تمدن لموریا چیست؟

لموریا و آتلانتیس

لموریا و آتلانتیس

لموریا یا لیموریا نام قاره‌ای بود که در سال ۱۸۶۴ توسط جانورشناسی به نام فیلیپ اسکلاتر پیشنهاد شد.

در واقع این یک نظریه‌ است که طبق آن، این مکان در زیر اقیانوس هند غرق شده است، که بعداً توسط عده دیگری از نظریه پردازان گفته شد که این مکان منشأ زندگی و پیشرفت بشر بوده است.

البته این نظریه با کشف تکتونیک صفحه و رانش قاره در قرن بیستم بی اعتبار شد.

این فرضیه به عنوان توضیحی برای حضور فسیل‌های لمور در ماداگاسکار و هند ارائه شد، اما برای آفریقا یا خاورمیانه جوابگو نبود.

پیشنهاد زیست‌شناس ارنست هکل در سال ۱۸۷۰ مبنی بر اینکه لموریا می‌تواند خانه اجدادی بشر باشد، باعث شد که این فرضیه از محدوده زمین‌شناسی و جغرافیا خارج شود و محبوبیت آن در خارج از چارچوب جامعه علمی، ادامه یابد.

هلنا بلاواتسکی، غیب‌گو و بنیان‌گذار تئوسوفی، در اواخر قرن نوزدهم، لموریا را در نظام آموزه‌های عرفانی-مذهبی خود قرار داد و ادعا کرد که این قاره موطن اجداد بشری است که او آنها را لموریان می‌خواند.

وقتی در دهه ۱۹۶۰ جامعه علمی نظریه رانش قاره آلفرد وگنر را که در سال ۱۹۱۲ ارائه شد، پذیرفت، نظریه‌های مربوط به لموریا غیرقابل دفاع شد، اما این ایده در تخیل عمومی، به‌ویژه در رابطه با سنت تئوسوفیستی، زنده ماند.

ایده لموریا بعداً در فلسفه تئوسوفی گنجانده شد و به عنوان موضوعی در شبه باستان‌شناسی و بحث‌های مربوط به سرزمین‌های از دست رفته باقی ماند.

ادبیات حاشیه ای گسترده ای در رابطه با لموریا و مفاهیم مرتبط مانند انجمن لموریان و چیزهای دیگر “لموریان” وجود دارد.

همه یک عقیده مشترک دارند که قاره ای در زمان های قدیم در اقیانوس آرام یا اقیانوس هند وجود داشته است و ادعا می کنند که در نتیجه یک فاجعه زمین شناسی به زیر آب رفته است.

از دهه ۱۸۸۰، مفهوم لموریا در اساطیر تئوسوفی، انسان‌شناسی و سایر باورهای غیبی و عصر جدید جایگاه برجسته‌ای داشته است. همچنین الهام بخش بسیاری از رمان ها، نمایش های تلویزیونی، فیلم ها و موسیقی بود.

اینها ایده های علمی نیستند، بلکه در حوزه شبه باستان شناسی و فرهنگ عامه قرار می گیرند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *