ذهن فرازمینی – ایا ما ذهن فرا کیهانی داریم

ماده، ذهن و بُعد‏های بالاتر (Shutterstock*)

ذهن

ذهنی فراتر جسم

ادامه پست قبل

یک تشبیه بسیار جالب برای “ذخیره عکاشی” رو میشه از جنگ ستارگان اقتباس کرد:نیرو.

نوعی انرژی کیهانی که همیشه حاضره و ما میتونیم بهش دسترسی داشته باشیم.

این یک موضوع بسیار تازه در علم امروز ماست که در حال کشف و درک این زمینه از دانشه .

آیا ممکن است که روش مدیتیشن “البرت آینشتاین” که آن را تمرین فکر خوانده است در واقع او را به “ذخیره عکاشی” متصل کرده باشد؟

آیا ممکن است که دلیل هوش نابغه های دنیا الهام گیری از “ذخیره عکاشی” بوده باشد؟

در اینصورت،چنین دانش متافیزیکی ، به چه شکلی می تواند وجود داشته باشد؟

شاید بتوان پاسخ را در یکی از تئوریهای بیشمار”البرت آینشتاین” یافت.

در ۱۹۳۵، “البرت آینشتاین” مقاله ای را در توصیف درهم تنیدگی کوانتومی منتشر کرد.

آزمایشات نشان داده اند که دو ذره جدا از هم در فضا و زمان، ارتباط خود را با هم حفظ خواهند کرد اگر گردش یک ذره دچار تغییر بشه ، ذره دیگر هم گردش خودش را تغییر میده.

اگر اتفاقی برای یکی از اونها بیفته ذره دیگر هم عکس العملی مساوی ، اما در جهت مخالف آن نشان میده و این اتفاق هم آنی خواهد بود پس ما با یک فرم ارتباط آنی مواجه هستیم.

این همان چیزیست که “آینشتاین” اسمش رو ارتباط غریب راه دور نامگذاری کرده چیزی که باید به خاطر داشته باشیم این هست که ما از ذرات غبار ستاره ها به وجود آمده ایم.

سرتاسر جسم ما، حاوی موادیست که از ما قبل زمان وجود داشته.

و این ذراتی که ما از آنها به وجود آمده ایم . همگی و تک به تک، حاوی علم جهان هستند.

این موضوع نه تنها حقیقت داره، بلکه میتونه بسیاری از عجایب این جهان رو هم برای ما توضیح بده عجایبی که ما هنوز درکشون نمی کنیم.

و نامشون پدیده های “پارانُرمال” است این واژه، موضوع تله پاتی و تصویر بینی رو هم در بر می گیره.

تصویر بینی، روش استفاده از تمرکز کردن بر روی تجسم مکانها یا اشیائیست که صدا و تصویر آنها از ما دور است .در دهه ۱۹۷۰، ایالات متحده ، برنامه ای را طراحی کرد که نام آن “پروژه معبر آسمانی” بود و به منظور تربیت افراد برای دست یابی به قلمرو برتر علم ایجاد شده بود با استفاده از روشهای کنترل شده علمی افراد تجسم کننده تلاش می کردند تا اهداف ناشناخته را شناسائی کرده و سپس احساس خود را درباره آنها یادداشت کنند .

ایالات متحده روی برنامه تصویر سازی راه دور سرمایه گذاری کرده.

همانطور که شوروی و دولتهای بسیار دیگری در سرتاسر دنیا هم به این کار مبادرت کرده اند.

در آزمایشات تجسم کردن از راه دور افراد تلاش می کردند تا ببینند روی ماه یا مریخ چه خبر است.

اینها همه برنامه های واقعی علمی دقیق هستند برنامه تجسم از راه دور ارتش ایالات متحده ، یک پروتکل علمی برای چگونگی انجام این کار است.

تکنیکهای کاملاً معینی وجود داره که وقتی از فرد سوالی پرسیده بشه و او در یک سطح دگرگون یافته از خودآگاهی قرار داشته باشه میتونه اطلاعات رو دریافت کنه.

اگر بیوگرافی افراد مشهور و نابغه رو مطالعه کنید می بینید که تک تک اونها یک توصیف شخصی برای این کار داشته اند.

دولت هیچوقت نمیاد میلیونها دلار روی مطالعات مطالعات پیشرفته ای مثل “تجسم از راه دور” هزینه کنه مگر اینکه انجام چنین آزمایشاتی با این نوع تکنولوژی، یک نیاز ضروری باشه اگر به این واقعیت توجه کنیم که همه ما از ذرات مشابهی در جهان ساخته شده ایم آیا ممکن است که نوعی انرژی اتمی وجود داشته باشه که به ما امکان ارتباط برقرار کردن و دستیابی به دانشی رو که ما در حال کشف دوباره اون هستیم بده؟

آیا ممکن است که تجسم کننده های راه دور، در حال تلاش برای تقلید از تکنیک مدیتیشن “البرت آینشتاین” و تمرینات ذهنی او هستند؟

آیا این موضوع می تواند توضیح دهد که چگونه این تجسم کننده ها دارای توانایی دستیابی به دریافت تصویر و صدا را دارند؟

آیا تمرینات ذهنی “آینشتاین” می تواند الهام گرفته از استعداد خارق العاده “سقراط” نیکلا تسلا” و نوابغ دیگر تاریخ بوده باشد؟

همه این نوابغ از “رامانو جان” گرفته تا “تسلا” و “سقراط” بر اساس دست نوشته های خودشان، همیشه گفته اند که با نوعی موجود فرازمینی در ارتباط بوده اند.

آیا همه این افراد، دیوانه بوده اند؟ یا اینکه جهان بسیار بغرنج تر از آن چیزیست که ما تا به حال فکر می کردیم؟

آیا ممکن است که برترین نوابغ دنیا توانایی دسترسی به قلمروی را داشته اند که از سوی موجوداتی فرازمینی برای ما به ودیعه گذاشته شده است؟

آیا این می تواند نشان از آن باشد که “ذخیره عکاشی” واقعاً وجود دارد؟

همانطور که هندوهای باستان به آن معتقد بودند؟ و چنانچه افرادی منتخب، توان دست یابی به این قلمرو فرازمینی را داشته باشند ، آیا معنی آن این است که فرازمینی های موجد آن نیز قادر به تاثیر گذاری بر روی آنها هستند؟

میراث خارق العاده “البرت آینشتاین” که شامل بیش از ۳۰۰ مقاله علمیست، بیش از نیم قرن است که دنیا را از زمان مرگ او تا کنون تحت تاثیر خود قرار داده است.

و از آنجا که “آینشتاین” درکِ ما از جهان را دچار تغییر کرده ، شاید بزرگترین دستاورد او برای بشر :هنوز در راه باشد… “سفر زمان”

تئوری خاص نسبیت “آینشتاین” سرعت نور، و تئوری کلی نسبیت او برای ما امکان سفر واقعی در زمان را فراهم می کنند

برخی از دانشمندان امروزی معتقدند که تئوری نسبیت “آینشتاین” امکانی را به وجود آورده است تا سفر از طریق یک معبر یا کرمچاله ، موسوم به “پُلِ آینشتاین- روزِن”، امکان پذیر گردد.

پدیده ای فضایی، که شاید حقیقتاً معبری به سوی جهانهای موازی باشد .

در تئوری نسبیت کلی ، عملکرد فضا در واقع به گونه ایست که خم میشه لوله میشه و میشه در اون حفره ایجاد کرد

یک “پُل آینشتاین- روزن” مثال معینی از یک کرمچاله است و یک کرمچاله، ساختاری در فضا و زمان است که با سوراخ کردن فضا و کش آوردن ماده …

(البته اگر فضا رو ماده فرض کنیم) و همچنین اتصال دوباره در جایی دیگر ، توصیف میشه.

“پُل آینشتاین-روزن” دو نقطه از فضا رو میگیره و اونها رو به هم متصل می کنه. پس اگر شما از یک سر اون وارد بشید،از سر دیگرش خارج می شید.

حتی اگر این دو نقطه ، متعلق به دو دنیای متفاوت باشند.

این در واقع بیشتر، یک تله پورتر هست چیزیست که به شما این امکان رو میده تا فاصله بین دو نقطه رو به صورت آنی طی کنید .

آیا ممکن است کرمچاله تئوریک “آینشتاین” به عنوان معبری به دنیایی دیگر مورد استفاده واقع شده و بتواند معبری را فراهم آورد تا روزی تماس بین انسان و موجودات فرازمینی ممکن شود؟

ما وقتی به این ایده که ممکنه کرمچاله هایی وجود داشته باشه که البته به طور کلی از سوی بعضی از افراد بسیار برجسته زمین پذیرفته شده است.

چیزی که به نظرمون می رسه این هست که همه این تکه ها سر جای خودشون هستند تا به ما نشون بدن که حیات هوشمند، واقعاً جایی در جهان وجود داره و یک احتمال هست.

که ما در گذشته با اونها تماس برقرار کرده باشیم و الان هم در حال تماس برقرار کردن بوده و در آینده هم این تماس را ادامه دهیم.

آیا کار شگفت آور “آینشتاین” در واقع ، یک عمر تلاش برای ایجاد ارتباط با فرازمینی ها بود؟

آیا موجودات فرازمینی بودند که اطلاعات لازم را درباره سبقت گرفتن بر فضا و زمان در اختیار او قرار دادند؟

اگر اینطور است… چرا؟ ما می دانیم که بزرگترین دستاوردها درباره زمان و فضا با کار و تلاش سخت به دست نیامده بلکه این نابغه به نوعی قادر به دست یافتن به قلمروی بوده که قادر به پیاده کردن اطلاعات در مغز و ماندگاری آن در ذهن این نوابغ بوده.

ما در تاریخ، نوابغ زیادی داریم که واقعاً خارق العاده اند.

انگار که میتونند آینده رو ببینند فقط هم اینطور نیست که دنیا رو در زمان خودشون و در آینده تحت تاثیر قرار بدهند بلکه کارشون این هست که دنیا رو برای همیشه عوض کنند.

ما عادت داریم فکر کنیم که تمدن رو به شکل یک روند دانش در نظر بگیریم که با زمان پیش میره اما واقعاً اینطور نیست.

ما قدمهای عظیمی برداشته ایم چون از جیب زمان ، نابغه های بسیاری بیرون آورده .

آیا فرازمینی ها توانایی شناخت عده به خصوصی از افراد را بالا برده اند تا پیشرفت جامعه بشری را رونق ببخشند؟

همانطور که نظریه پردازان فضانوردان باستانی به آن معتقدند؟ آیا این می تواند توضیح مناسبی برای اناتومی غیر عادی “البرت آینشتاین” باشد؟ آیا این فقط یک تصادفه که بزرگترین مغز تاریخ بشر، بیشترین حد سلولهای گلایِل و آهیانه را نسبت به مغز یک انسان معمولی داشته باشه تا در زمان مرگ مغزش به سلامت و توان مغز یک جوان بوده باشه؟ این قطعاً یک سنَد کامله ما اگر میتونستیم مغز نوابغ دیگر رو هم مورد مطالعه قرار بدیم … مغز “آیزاک نیوتن” ، “نیکلا تسلا”، و شاید حالا هم مغز “استیون هاکینگ”

من فکر می کنم که مغز اونها هم به شکل قابل ملاحظه ای با آدمهای معمولی متفاوت بود به نظر می رسه که چیزی در دی-اِن-ای ما وجود داره که به موجب اون ما به یک سو میریم و به یک انسان عادی تبدیل میشیم اما قطعاً چیز دیگری هم در دی-اِن-ای ما هست که میتونه ما رو نابغه کنه و “آینشتاین” هم قطعاً یکی از همونها بوده اما اینکه این کار چطور صورت میگیره چیزیست که ما قطعاً از پاسخ به اون قاصریم .

آیا برترین ذهنهای تاریخ بشر اطلاعاتی را از منابعی فرازمینی دریافت می کنند؟

آیا نوابغ، رابطی بین ما و آنها هستند؟ آیا تمرین ذهنی “البرت آینشتاین” می تواند کلید قفل نبوغی باشد که در تک تک ما نهفته است؟

در اینصورت، چه کسی “آینشتاین” بعدی خواهد بود؟

او از کجا خواهد آمد؟ و چه افقهای تازه دیگری را برای بشر نمایان خواهد نمود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *