موجودات فضایی رازول

در ۸ جولای ۱۹۴۷، بایکاه هوائی ارتش امریکا اطلاعیه رو مبنی بر یافتن یک دیسک برنده در مزارع نزدیک به رزول صادر کرد، که باعث توجه کسترده وسایل ارتباط جمعی شد.همون روز عصر فرمانده ارتش ۸ هوائی اطلاعیه دیکری مبنی بر اینکه این شئ جیزی جز یک بالون هواشناسی نبوده، صادر کرد .. نشست خبری بر همین مبنى برکذار شد و بس از مدتی این ماجرا به فراموشی سبرده شد !

Article3_1
تا اینکه بیش از ۳۰ سال بعد یعنی در سال ۱۹۷۸، تی فردمن از سازمان ابحاث یوفولوجی، با یکی از افسران موجود در اکتشاف رزول به نام جسی مارسل دیداری را انجام داد که در ان جسی فاش کرد که جسم بیدا شده سفینه فضائی ماورای زمینی بوده و ارتش بر ان روبوش کذاشته بود. این ماجرا سر و صدای زیادی را بر با کرد تا این که در سال ۱۹۸۰ میلادی روزنامه ناشنال اینکوایرر نیز با مارسل کفتکوی دیکری انجام داد که به این ماجرا ابعادی جهانی داد.
سالها بعد شاهدان دیکری که درکیر ماجرا بودند کشف شدند و همکی اطلاعات و جزئیات بیشتری در مورد جکونکی حفظ اجساد ادمهای فضائی و سعی در تعمیر سفینه شان در بایکاه هوائی رزول دادند.

در ادامه این توجه عمومی و سوالهای مطرح شده در کنکرس و مجلس سنای امریکا، هیئت بحث و بررسی تشکیل شد که سالها برای فراموش کردن مردم این ماجرا رو کش دادند تا أخر در دو کزارش مختصر در سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۷ اینکونه نتیجه کرفتند که اشیاء یافت شده اجزاء بالون ردیابی اثار حرارتی انفجار بمبهای اتم احتمالی از جانب اتحاد جماهیر شوروی بوده و اجساد کشف شده یا متعلق به سربازان مرده در سرد خانه بوده اند و یا تصاویری از عروسکهای ساخته شده برای انجام أزمایش بر آن.
البته این موضوع خیلی مفصله … ولی میریم سراغ صحبتهای یکی از شاهدان عینی ماجرا:

مزرعه رزول

۵۵ سال پیش (جولای ۱۹۴۷) حادثه ای در مزرعه ی روزول Roswel واقع در صحرای جنوب غربی ایالات متحده در منطقه ی نیو مکزیکو بوقوع پیوست که حاوی اسار نحفته ی بسیاری برای انسان زمینی است. این واقعه ابتدا توسط مقامات نظامی ایالات متحده ی امریکا تشریح شد و مدت کوتاهی پس ازان از سوی همان مقامات تکذیب گردید و تا کنون نیز از سوی مقامات رسمی سخنی از ان به میان نیامده است.
این واقعه را از زبان اولین شاهد عینی میشنویم :

جیم رگسویل :
من و دوستانم در پشت یک پیک اپ (کامیونی کوچک) دراز کشیده بودیم و اوقات خوشی را میگذراندیم. ساعت ۳۰/۱۱ شب روز چهارم جولای ۱۹۴۷ بود که ان واقعه ی عجیب به وقوع پیوست. ناگهان یک نور شدید شبیه به فلاش و یک انفجار درخشان همراه با صدای شبیه رعد و برق دیده و شندیه شد. ان شئ عجیب در فاصله ی ۶۰ یاردی کامیون سقوط کرد و فاصله انقدر نزدیک بود که ابتدا فکر میکردیم ان شئ به ما اصابت کرده است. صبح روز بعد مزرعه داری به نام مک برازل که پس از ان شب توام با رعد و برق مشغول سرکشی به گوسفندان خود بود مجمو عه ای از اشیای عجیبو غریب را پیدا کرد. جسم عجیبی به شکل بشقاب پرنده در دو صخره سقوط کرده بود.و پیش از ان این جسم اسرار امیز برشهای عمیقی به درازای یکصد پا را در چند نقطه بر روی مرزعه ی مک برازل ایجاد کره بود. (درست مثل برخورد یک سنگ صاف بر روی اب و جهشهای متعدد ای پیش از فرو رفتن در اب.). برخی از قطعاتی مک برازل به دست اورد حاوی اشکال و خطوط عجیب و غریبی و متعلقات نا مشخصی بود. پس از انکه مک برازل برخی از این قطعات را به همسایگان خود «فلوید و لریتا پروکتور» نشان دادبه سمت شهر روزول حرکت کرد و موضوع بشقاب پرنده را به اطلاع کلانتر «جورج ویلکاکس» رساند. وی نیز به همراه یکی از معاونین خود رهسپار منطقه شد تا به بررسی موضوع بپردازد.. طی مدت کوتاهی مقامات نظامی منطقه را در محاصره ی خود در اوردند که ایم محاصره ی نظامی چند روز به درازا کشید تا این که لاشه ی بشقاب پرنده و کلیه ی قطعات پراکنده شده در اثر انفجار جمع اوری شدند.

Mc Brazel’s Farm

marceldebris

اظهارات سروان جسی مارسل در مورد حادثه :

((جسی مارسل در کنار قطعات بشقاب پرنده ی ساقط شده))

یکی دیگر از شهود عینی ماجرا و اولین شاهد از گروه بازرسین که مایل بود نام وی به عنوان یک شاهد رسمی برده شود یک سروان نیروی هوایی امریکا به نام «جسی مارسل» با عنوان «افسر اطلاعاتی گروه بمب افکن اتمی» مستقر در روزول بود. وی شخصی بسیار اگاه و فعال و یکی از دو افسری بود که از سایت اصلی سقوط بازدید نموده است. وی در سال ۱۹۷۹ طی یک مصاحبه ی ویدیویی صراحتا اظهار داشت که :
» خیر. ان شئ نه یک بالون هواشناسی ، نه یک موشک و نه یک هواپیما بود.»
وی در مورد ان جنس ای شئ اظهار داشت که :»قطعاتی از ان را تحت حرارت شدید قرار دادند که حتی گرم نشد! همچنین این قطات هیچ وزنی نداشتند. (باوجود بزرگی وزن بسیار پایینی داشتند) و از نظر ضخامت نیز این قطعات نازکتر از فویل الومینیم داخل پاکت سیگار بودند»

» من سعی کردم که این قطعات را خم کنم اما علی رغم نازکی فوق العاده ی ان هرگز نتوانستم این کار را انجام دهم. ما حتی سعی کردیم تا با کمک یک پتک ۱۶ پاوندی ان را سوراخ کنیم یا تغییر شکل دهیم اما موفق نشدیم!»

این غیر قابل باور است که فردی با قابلیتها و تجربه ی بسیار بالا همچون جسی مارسل بعنوان افسر اطلاعاتی تنها گروه بمب افکن اتمی جهان در ان زمان لاشه ی یک بشقاب پرنده را از یک بالون هواشناسی یا یک هواپیما نتواند تشخیص دهد.
انهم با اوصافی که در مورد جنس این سفینه در بالا ذکر شد. مسلما چنین موادی را نمیتوان در کره ی زمین یافت یا بطور مصنوعی ساخت. وی در جای دیگری از مصاحبه عنوان داشت :
» انها از خارج از کره ی زمین امده بودند.»

حتی اگر فرض کنیم که وی در ابتدای امر دچار اشتباه یا خطای دید شده بود ، این موضوع براحتی قابل نفی است چرا که وی قبل از عزیمت به دفتر فرماندهی از شدت هیجان در مقابل منزل خود در پایگاه توفق نمود و قطعات بشقاب پرنده و خطوط عجیب روی ان را را همسر خود و پسر ۱۱ و همسایگانش نشان داد. بخشی از دستگاه تولید کننده ی اشعه ی ایکس ان دارای خطوطی شبیه به خط هیروگلیف و مانند خطوط بیرونی حک شده بر روی سفینه بود.

فرزند وی که دکتر جسی مارسل کوچک میباشد و اکنون یک پزشک است، خلبان هلی کوپتر گارد ملی و یک جراح در پرواز بشمار میرود خاطره ان روز را به خوبی به یاد می اورد. او حتی قادر است جزئیات مربوط به خطوط روی سفینه را مجددا رسم کند. پدر وی (جسی مارسل بزرگ)نیز مدارج ترقی خود را بتدریج طی نمود تا جائیکه مامور تهیه ی اولین گزارش در ارتباط با اولین انفجار اتمی شوروی سابق گردید که مستقیما به پرزیدنت ترومن ارائه گردید.
(بنابر این اظهارات وی بعنوان یک فرد موجه مورد تایید است)

در ارتباط با تلاش دولت امریکا برای سر پوش نهاد نبر اصل ماجرا یک نکته مهم دیگر نیز قابل ذکر است. ژنرال سابق ارتش توماس دوبوس که قبلا در سال ۱۹۴۷در در جه ی سرهنگی بعنوان فرمانده پرسنل مرکز فرماندهی پایگاه هشتم هوایی در فورت ورث تگزاس خدمت می کردقبل از مرگش در سال پ۱۹۹۲ شهادت داد که در جریان واقعه ی روزول پیام تلفنی از ژنرال «کلمنت مک مولن»
در پایگاه هوایی اندروز در واشنگتن دیسی دریافت داشته بود که طی ان به وی دستور داده شده بود که بر اصل ماجرا سرپوش گداشته شود. این دستورات
متعاقبا از سوی ژنرال رایمی به این نحو ابلاغ شد که داستانی تهیه شمد تا اصل موضوع تغییر یابد تا از فشار مطبوعات کاسته شود.

موجودات فضایی روز ول :

شهادت اقای «گلن دنیس» کوچکتریت تردیدی در مورد ماهیت موجودات فضایی واقعه ی روز ولباقی نمی گذارد. وی همچنان در روز ول نیو مکزیکو زندگی می کند و یک تاجر مورد احترام اهالیمنطقه و عضو انجمن شهر است. وی فردی متواضع و صریح است. در سال ۱۹۴۷ اقای دنیس یک مامور کفن ودفن بود که در مرکز تدفین «بالارد» کار می کرد و قرار دادی با پایگاه هوایی روزول منعقد کرده بود که بموجب ان خدکاتی نظیر واگذاری امبولانس ، محل نگهداری اجساد ورا در اختار ارتش قرار می داد. قبل از انکه وی اطلاعاتی در مورد سفینه ی بجا مانده از حادثه داشته باشد در یک بعد از ظهر تماسهای تلفنی متعددی از جانب افسر مسوول کفن و دفن پایگاه با وی صورت پذیرفت. در طی این تماسها از وی در مورد امکان تهیه ی کیسه های بدون منفذ کوچک (کوچکتر از کیسه های حمل انسان) برای نگهداری چندین روزه اجسادی که در معرض برخی مواد قرار گرفته اند سوال شده بود. توجه این مقامات به موضوع تغییر احتمالی ترکیب شیمیایی بافتهای اجساد بود. چند ساعت بعد، زمانی که شب فرا رسید وی بدنبال یکسری وقایع غیر مرتبط با هم بطور اتفاقی به بیمارستان پایگاه هوایی رفت. بیرون از درب خروجی پشتی بیمارستان وی دو دستگاه امبولانس نظامی را مشاهده نمود که در های عقب انها باز بود و در داخل انها قطعات بزرگی از یک وسیله ی متلاشی
شده دیده می شد و بر روی یکی از انها خطوط و سمبلهای عجیبی وجود داشت. در داخل بیمارستان وی پرستاری را مشاهده نمود که او را می شناخت.در همان لحظه پلیس نظامی متوجه حظور وی شد و او را با خشونت و به زور از ساختمان خارج کردند. روزبعد اقای دنیس ان پرستار را ملاقات نمود. و وی توضیح داد که در شب قبل او نیز به بیمارستان رفته بود. ان پرستار زنی مذهبی بود و کاملا مشخص بود که از مشاهده ی چیزی بسیار شکه شده است. خانم پرستار توضیح داد که از وی خواسته شد تا بعنوان دستیار پزشک در کالبد شکافی چند موجود عجیب و غریب با بدنهایی که هیچ شباهتی به بدن انسان نداشتند کمک کند.
پرستار شرح داد که بوی وحشتناکی را حس نموده و این که چگونه یک بدن کاملا سالم در فرم صحیح خود قرار داشت ولی سایر بدنها متلاشی شده بود. ان پرستار همچنین تفاوت بین اناتومی ان موجودات فضایی و اناتومی بدن انسان را توضیح داد. وی همچنین طرحی را روی دستمال کاغذی رسن نمود کمه نشان دهنده ی شکل و شمایل این موجودات فرازمینی بود.

nursedrawing

بهر ترتیب این ملاقات اخرین انها بود چرا که ان پرستار چند روز بعد به انگلستان منتقل شد. لازم که با جود گزارشات بسیار متفاوت ظاهرا سفینه ی مزبور ۴ سرنشین داشته و یکی از از سرنشینان زنده ی ان نیز تا مدتی زنده بوده و بعدا جان سپرده است. همچنین قسمت اصلی سفینه ی ساقط شده در فاصله ی دور تر از مزرعه ی مک برازل و منطقه ی دبریس فیلد به زمین اصابت کرده بود. محققین تنها در سالهای اخیر بود که توانستند وجود سایت دوم (محل سقوط اشیای اصلی) را تایید کنند چرا که تنها عده ی کمی از مردم از وجود ان مطلع بودند. طبق شهادت شهود عینی این سایت محلی بود که بدنهای موجودات فضایی در انجا یافت شد.
بیشتر شهود عینی این سایت از ترس برخوردهای امنیتی حتی تا امروز نیز از افشای نام خود خود داری میکنند. اخیرا یک شرکت حقوقی معتبر انتخاب شده است تا به ان دسته از شاهدانی که با شهادتشان در معرض خطر قرار می گیرند ، حفاضت حقوقی اعطا کند. وکلای حقوقی این شرکت نیز تا کنون با بسیاری از شهود واقعه ی روزول ملاقات داشته اند. علاوه بر «گلن دنیس» سایر شهود نیز مورد تهدید و ارعاب و برخورد فیزیکی واقع شده اند. طبق اظهارات کلانتر ویلکاکس مقامات نظامی در حضور همسر وی به انها گفتند چنانچه او و خانواده اش حرفی در مورد انچه که دیده اند به زبان اوردند بی درنگ کشته خواهند شد!
همچنین مزرعه داری که قبل از همه موفق به پیدا کردن جسم ساقط شده گردیده بود توسط مقامات نظامی بمدت یکهفته تحت قرنطینه و باز جویی قرار گرفت و از وی سوگند گرفته شد تا هرگز کلمه ای راجع به انچه دیده است به زبان نیاورد. در خلال ماه های پس از واقعه پسر مک برازل همچنان قطعاتی را بصورت خرده ریزه مییافت و در قوطی مخصوص سیگار پنهان میکرد. اما ان اشیا گهگاه طی بازرسیهای مقامات نظامی مورد مصادره واقع میشدند. بهر ترتبی علی رغم این که از سال ۱۹۸۰ به بعد محدودیتهای وضع شده در مورد این ماجرا بتدریج از میان برداشته شد و موضوع در اختیار عموم قرار گرفت هیچ شاهدی حتی سخنی در مورد مشاهده ی بالون یا موشک یا هواپیما ی ازمایشی که مقامات نظامی مدعی ان بودند یه میان نیاورد و همه ی شاهدان صحبت از مشاهده ی بشقاب پرنده میکردند نه چیز دیگری.

اکنون در شهر روز ول نیو مکزیکو موزه ای تاسیس شده که در ان جسدی مصنوعی از موجود فضایی روز ول همراه با شواهد مربوط به سقوط بشقاب پرنده در معرض بازدید علاقه مندان قرار گرفته است. در سال ۱۹۹۷ ۵۰ امین سالگرد وقوع این حادثه در این شهر گرامی داشته شد و هزاران تن از علاقه مندان به بررسی موضوع بشقابهای پرنده ضمن بازدید از این موزه اطلاعات جامعی را در ارتباط با این حادثه بدست اوردند.

گزارش واقعه ی روز ول توسط سرخنگ بلنچارد:

روز پس از واقطه قطعات بشقاب پرنده ی ساقط شده و خود سفینه توسط هواپیماهای سی ۵۴ و ب ۲۹ به پایگاه هوایی رایت فیلد در دیتون اوهایو منتقل گردیدند. این پایگاه مقر گروه ۵۰۹ بمب افکن نیروی هوایی ایالات متحده است و در ان زمان دارای یک مشخصه ی ویژه بود و ان این که تنها گروه بمب افکن اتمی در جهان بشمار می امد. در صبح روز ۸ جولای ۱۹۴۷ سرهنگ دوم ویلیام بلنچارد فرمانده ی گروه بکب افکن اتمی گزارشی را منتشر ساخت مبنی بر این که لاشه ی یک سفینه ی بشقاب مانند را در منطقه یافت نموده است. این گزارش بلافاصله توسط تلگراف به ایالات متحده مخابره شد و به سرعت به تیتر اول ۳۰ روز نامه ی عصر ان روز مبدل گشت. ظرف چند ساعت پس از انتشار گزارش اول و بدنبال کنجکاوی و فشار مطبوعات و افکار عمومی برای افشای جزئیات بیشتر گزارش دومی از سوی دفتر ژنرال راجر رامی فرمانده ی پایگاه هشتم هوایی در فورت ورث تگزاس واقع در ۴۰۰ مایلی محل سقوط منتشر شد. این گزارش گزارش اول را تکذیب نموده، اعلام داشت که سرهنگ بلنچارد و افسران او در گروه ۵۰۹ بمب افکن در روزول مرتکب یک اشتباه احمقانه شده اند و به اشتباه یک بالون هواشناسی و انتن رادار انرا با لاشه ی یک بشقاب پرنده اشتباه گرفته اند. البته مشخص است که یکی از این دو گزارش دورغ محض است. در واقع شهود معتبر بسیاری اعم از مقامات نظامی و غیر نظامی محلی که مستقیما در گیر ماجرا بودند اعتقاد داشتند که گزارش اول مربوط به سرهنگ بلنچارد و تیم او واقعیت دارد و گزارش دوم خود دروغ محض است و تنها برای سرپوش گذاشتن به یکی از نادر ترین وقایع تاریخ بشر منتشر شده بود. کسانی که با سرهنگ دوم بلنچارد هم گروه و همکار بودند اذعان داشتند که وی فردی مطلع و اگاه با رفتاری معقول و منطقی بوده و هرگز ادمی نبوده که از خود و گروه بسیار مهم خود تصویر یک عده احمق را در اذهان عمومی بوجود اورد. و در واقع گزارش دوم منتشر شده از سوی ژنرال رامی یک توهین بزرگ به سرهنگ بلنچارد و گروه ۵۰۹ بمب افکن اتمی تلقی شد. همچنین سرهنگ بلنچارد بعد ها طبق سنوات نظامی به ژنرال ۴ ستاره ارتقا یافت . و موقعیت نظامی وی نیز به قائم مقامی ریاست کارکنان نیروی هوایی ایالات متحده ارتقا یافت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *