۱۱ سال پس از آنسیفر و کوزیروسکی ، استپان کراسنینینیکف از کامچاتکا دیدار کرد. وی اثری کلاسیک به نام شرح کامچاتکا را پشت سر گذاشت که در آن ، در میان سایر شهادت ها ، مشخصات آین را به عنوان یک نوع قومی به تفصیل توصیف کرد. این اولین توصیف علمی از این قبیله بود. یک قرن بعد ، در ماه مه XNUMX ، دریانورد مهم واسیلی گولووین در اینجا زندگی کرد. دریادار آینده برای چندین ماه طبیعت جزایر و زندگی روزمره ساکنان آنها را مورد مطالعه و توصیف قرار داد. صحبت های واقعی و رنگارنگ وی درباره آنچه او دید مورد استقبال علاقه مندان ادبیات و متخصصان علمی قرار گرفت. همچنین لازم است توجه به چنین جزئیاتی جلب شود که یک کوریلک به نام الکسیج ، که از قبیله آینو بود ، به عنوان مترجم وی خدمت می کرد.

ما نام واقعی او را نمی دانیم ، اما سرنوشت او یکی از نمونه های بسیاری از تماس روس ها با مردم کوریل است که با تمایل روسی را آموختند ، ارتدکس را پذیرفتند و با اجداد ما تجارت سرزنده ای داشتند. به گفته شاهدان ، Kuril Ainu افراد بسیار خوب ، صمیمی و گشادی بودند. اروپاییانی که در سالهای مختلف از این جزایر بازدید می کردند ، معمولاً به فرهنگ خود می بالیدند و آداب و معاشرت زیادی را در نظر می گرفتند ، اما به شیوه های جسورانه ای که از ویژگی های Aina بود ، توجه داشتند.

دریانورد هلندی de Fritz نوشت: “رفتار آنها در برابر خارجی ها بسیار ساده و صمیمانه است به طوری که افراد تحصیل کرده و مودب نمی توانند رفتار بهتری داشته باشند. آنها با بهترین لباس ها در مقابل خارجی ها ظاهر شدند ، با عرض پوزش از آنها استقبال و آرزو می کنند و در همان حال سر خود را خم می کنند. ” شاید این مهربانی و صراحت بود که اجازه نداد Ains در برابر نفوذ مخرب مردم سرزمین بزرگ ایستادگی کنند. پسرفت در توسعه آنها زمانی رخ داد که آنها خود را در بین دو آتش سوزی یافتند – ژاپنی ها از جنوب و روس ها از شمال تحت ستم قرار گرفتند.

این شاخه قومی Kurilin Ainu از روی زمین ناپدید شده است. آنها در حال حاضر در چندین ذخیره گاه در جنوب و جنوب شرقی جزیره هوکایدو ، در دره رودخانه ایسیکاری زندگی می کنند. نژاد اصیل آینو عملاً با ژاپنی ها و نیوچا منقرض یا شبیه شد. اکنون فقط شانزده هزار نفر از آنها وجود دارد و تعداد آنها به شدت در حال کاهش است.

وجود آینو معاصر به طرز شگفت انگیزی یادآور تصویری از زندگی نمایندگان باستان دوره جومون است. فرهنگ مادی آنها طی قرن های گذشته بسیار اندک تغییر کرده است که نیازی به در نظر گرفتن این تغییرات نیست. آنها در حال عزیمت هستند ، اما اسرار سوزان گذشته همچنان مزاحمت و تحریک ، تخیل را تحریک می کنند و علاقه ای پایان ناپذیر به این ملت برجسته ، متمایز و غیر مشابه را دامن می زنند.

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. ارشک گفت:

    آیین ها ایرانی بودند در اصل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *