قرقیزها بازماندگان اصیل هونهای حکومتی هستند

نگارنده قبلاً صرفاً با توجه به مطابقت مفهوم نام قهرمان اساطیری قرقیزها یعنی ماناس (در ترکیب ایرانی آن مان- آس، مرد آسمانی) آن را با تهمورث یا همان تخموروپه (پلنگ پهلوان آسمانی) پیوند داده و اساس اسطوره آن را برگرفته از اساطیر کهن ایرانی میگرفتم. گرچه داستان کودکی ماناس قهرمان که شبیه داستان کورش (فریدون) است شباهتی به اسطوره تهمورث ندارد. حتی مانوی بازمانده توفان بزرگ اساطیر هند به معنی دانا با ماناس بسیار متفاوت است.
ولی منوچهر (دانای اصیل) در روایات شاهنامه که به مقابله با تورانیان پرداخته و در مقابل ایشان به پیروزی میرسد با ماناس همخوانی دارد ولی این منوچهر به سبب متأخر بودنش در روایات ملی نه منشأ نام ماناس قرقیزان بلکه مأخوذ از آن است. حال که نظری دوباره به اسطوره و نام و نشان ماناس  و معادل خیونی وی مته می اندازم در اسطوره ماناس به وضوح نام  و نشان مته (به زبانهای هندوایرانی یعنی دانا) فرمانروای معروف اساطیری هونها را می بینم که چینیان وی را تحت نام مائودون (مائوتون، بسیار دانا) پسر و جانشین دئومان (تئومان= مرد نیرومند) قید میکنند. و در باب وی روایت می نمایند که این شاهزاده چون به پیشنهاد نامادری خود به عنوان گروگان نزد یوئه چیها (تخاران در ترکستان چین) فرستاده شده بود، وی از دسیسه نامادری خبردار شد و با فرار و بازگشت خود نزد هونها پدر خود تئومان و نامادری و برادر کهتر خود را که به عنوان ولیعهد پدر برگزیده شده بود، به قتل رساند و موفق به تشکیل امپراطوری بزرگ هون (خیون) شد. در اساطیر اوغوزنامه ترکان وی نه تحت عنوان ماناس بلکه به نام  مترادفش مته (دانا) معرفی شده است که طبق این روایات سیاست مصالحه و مدارا با چینیان را پیشه خود ساخته بود: “سفیر خاقان چین برای خاقان قهرمان «هون» که بنام «مته» بوده خبر می آورد که خاقان چین اسب سفید او را مطالبه می کند. خاقان هون علیرغم مخالفت سرکرده و بزرگان قومش، صرفا برای پرهیز از خونریزی اسب سفید خود را (در نزد ترکمان اسب سفید مبارک و خوش یمن تلقی می شود و حتی براساس اساطیر ترکان، اسب خاقان از آسمان می آمده است).
برای خاقان چین می فرستد. بعد از چندی سفرای خاقان چین دوباره پیدایشان می شود و این بار سه جاریه زیبای خاقان هون را برای خاقان چین می خواهند. این بار هم «مته» (خاقان هون) برخلاف نظر کنگره و سرکردگان، هر سه جاریه را به همراه سفرا به چین اعزام می دارد. پس از روزها و ماهها باز هم سر و کله سفرای چین پیدا می شود و این دفعه می گویند که خاقان چین طالب زمینهای شوره زار و بی آب و علف شما هستند، خاقان هونِ صلح طلب و ساکت و با تمکین، شدیدا برآشفته به بیگ ها و سرکرده های خود چنین می گوید:
این سرزمین را آبا و اجداد ما، برای نوه ها و نتیجه های خود به میراث گذاشته اند. خیانت به میراث در قاموس ما نیست. آنها سرزمین را برای بخشش به ما نداده اند. اکنون در مقابل درخواست سرزمین، خواهیم ایستاد و برای جنگ هم آماده ایم. او و خلق همراهش، در مبارزه ای که چندان هم طولانی نشد بر خاقان چین غلبه کردند. این مبارزه، مبارزه مقدسی در راه سرزمین و وطن بود. این افسانه تاریخی، قهرمان خود را به مثابه یک قهرمان وطن پرست معرفی می نماید.” (هفت نامه اروین خوی)
نام ماناس در زبان سانسکریت مترادف با مته به معنی بسیار دانا است. جالب است که نام فرمانروای بزرگ تورانیان اسکیتی در نیمه دوم قرن هفتم پیش از میلاد یعنی مادیا نیز به همین معنی است. این کشورگشای اسکیتی که از شمال دریای سیاه به مدت ۲۸سال آسیای مقدم را تا درون مرزهای مصر به باد غارت گرفته بود، سرانجام توسط کی خشثرو (هوخشثره) در کرانه جنوب شرقی دریاچه اورمیه غالفگیر شد و به قتل رسید. وی در اساطیر ایرانی تحت لقب افراسیاب یعنی بسیار پر آسیب معروف شده است. در نزد محققان ترک به خطا این سنت رایج است که وی را با آلپ ارتونقا (قهرمان برکت دهنده محصولات) از فرمانروایان اساطیری تورانیان شرقی تطبیق دهند که مقتول گشته مرثیه و نوحه ای از نوع تموزی (دوموزی، ایزد مقتول سومری به معنی “دریغ از پسر حقیقی= هابیل”) بدین مضمون داشته است که بیش از هرکس دیگر نشانگر خود همین ایزد رستنیهای سومری که توسط دیوان در اسطبلی دریده شده است:
آیا آلپ ارتونقا کشته شد؟
آیا فقط تلخی و ناکامی باقی ماند؟
آیا توانست انتقامش را بگیرد؟
حالا دیگر پاره پاره می‌شود.
از این مطلب که بگذریم به طورجالب در می یابیم که در اسطوره قرقیزی ماناس نام پدر ماناس به صورت عبری یعقوب (کشتی گیر نیرومند) ذکر گردیده است که به وضوح بیانگر نام تئومان (مرد نیرومند) پدر مائودون است. این موضوع بعلاوه مترادف بودن نام قرقیزان (قرخیسان یعنی فرمانروایان اصیل مردمی که توتمشان گراز است) با خیونان حکومتی (هونها یعنی مردمی با توتم گراز) در می یابیم که نام و نشان پدر، قوم، سرزمین و زمان ماناس و مته (مائوتون) کاملاً با هم مطابقت دارند. نام رهبر معروف هونهای غربی یعنی آتیلا را می توان به معنی توپل و تنومند و نام شهر کتابخانهً نوشتجات دینی تورفان (توره-پان) را محل نگهداری “کتب قانونهای دینی و عرفی” گرفت. هونهای غربی با خود اکثریتی از قبایل اسلاوی – ایرانی- ترک ووسون (اسلاف بلغاران) را به سوی اروپا برده بودند. خزرها (دارندگان توتم گراز) را می توان اعقاب هونها- خیونان (مردم منسوب به توتم گراز) شمرد که خود در تاریخ محو شده اند؛ لذا قرقیزها را می توان تنها بازماندگان اصیل هونها به شمار آورد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *