این ۴ نشانه می تواند ما را به سمت کشف حیات فرازمینی هوشمند سوق دهد

فضاپیمای ماون تغییرات جوی مریخ را به امید یافتن نشانه‌هایی از حیات بررسی می‌کند

حیات

پروژه گالیله یک ماموریت جدید است که منظومه شمسی ما و فراتر از آن را برای یافتن نشانه هایی از تمدن های بیگانه جست و جو می کند. کشف نشانه‌ای از بیگانگان_ چه کاوشگرهای موجودات فضایی باشد یا حتی نشانه ای از یک ابرساختار_ به طور کامل جایگاه ما را در کیهان تغییر خواهند داد.

۱. ابرساختارها

 همانطور که نیازی مداوم و روز افزون برای انرژی در سیاره ما وجود دارد و ما همیشه در حال افزایش تولید انرژی هستیم، چنین نیازی از انرژی نیز برای یک تمدن پیشرفته بیگانه وجود دارد و افزایش هم می‌یابد. در سال ۱۹۶۰، فیزیکدان انگلیسی-آمریکایی، فریمن دایسون، استدلال کرد که در نهایت، نیاز مداوم انرژی باعث خواهد شد که فرازمینی ها (ETs) از کل انرژی خروجی ستاره مادر خود استفاده کنند.

او استدلال کرد که آنها ممکن است این کار را با از بین بردن کمربند سیارکی خود و بازسازی آن به شکل پوسته ای کروی که کاملاً خورشید آنها را در بر می گیرد، انجام دهند. این نه تنها مقادیر فوق العاده ای از انرژی را فراهم می کند، بلکه سطح بسیار زیادی (داخل پوسته) را برای زندگی روی آن فراهم می کند.

 یک کره دایسون ناپایدار خواهد بود، اما یک کمربند استوایی یا یک صورت فلکی وسیع از ماهواره ها به دور یک ستاره ، هنوز هم به اندازه یک کره دایسون می توانند مقادیر عظیمی از انرژی ستاره ای را برای استفاده، کنترل و رام کنند. چنین ساختار‌هایی ممکن است برای ما قابل تشخیص باشند زیرا قوانین ترمودینامیک پیش بینی می کند که نور چنین ستاره‌ای که در اطرافش کره دایسون یا کمربند ماهوره ای دارد به صورت تابش گرما یا فرو سرخ‌دور ساطع می شود و جلب توجه میکند.

 همچنین، تعداد زیادی از اجسام در مدار یک ستاره ممکن است نور آن را تحت الشعاع قرار دهند و باعث نوسانات شدید آن شوند. این در مورد KIC 8462852 یا “ستاره Tabby” قبلا دیده شده است. اگرچه این موضوع با گرد و غبار درون منظومه شمسی ما توضیح داده شد و توجیه شد، اما این احتمال وجود دارد که نور ستارگان دیگر به شیوه‌ای غیرعادی متغیر باشند و تنها توسط وجود ابرساختارهایی نزدیک مدار آنها قابل توضیح باشد.

۲. مواد شیمیایی صنعتی

تمدن بشری مواد شیمیایی آلاینده را به جو زمین تزریق می کند و تمدن های فرازمینی نیز ممکن است همین کار را انجام دهند. چنین مواد شیمیایی نه تنها پتانسیل قابلیت تشخیص را دارند، بلکه حتما منشایی هوشمند نیز دارند. اگر سیاره‌‌ای را در یک سیستم ستاره ای دیگر مشاهده کنیم، همانطور که این سیاره بین ما و ستاره‌اش قرار گرفته و به دور ستاره مادرش میگردد، نور ستاره از جو آن عبور می کند و گازها‌ی آلاینده موجود در جو را دستخوش تغییر میکند و در “طول موج های مشخص مواد شیمیایی” از اتمسفر خارج می شود. ما این طول موج ها را میشناسیم.

این به اخترشناسان اجازه می دهد تا مواد موجود در جو سیاره را تشخیص دهند. به گفته اخترفیزیکدان پروفسور آوی لوب، برخی از مواد شیمیایی صنعتی امیدوارکننده ای که می توان در این جو بیگانه جستجو کرد، تترافلورومتان (CF4) و تری کلروفلورومتان (CCl3F) هستند. هر دوی این مواد شیمیایی مبرد هستند و دوتا از ساده ترین کلروفلوئوروکربن‌‌های (CFC) قابل شناسایی هستند.

لوب می گوید: «اگر CCl3F و CF4 در ۱۰ برابر سطح زمین فعلی وجود داشته باشند، باید به ترتیب در ۱.۲ و ۱.۷ روز رصد با تلسکوپ فضایی جیمز وب [که در روز کریسمس به فضا پرتاب شد] قابل شناسایی باشند.

۳. بادبان های سبک

بیگانگان اگر از فضای بین سیاره ای یا بین ستاره ای عبور کنند با همان مشکل ما مواجه خواهند شد، یعنی بزرگی فضا و نیاز به سرعت.

برای راندن یک سفینه فضایی به مقادیر زیادی سوخت نیاز است. اما اگر منبع انرژی سفینه فضایی در خانه بماند، این مشکل برطرف می شود. این پیشنهاد رابرت فوروارد از آزمایشگاه های تحقیقاتی هیوز در مالیبو، کالیفرنیا بود. او در سال ۱۹۸۴ یک بادبان نوری را “با هل دادندیا راندن ناشی از فشار لیزر” را توصیف کرد. محموله ای به یک بادبان بزرگ و بسیار نازک که از مواد بازتابنده ساخته شده متصل می شود و این محموله و بادبان توسط یک لیزر خورشیدی مستقر در منظومه شمسی رانده می شود. فوروارد محاسبه کرد که یک کاوشگر یک تنی متصل به بادبان نوری به عرض ۳.۶ کیلومتر می تواند توسط یک لیزر ۶۵ گیگاواتی تا ۱۱ درصد سرعت نور شتاب بگیرد و مسیر نزدیکترین منظومه ستاره ای، یعنی آلفا قنطورس را، تنها در ۴۰ سال طی کند.

حال اگر فرازمینی ها از بادبان های نوری مشابه با فشار لیزر برای حرکت در منظومه های ستاره‌ای یا کهکشان خود استفاده کنند، ممکن است بتوانیم وقتی لیزرهای آنها روشن و خاموش می شود، فلاش های نور را دریافت کنیم.

۴. سیستم های حمل و نقل کرم چاله ای

یک تمدن که به اندازه کافی پیشرفته است ممکن است بتواند خود فضا-زمان را برای ایجاد کرمچاله دستکاری کند. این میانبرها در فضا-زمان – که نظریه گرانش انیشتین وجود آنها را پیشبینی کرده است – می توانند باعث شوند مسافتی بزرگ از یک نقطه در کهکشان به نقطه ای دیگر (یا کهکشانی دیگر) در یک چشم به هم زدن طی شود. یک کرم چاله ذاتاً ناپایدار است، پس به موادی با گرانش دافعه نیاز دارد تا هر دهانه آن را باز نگه دارد، و همچنین به انرژی‌ای معادل انرژی ساطع شده توسط بخش قابل توجهی از ستاره های یک کهکشان نیز نیاز دارد.

ما می دانیم که چنین چیزهایی با نیروهای دافعه باید وجود داشته باشند، نمونه‌ی چنین چیزی همان انرژی تاریک است که به انبساط کیهان سرعت می بخشد، اگرچه نیروی آن برای باز کردن یک کرم‌چاله ضعیف است. اگر فرازمینی‌های هوشمند شبکه ای از کرم چاله ها را ایجاد کرده باشند، ممکن است برای ما با میکرولنز گرانشی قابل تشخیص باشند. این زمانی اتفاق می افتد که یک جرم آسمانی از بین ما و یک ستاره دور عبور می کند و گرانش آن برای مدت کوتاهی نور ستاره را بزرگ و دچار اعوجاج می کند. به گفته پروفسور فومیو آبه از دانشگاه ناگویا در ژاپن، اگر آن جسم یک کرم چاله باشد، الگوی درخشندگی و محو شدن ستاره به طور مشخص متفاوت است. او می‌گوید: «اگر کرم‌چاله‌ها شعاع گلویی بین ۱۰۰ تا ۱۰ میلیون کیلومتر داشته باشند، به کهکشان ما متصل باشند و به اندازه ستاره‌های معمولی رایج باشند، ممکن است با تجزیه و تحلیل مجدد داده‌های گذشته، تشخیص داده شود.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *