الواح آشوری و افسانه سرنشینان عقاب طلایی که از آسمان، گلوله خمیر و نهر آب دیدند
یک مجموعه کتیبه سفالی متعلق به کتابخانه پادشاه آشوری « آشور بانیپال » بوده و به زبان « آکادین » نوشته شده ، در این کتیبه ها اطلاعات عجیبی نوشته شده که ممکن است فکر کنیم حاصل تخیل نویسنده بوده است اما بسیار به حقایق علمی که امروزه ما می دانیم مرتبط است .
در هفتمین کتیبه اولین گزارش عینی توسط فردی بنام « اینکیدو » در باره وسایل پرنده ای که خصوصیت سفینه های فضایی را داشته نوشته شده . از قول او نوشته شده که به مدت چهار ساعت در یک عقاب پولادین پرواز نموده است و ادامه می دهد :
سوار بر عقاب طلایی به پرواز درآمدیم ، همچنانکه عقاب بالاتر و بالاتر رفت ، گیلگمش به من گفت « به زمین نگاه کن چگونه به نظر تو میآید ؟ به دریا بنگر در نظر تو به چه شباهت دارد ؟ و زمین به مانند کوهی بود و دریا چون استخری و دوباره به مدت چهار ساعت پرواز نمود و از من پرسید : به زمین نگاه کن چگونه به نظر تو می آید ؟ به دریا بنگر در نظر تو به چه شباهت دارد ؟ » و زمین به مانند باغی بود و دریا چون نهری در میان باغ و او دوباره به مدت چهار ساعت پرواز نمود و بالاتر رفت و گفت : به زمین نگاه کن چگونه به نظر تو میآید ؟ به دریا بنگر در نظر تو به چه شباهت دارد؟ و زمین به خمیری شباهت داشت و دریا چون جویی.
یک مجموعه کتیبه سفالی متعلق به کتابخانه پادشاه آشوری « آشور بانیپال » بوده و به زبان « آکادین » نوشته شده ، حال با خواندن این ماجراها در این کتیبه ها ، چه چیزی به ذهن متبادر می شود ؟
ارزانسرای آرایشی
می توان نتیجه گرفت که احتمالا ، موجود زنده ای می بایستی زمین را از ارتفاعات زیاد دیده باشد . این تشریح صحیح تر از آن است که فقط پدیده تخیل باشد . چه کسی ممکن بود بگوید زمین مانند خمیر است و دریا چون جویی اگر هیچ گونه فهمی درباره زمین از ارتفاعات زیاد را نداشت ، چون در حقیقت زمین از ارتفاع زیاد بی شباهت به گلوله ای از خمیر نیست و دریا مانند جویی به نظر می رسد ، جالب اینجاست که در بخش دیگری در همین کتیبه گفته شده ، بناگاه دری همچون موجود زنده صحبت نمود ، نظریه پردازان بیگانگان باستانی معتقدند که منظور گوینده از “دری مانند موجود زنده سخن گفت ” به احتمال قوی ، یک بلندگو بوده است .
