اعتماد بنفس و عزت نفس

زبان بدن افراد با اعتماد به نفس

اعتمادبنفس

اعتماد بنفس شما رابطه ای بسیار نزدیکی با عزت نفس و میزان علاقه شما نسبت به خودتان دارد.

دکتر ناتانیل براندن, اعتماد بنفس را “اعتبار شما در نزد خودتان” خوانده است.

این حسی است که شما نسبت به خودتان و توانمندی هایتان در شرایط مختلف زندگی دارید و نشان دهنده این است که تا چه میزان خود را دوست دارید و ارزشمند می شمارید.

هر چه میزان عزت نفس و خویشتن دوستی بیشتر باشد, شما موفق تر خواهید بود.

جنبه دیگر عزت نفس مقوله ای است که روان شناسان آن را “کارامدی یا موثر واقع شدن” در کارها نامیده اند.

این سودمندی در واقع مقیاسی است از میزان توانایی و تاثیر شما در انجام کارهایی که شما را به اهدافتان نزدیک می سازد و “عزت نفس مبتی بر کارایی” نیز, نامیده می شود.

اعتماد بنفس و خودباوری شما, برپایه عزت نفس و میزان علاقه شما به خودتان تعیین می شود, عزت نفس شما نیز به واسطه حسن آرایی شما در شرایط گوناگون معین می شود.

هنگامی که در خانه یا محل کار دچار مشکلی می شوید که برایتان آشنا باشد و شما به سرعت قادر به حل آن باشید, حسن کارآمدی و درنتیجه عزت نفس شما افزایش خواهد یافت.

از سوی  دیگر, اگر مسئله یا مشکلی برای شما پیش بیاید که از حل آن عاجز باشید, احساس خشم و ناتوانی برشما چیره خواهد شد و عزت نفس شما خدشه دار می شود و در نتیجه اعتمادبنفس شما هم کاهش می یابد.

اعتماد بنفس و ترس از شکست

اعتماد بنفس حقیقی این نیست که نترسیم.

اعتماد بنفس واقعی آن است که بدانید و مطمئن باشید با این که می ترسید, اما بی گمان دست به عمل خواهید زد.

شاید ترس خود را نشان دهند ضعف و اعتماد بنفس نداشتن معنا می کنید.

اگر چنین اشتباهی می کنید, در زندگیتان, متوقف شده و از حرکت باز ایستاده اید و بی گمان خوشبختی و رضایت حقیقی را هرگز نخواهید یافت.

چنانچه بخواهید, صبر کنید تا ترس هایتان بر طرف شود و سپس دست به عمل بزنید, بی گمان مجبور خواهید بود تا ابد صبر کنید.

هرگز اجازه ندهید ترس از شکست, دست و پایتان را ببندد و خوشبختی تان را محدود کند.

ترس فقط به این معناست که شما, رویاهای بزرگی دارید و هر چه این رویاها بزرگتر باشند, ترس هایتان نیز به همان اندازه بزرگ خواهد بود.

ترس خود را بپذیرید و بعد به رغم آن که می ترسید, دست به عمل بزنید.

بعد از عمل, اعتماد بنفسی را تجربه خواهید کرد که برخواسته از این حقیقت است که با علن به این که می ترسید, اما اجازه ندادید, ترس بر شما چیره شود.

انجام کارهای بزرگ به این معنی نیست که نمی ترسیم, بلکه برخواسته از این اعتماد بنفس درونی است که با وجود احساس ترس, شجاعت عمل کردن داشتیم.

چرا اعتماد بنفس ندارید؟!

ترجیح می دهید اعتماد بنفس پایینی داشته باشید, چون…

یکی از مزایای زندگی با اعتماد بنفس پایین این است که برای تنبلی و بی کار خود, عذر و بهانه محکم جور می کنید.

به این ترتیب دیگر کسی از شما انتظار ندارد, شاهکار خلق کنید.

با فعال نبودن, دیگر مجبور نیستید در زندگی ریسک کنید, پس احتمال ناامید کردن دیگران را پایین می آورید.

چنانچه ریسک کنید, ممکن است خود یا دیگران را ناامید کنید, اما اگر اعتماد بنفس انجام دادن کاری را نداشته باشید, کسی را ناامید و سرخورده نمی کنید.

افسوس خورد به حال کسی که در زندگی به تقلا افتاده, طبیعت ما انسان هاست و اینکه بخواهیم در حقش ترحم کنیم.

سعی می کنیم این افراد را در تنگنا قرار ندهیم و به آنها فشار نیاوریم.

می گوییم: طفلی حتی نمی تواند راه هم برود, مدام با سر زمین می خورد, چه توقعی از او می توان داشت؟!

از طرفی, کسی که با سرعت مشغول دویدن است و ناگهان پایش پیچ می خورد یا می افتد, با پوزخندی می گوییم: این یکی رو, چه دست و پا چلفتی! نتونست خودشو جمع کنه!

خلاصه اینکه انتقاد و سرزنش, نصیب دونده و ترحم و مهربانی, نصیب پای لنگ می شود.

این همان چیزی است که باعث می شود, یک عمر خود را متقاعد کنیم که تقصیر خودمان نیست.

در خلوت خود دوست داریم که دونده باشیم, اما از این می ترسیم که چنانچه پایمان بلغزد و دیگران ببینند, به ما بخندند.

پس ترجیح می دهیم که لنگان, لنگان برویم و اعتماد بنفس پایینی داشته باشیم.

رسیدن به سطحی بالاتر از عزت نفس

نقطه شروع برای رسیدن به اعتماد بنفس بیشتر, این است که به برداشتی که از خود دارید توجه کنید.

ممکن است تا حالا به این موضوع دقت نکرده باشید اما هر کسی, از خودش برداشتی دارد.

کسانی که اعتماد بنفس پایینی دارند, به خود کمتر بها می دهند, این ارزیابی به قدری قدرتمند است که ایجاد خود ارزشمندی و عزت نفس را برایشان بسیار دشوار می کند.

تجسم خلاق به شما این امکان را می دهد که نقاط قوت و ضعف ساختار روانی خود را بهتر بررسی کنید.

باور داشتن خود به احساس خود ارزشمندی و عزت نفس سالم کمک می کند.

اگر خود را باور نداشته باشید نمی توانید خودتان را متقاعد کنید که انسان ارزشمندی هستید, می توانید به روش های مختلف خودتان را بیشتر باور داشته باشید.

– توانمندی ها, دستاوردها و موفقیت های گذشته را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید.

– بدانید که در مقایسه با گذشته بزرگتر و مدبرتر شده اید و در نتیجه به شکلی متفاوت از قبل می توانید موفقیت های خود را ارزیابی کنید.

– نشان دهید که خود را بیشتر باور دارید و به توانمندی های بالقوه خود مطمئن هستید.

– برداشت ها و عقاید خود را تغییر دهید و با نگاهی تازه به نظاره کردن خود بنشینید, اینگونه به مطالبی درباره خود پی می برید که قبلا پی نبرده بودید.

برای رسیدن به احساس خود باوری و عزت نفس, جملات تاکیدی زیر را تکرار کنید:

– من همیشه سعی می کنم انتخاب های درستی داشته باشم.

– من از عهده حل کردن هر مسئله ای بر می آیم, شکست های موقتی, سد راه من نیست.

– من دوستی مسئولیت پذیر و قابل اعتماد هستم.

– من نسبت به زندگی دید مثبتی دارم.

– من نگران اشتباهات گذشته خود نیستم, از آن ها درس گرفته و به جلو حرکت می کنم.

اولین قدم در تقویت اعتماد بنفس

اولین قدم در راه تقویت اعتماد بنفس و خودباوری آن است که وانمود نکنیم, اعتماد بنفسمان از آن چه به راستی حقیقت دارد, بیشتر است.

بدین معنی که در مورد ناامنی ها و بی اعتمادی هایمان با خودمان, صادق باشیم.

باید بدانید چندان سخت نیست که خودمان را گول بزنیم و تظاهر کنیم که اعتماد بنفس خوبی داریم.

فراموش نکنید اعتماد بنفس یک احساس درونی است, نه یک ادعا یا لاف.

اما به چه روشهایی خودمان را گوش می زنیم؟

بزرگی رویاهایمان را محدود می کنیم, تا احتمال نرسیدن به آنها را پایین بیاوریم و بدین وسیله احساس ناتوانی و ضعف نکنیم.

فقط به کارهایی دست می زنیم که مستلزم رویارویی با سختی های زیادی نباشند.

از روبرو شدن با موقعیتها و یا افرادی که ما را به چالش می اندازند, اجتناب می کنیم.

برخی از رویاهایی که در سر دارید, تنها نیازمند سطح متوسطی از اعتماد بنفس می باشد, اما برخی دیگر نیازمند اعتمادبنفس بیشتری می باشند.

چنانچه اعتمادبنفس و خودباوری بالایی نداشته باشید به انبوه این رویاها نگاهی می اندازید و به خودتان می گویدد:

خب این رویاهای طول و دراز, خواب و خیالی بیش نیستند, به علاوه اهمیت چندانی هم برایم ندارد. رویاهای واقع بینانه همین چندتا هستند که می توانم به آنها برسم.

از این رو, رویاهای کوچکی را که ساده تر می توان به آن ها دست یافت را تعقیب می کنید.

سپس پیش خود نتیجه گیری می کنید که چه اعتماد بنفس بالا و خوبی دارم و هیچ مشکلی در این زمینه ندارم!

اما حقیقت آن است که تنها خود را گول می زنید, این تنها روشی ست که برای پنهان کردن عدم اعتمادبنفس از آن استفاده می کنید.

رویاهای خود را محدود می کنید, سطح توقع خود را پایین می آورید و آرزوهای خود را انکار می کنید.

این روش تنها اعتمادبنفس کاذب را, به شما می دهد که به راحتی هنگانی رویارویی با مشکلات و سختی ها از بین رفته و حس بی اعتمادی جای آن را می گیرد.

اعتماد بنفس دارم اگر …

فرض کنید برای کسی کار می کنید که به شما وعده داده؛ چنانچه از پس بعضی کارها بربیایید حقوق تان را اضافه کند.

او لیستی از این کارها تهیه می کند و شما به محض دریافت  آن, سریع شروع به کار می کنید, تا هر آنچه از شما خواسته شده, انجام دهید.

طولی نمی کشد که همه آن کارها را انجام می دهید و نزد رئیستان بر می گردید.

او به شما می گوید: راستی یادم رفت بگو, یک لیست دیگر هم هست که باید انجام دهی تا حکم اضافه حقوق را امضا کنم.

چنانچه کسی با شما چنین رفتاری می کرد, چه احساسی به شما دست می داد؟ بسیار عصبانی می شدید, اینطور نیست؟

اما این شرایط درست همان کاری است که همیشه با خودمان می کنیم.

مدام به خود وعده می دهیم: هر وقت درسم تمام شد, هر وقت کار پیدا کردم, هروقت ازدواج کردم و …

بعد از آن که تمام این کارها را انجام دادیم و حتی نیز به اهداف خود رسیدیم, منتظریم آن جال خوب یا خوشحالی یا اعتماد به نفسی را که به خود وعده داده بودیم تجربه کنیم.

به جای اینکه برای رسیدن به کارهایی مختلف , احساس اعتماد بنفس کنید, باید سعی کنید شرایطی را ایجاد کنید که این اعتماد بنفس را همیشه داشته باشید.

شما مدام در حال وعده دادن به خود هستید که در صورت های مختلف به اعتمادبنفس برسید, اگر وزن ایده آل باشد, اگر چهره ام زیباتر باشد و …

مطمئن باشید شما در همین شرایط کنونی می توانید یک فرد موفق و با اعتماد بنفس بالا باشید, فقط کافی ست اعتماد بنفس خود را مشروط به موفقیت در کاری یا اتفاقی نکنید.

فرمول اعتماد به نفس

پنج فرمول اعتماد بنفس, که در پشت خود قانونی دارد که هیچ کس نمی تواند آن را توضیح دهد. روانشناسان به این قانون, تلقین به نفس می گویند, اما باید یک نکته را در ذهن داشته باشید که در آن هیچ شک و تردیدی نیست و آن واقعیت این است که این قانون واقعا نتیجه می دهد.

اصل تلقین, شما را به قله آرامش و خوشبختی می رساند یا به دره بدبختی می کشاند و تمام این ها بستگی به نوع استفاده شما دارد.

اگر ذهن خود را به تردید و ناباوری در توانایی دستیابی به هدف پر کنید, اصل تلقین به نفس (قانون جذب), این افکار را به شکل فکر غالب به ضمیر ناخودآگاه برده و به آهستگی شما را به ورطه شکست می کشد.

اما اگر ذهن خود را با اعتماد بنفس پر کنید, اصل تلقین به نفس این باور را به صورت فکر غالب در ضمیر ناخودآگاه منتقل کرده و به شما کمک می کند بر موانع سر راهتان علبه نمایید تا به قله موفقیت برسید.

اول:

می دانم توانایی دستیابی به هدف قطعی ام را دارم, بنابراین از خود, استقامت, پشتکار و مداومت در تلاش برای رسیدن به هدف را می خواهم.

دوم:

می دانم افکار غالب در ذهنم سرانجام در دنیای خارج تجسم می یابند و به تدریج خود را به واقعیتی فیزیکی تبدیل می کنند, پس هر روز به مدت سی دقیقه, ذهنم را روی اندیشیدن به شخصیتی که می خواهم داشته باشم, متمرکز می کنم.

با ایجاد تصویر ذهنی از این فرد و تغییر این تصویر به واقعیت از طریق اعمالم به هدف می رسم.

سوم:

می دانم از طریق اصل تلقین به نفس, سرانجام هر میلی که مصرانه در ذهن داشته باشم, با استفاده از برخی ابزارها, تحقق می یابد.

چهارم:

توصیفی دقیق از هدف قطعی خود را برای پنج سال آینده می نویسم.

برای خدمات خود در این پنج سال بهایی تعیین می کنم, بهایی که باید از طریق بکارگیری اصل خدمات کارآمد به دست آورده و دریافت کنم.

پنجم:

به خوبی درک کرده ام که هیچ ثروت و موقعیتی نمی تواند بسیار دوام آورد, مگر اینکه براساس درستی و عدالت به دست آمده باشد, بنابراین در هیچ معامله ای که سودی برای طرفین نداشته باشد, شرکت نخواهم کرد.

من با جذب نیروهایی به سوی خود و همکاری دیگران, موفق خواهم شد. من دیگران را متقاعد می کنم که به من کمک کنند زیرا ابتدا من به آنها خدماتی ارائه می کنم.

نفرت, خودخواهی, حسادت و بدبینی را با عشق به انسانیت از بین می برم زیرا می دانم یک رویکرد منفی به دیگران هرگز نمی تواند مرا به موفقیت برساند.

 

افزایش اعتماد بنفس به همراه جملات تاکیدی

بنظر می رسد که یک موضوع وجود دارد که سد راه بسیاری از اشخاص برای رسیدن به خودشکوفایی می شود, عدم وجود اعتماد بنفس. این مشکل مانع از آن می شود که بتوانید زندگی خود را به پرباری برسانید.

وقتی می خواهید با فقدان اعتماد بنفس برخورد کنید مشکلاتی پیشامد می کند. درمواقعی حتی اعتماد بنفش پیدا می کنید ترس برشما مستولی می شود و در نتیجه نمی توانید مشارکت مناسب داشته باشید. مشکل دیگر این است که توانمندی خود را به مبالغه می گیرید و خود را توانمندتر از آنچه که هستید بیان می کنید.

صرفا تصمیم گیری برای اینکه روی اعتماد بنفس خود کار کنید بدین معناست که توانمندی خود را ارزیابی کنید و این امکان وجود دارد که در مقایسه با کسانی که ظاهرا از اعتماد بنفس فراوانی برخوردارند اعتماد بنفس بیشتری داشته باشید. با ارزیابی, درک و تصدیق توانمندی هایتان به کمک تصویرسازی, شما طبیعتا به اعتماد بنفس بیشتری می رسید.

به خود ایمان داشته باشید:

باورداشتن خود به احساس خودارزشمندی سالم کمک می کند. اگر خود را باور نداشته باشید, نمی توانید خودتان را متقاعد کنید که انسان ارزشمندی هستید, می توانید به روشهای مختلف خودتان را بیشتر باور کنید:

* توانمندی ها, دستاوردها و موفقیتهای گذشته را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید.

* شما در مقایسه با گذشته بزرگتر و مدبرتر شده اید و در نتیجه به شکلی متفاوت از قبل می توانید موفقیتهای خود را ارزیابی کنید.

* برداشت ها و عقاید خود را تغییر دهید و با نگاهی تازه به نظاره کردن خود بنشینی. این گونه به مطالبی درباره خود پی می برید که قبلا پی نبرده بودید.

* نشان دهید که خود را بیشتر باور می کنید و به توانمندی های بالقوه خود مطمئن هستید.

برای رسیدن به احساس خود باوری از جملات تاکیدی زیر استفاده کنید:

۱- من ارزش هایی دارم و به اصولی معتقدم که حاضرم از آن دفاع کنم.

۲- من همیشه سعی می کنم انتخات های درستی داشته باشم.

۳- وقتی دیگران از انتخاب من راضی نیستند احساس گناه و تقصیر نمی کنم.

۴- من نگران اشتباهات گذشته خود نیستم و از آنها درسهایی گرفتم و رو به جلو حرکت می کنم.

۵- من از عهده حل هر مسئله ای بر می آیم, شکستهای موقتی سد راه من نیستند.

۶- من شخصی جذاب و ارزشمند هستم, من دوستی مسئول و قابل اعتماد هستم.

۷- هرگز نمی خواهم با ضرر زدن به دیگران به موفقیت برسم.

۸- من از فعالیت های گروهی لذت می برم.

۹- من نسبت به زندگی دید مثبتی دارم.

مانند سایر تاکیدات مثبت اگر این عبارات را مکتوب کنید و با صدای بلند بخوانید روی ذهن ناخودآگاه خود تاثیر بیشتری می گذارید و بعد از مدتی این ها در روح و روان شما رسوخ می کنند و بخشی از شخصیت شما می گردند.

گرچه تاکیدات مثبت با تصویر سازی و تجسم متفاوتند, تا زمانی که دیداری فکر نکنید اینها معماهای شنیداری هستند.

در بخش دوم مقاله تمرینات تجسم خلاق برای افزایش اعتماد بنفس ارائه می شود.

اعتماد بنفس واقعی چیست؟

اغلب ما زمانی احساس اعتمادبنفس داریم که کار بزرگی رو انجام داده باشیم, خوب اگر کار بزرگی انجام ندیم, تکلیف چیه؟ باید ناامید باشیم؟

اعتماد بنفس واقعی احساسی هستش که شما در هر شرایطی نسبت به خودتون داشته باشید, باربار دی آنجلیس با مثالهای خیلی خوبی به ما نشون می ده که باید این حس اعتمادبنفس رو در هرشرایطی در خودمون زنده نگه داریم.

در ادامه, مطالبی رو از کتاب اعتماد بنفس نوشته باربار دی آنجلیس براتون قرار می دم:

اغلب ما چنین فکر می کنیم که اعتماد بنفس واقعی یعنی اینکه به توانایی های خود اعتماد و ایمان داشته باشیم, برای مثال بگوییم:

“من یک نقاش زبردست هستم و به مهارتهای نقاشی خود ایمان و اعتماد کامل دارم و می توانم با ضربه های قلم مو اشیا و مناظر را بر روی بوم نقاشی, به تصویر بکشم و از رنگها به خوبی و با مهارت تمام استفاده کنم.”

یا “من یه فروشنده حرفه ای هستم و به خوبی آگاهی دارم که چگونه تلفنی با مشتریانم صحبت کنم تا همیشه در پایان, محصولی را به فروش برسانم”

این نوع نگرشِ خاص به اعتمادبنفس, ایجاد می کند که در کارهای بخصوصی مثلا نقاشی, فروشندگی, مدیریت و … مهارتهای فوق العاده ای داشته باشید, تا در خود احساس اعتماد بنفس داشته باشید.

مشکلی که در این نوع نگرش وجود دارد این است که کارهای محدودی هستند که شما در آن حرفه ای هستید.

بنابراین چنانچه اعتمادبنفس درون خودتان را براساس کارهایی که در آن مهارت دارید بنا کنید, فقط زمانی که مشول بکار هستید اعتمادبنفس دارید.

برای مثال اگر فروشنده هستید, زمانی احساس اعتمادبنفس دارید که معامله ای را انجام داده باشید و باقی اوقات احساس خودباوری و اطمینان چندانی ندارید.

استمرار این احساس درونی فقط مشروط به آن است که تمامی طول شبانه روز به انجام دادن کاری که در آن اعتمادبنفس دارید, باشید.

البته به شرط آنکه آنها را به بهترین شکل انجام دهید, به همین دلیل است که بیشتر مردم به کارشان اعتیاد دارند.

اعتمادبنفس واقعی آن است که روی آگاهی ها و توانایی های ما نیز تاثیر بگذارد.

چنانچه اعتمابنفس, قابلیت و توانایی کسب مقام یا شغل و یا پول در آوردن بود, رسیدن به آن شغل می بایست برای همیشه در ما احساس اطمینان و اعتماد بنفس ایجاد می کرد, اما واقعیت این است که اعتماد بنفس این نیست.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *