خاک بی‌حاصل و ارض مسموم

هوای آلوده، خشکسالی، کمبود آب و اکنون خاک بیمار. آب، باد، خاک سرنوشتی مشابه در ایران دارند. چندی است اعضا و بدنه سازمان حفاظت محیط زیست ایران متفق القول از بحرانی تازه خبر می‌دهند: بحران خاک.

دولت لایحه‌ای را تحت عنوان «لایحه خاک» برای تصویب به مجلس ارسال کرده است

دولت لایحه‌ای را تحت عنوان «لایحه خاک» برای تصویب به مجلس ارسال کرده است

در جشنواره روز جهانی خاک که چهارشنبه دوم دی ماه در پارک پردیسان تهران برگزار شد، معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در نهایت این بحران را به طور علنی اعلام کرد و بر آن صحه گذاشت.

وضع به قدری بحرانی شده که دولت لایحه‌ای را تحت عنوان «لایحه خاک» برای تصویب به مجلس ارسال کرده است. البته تاکنون جزئیاتی از این طرح ارائه نشده است.

معصومه ابتکار آلودگی‌های ناشی از سموم تاریخ گذشته، مواد شیمیایی و آثار آن بر خاک را از جمله مسائلی خواند که به این بحران دامن زده است.

سعید متصدی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست نیز اذعان کرد که در حال حاضر خاک کشور «بیمار» است و باید حجم تولیدات کشاورزی را در کشور کاهش داد، چرا که کشور دیگر ظرفیت و توان این حجم تولید کشاورزی را ندارد.

خاک بیمار و مسئله سموم

مدت‌هاست که بسیاری از نهادها از جمله سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد ( فائو) به لزوم «مدیریت استفاده از سموم شیمیایی در ایران» برای حفاظت از سلامت جامعه ایران تأکید می‌کنند.

چندی پیش نیز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، با اشاره به مصرف بی‌رویه سموم و استفاده از سموم تاریخ مصرف گذشته و «غیر مجاز» در کودهای کشاورزی گفت: «این موضوع سبب شده تا رد پای سموم در منابع آب و خاک کشور دیده شود».

سموم و کودهایی که میزان زیادی نیترات در خود دارند، عوامل خطرناکی هستند که بقایای آنها در خاک و آب و فرآورده‌های غذایی مردم نفوذ می‌کنند و با اختلالاتی که در سیستم ایمنی و گوارش، مغز و اعصاب به همراه می‌آورند سلامت جامعه را در معرض تهدید قرار می‌دهند.

بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، ایران رتبه نخست ابتلا به سرطان دستگاه گوارش را در بین کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. آلوده بودن اغلب محصولات کشاورزی به کودهای شیمیایی انباشته از نیترات مهمترین و مؤثرترین عامل در شیوع این بیماری مهلک در سطح جامعه عنوان شده است.

بر اساس آمار‌های منتشر شده سموم شیمیایی مصرفی بیش از ۵. ۲ میلیون تن و شامل ۲۴۰ نوع حشره‌کش، کنه‌کش،قارچ‌کش، علف‌کش و سایر زیست‌کش‌ها است که در بیش از ۱۱ میلیون هکتار از زمین‌های زراعی مصرف می‌شود. به عبارت دیگر در هر هکتار حدود ۲۲۵۰ گرم سم و آفت‌کش به مصرف می‌رسد.

همزمان ورود انبوه سموم قاچاق به ایران و مصرف آن در محصولات کشاورزی سلامت انسان و محیط زیست را به شدت به خطر انداخته است. یک سال پیش سعید سلیمانی، مدیر زراعت سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی گفته بود «هر ایرانی سالانه حدود نیم کیلوگرم سم کشاورزی مصرف می‌کند».

توجه رسانه‌‌ها به قاچاق سموم خطرناک کشاورزی زمانی جلب شد که حسن هاشمی، وزیر بهداشت ایران، اعلام کرد که بخش عمده‌ای از سموم کشاورزی از راه غیرقانونی وارد ایران می‌شود و از سوی دیگر بر فروشگاه‌ها و داروخانه‌های مجاز عرضه سم نیز نظارت کافی وجود ندارد.

این سموم به‌طور گسترده در محصولاتی مانند خیار، گوجه فرنگی، پیاز، کاهو، برنج و سیب درختی مصرف می‌شود و می‌تواند عوارض بسیار جدی و ماندگار بر انسان و محیط زیست بگذارد. فقط ۵۰ درصد سموم مصرفی در کشور تحت نظر جهاد کشاورزی است و مابقی به صورت قاچاق وارد و عرضه می‌شود و مکان‌هایی وجود دارد که سموم غیرمجاز را عرضه می‌کنند.

این در حالی است که تقریباً این سموم از چرخه محصولات کشاورزی اغلب کشورهای دنیا کنار گذاشته شده‌ و میانگین مصرف جهانی آن به هزار گرم در هکتار تقلیل یافته است.

از سویی دیگر در سال‌های اخیر و با ورود گفتمان «اقتصاد مقاومتی» و دستیابی به خودکفایی در کشاورزی آن هم با توسل به هر شیوه ممکن، تولید محصولات کشاورزی بدون توجه به ظرفیت خاک و آب مملکت عملاً تیشه به ریشه محیط زیست ایران زد. با گذشت زمان رفته رفته روشن می‌شود که اقتصاد مقاومتی تنها در پی سیرکردن شکم‌ها به هر قیمتی در مقطع زمانی مشخص (دوره تحریم‌ها) بوده و ذره‌ای به مسائل مهمی مثل سلامت افراد توجه نداشته است.

پسماندها و آلودگی خاک

از دیگر مواردی که به بحران خاک دامن می‌زند معضل انباشت پسماند در ایران است. به گفته سعید متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست: «با تولید پسماند و آلودگی‌های متعدد و رها کردن آنها در طبیعت به اولین منبعی که ضربه می‌زنیم خاک است».

ایرانی‌ها سالانه نزدیک ۲۰ میلیون تن زباله تولید می‌کنند. در ایران سرانه تولید پسماند به ازای هر نفر تقریباً ۷۰۰ گرم است؛ عددی بسیار بیشتر از میانگین سرانه تولید پسماند در جهان. علاوه بر این کشور ایران با تزریق سالانه ۵۷۰ هزار تن پلاستیک به محیط زیست جزو ۹ کشور اول دنیا در این زمینه به شمار می‌آید. این در حالی است که تنها یک درصد از پسماندها بازیافت می‌شود.

در ماه مهر سال جاری مرکز آمار ایران در گزارشی اعلام کرد تنها ۲۹ درصد از معادن این کشور مجهز به سیستم فاضلاب هستند. در واقع چیزی بیش از سه هزار معدن پسماندهای خود را در زمین‌های کشاورزی، چاه و یا در رودخانه‌ها و دریاچه‌ها دفن می‌کنند. هزاران تن پسماند صنعتی مواد خطرناک شیمیائی، فلزی، سلولزی و معدنی و همچنین مواد اسیدی و قلیایی قوی مثل جیوه و آرسنیک را از خود آزاد می‌کنند که باعث آلودگی منابع با ارزش خاک و آب‌های زیرزمینی خواهند شد.

افزون بر این، بر اساس گزارش وزارت نیرو تنها ۳۵ درصد شهرها و میزانی کمتر از یک چهارم روستاهای کشور تحت پوشش تأسیسات فاضلاب‌اند. فقدان فاضلاب مرکزی در اغلب شهرهای ایران سبب شده است تا حجم زیادی از فاضلاب‌های خانگی از طریق چاهای حفر شده در منازل دفع، و ابتدا به کانال‌های آب و سپس به خاک رخنه کنند.

البته این تنها یک سویه ماجرا است. کشاورزانی هم هستند که زمین‌های خود را با فاضلاب سیراب می‌کنند. آب آنقدر شور شد که دولت ایران در مهر ۱۳۸۶ در مصوبه‌ای اعلام کرد که «استانداری‌های سراسر کشور با همکاری وزارتخانه‌های نیرو، جهاد کشاورزی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از آبیاری مزارع با فاضلاب تصفیه‌نشده جلوگیری به‌عمل آورند.»

بی‌آبی ایران ریشه‌کن کردن این موضوع را سخت‌تر هم کرده است. استفاده غیرمجاز فاضلاب خام یا پساب تصفیه‌خانه‌ها برای مصارف کشاورزی اگرچه «تهدید علیه بهداشت عمومی» به شمار می‌آید اما دیگر راه‌حلی برای بی‌آّبی هم تلقی می‌شود.

محصولات غذایی و کشاورزی ناسالم به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم در ایران تبدیل شده است.

شیر و مواد لبنی آلوده به روغن پالم، برنج‌های وارداتی آلوده، سبزیجات و صیفی‌جات آبیاری شده با فاضلاب، گوشت‌های وارداتی تاریخ مصرف گذشته، شیرهای مخلوط شده با وایتکس و مواد شوینده، تولید آبلیمو بدون استفاده از لیمو و محصولات کشاورزی آلوده به سموم تنها بخشی از پرونده قطور مواد غدایی غیرایمن در ایران است.

به نظر می‌رسد به فقدان مدیریت سموم شیمیایی در ایران باید فقدان «مدیریت پسماند» را هم افزود.

واقعیت آن است که با بحران‌های پی در پیِ آب، باد و خاک در ایران، اینک از چهار عنصر نخستین و حیات بخش تنها «آتش» به جای مانده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *