نوابغ و فرازمینی ها – ایا موجودات فرازمینی با البرت انیشتن ارتباط برقرار کردند

کشف اخیر امواج گرانشی، تنها یک ماه مانده به یکصدمین سالگرد طرح نظریه نسبیت عام اینشتین (که با اواخر نوامبر ۲۰۱۵ مصادف بود) انجام شد؛ نظریه‌ای که جسورانه‌ترین پیش‌بینی آن، پیش‌بینی وجود همین امواج گرانشی‌ست/ گتی‌ایمیجز

ایا انیشتین با موجودات فرازمینی ارتباط داشته است؟

او به عنوان هوشمندترین مغز قرن بیستم شناخته شده است . سیستم مغزش به شکلی کاملاً متفاوت از مغز یک انسان معمولی بود.

پر از تئوریهایی بنیادین، که تعریفی دوباره از نیروهای طبیعت دارد. ما فکر می کردیم که درک خیلی خوبی از چگونگی عملکرد جهان داریم ولی “آینشتاین” نشون داد که در اشتباهیم اما آیا نبوغ “البرت آینشتاین ” نبوغی فرازمینی بود؟

هر بار که کسی را با استعدادهایی غیر عادی می بینیم یک احتمال کوچکی وجود داره که او کمی بیش از یک انسان باشه.

آیا ممکن است که این نبوغ ، راز جهان را بگشاید؟

این تئوری “آینشتاین” است که در واقع ، سفر زمان رو امکان پذیر می کنه میلیونها نفر در سراسر دنیا معتقدند که ما در گذشته با موجوداتی فرازمینی ملاقات داشته ایم اگر این موضوع حقیقت داشته باشد چطور؟

آیا غریبه های باستانی واقعاً در شکل بخشیدن تاریخ به ما کمک کرده اند؟

در اینصورت، آیا ممکن است که شواهد تماسهای فرازمینی ، به گشودنِ راز نهفته در نبوغ “البرت آینشتاین” کمک کند؟

جزیره “پرینسیپی” واقع در ۱۴۰ مایلی سواحل غربی افریقا بیست و نهم ماه مه ، ۱۹۱۹ در جریان یک خورشید گرفتگی نادر “آرتور اِدینگتِن” متخصص فیزیک نجومی مشغول عکس برداشتن از انکسار نور ستارگان پیرامون خورشید شد؛تا تلاشی را برای اثبات تئوری جنجال برانگیز “البرت آینشتاین” یعنی نظریه نسبیت خاص به انجام رساند

نظریه نسبیت میگه : نور در میدان جاذبه، دچار انحنا میشه

بنابراین ، وقتی خورشید گرفتگی رخ میده ستاره های نزدیک به خورشید قابل رویت میشن و اگر نور خم بشه، این ستاره ها در موقعیت متفاوتی دیده خواهند شد.

“آینشتاین” کاملاً درست می گفت نور درست طبق پیش بینی او، منحرف شد.

روزنامه های سرتاسر دنیا سر تیترهایی داشتند با این عنوان که : تئوری “آینشتاین” اثبات شد .

و واقعیت اینه که ، فضا و زمان ، حالا عجیب تر از آن چیزی بود که ما فکر می کردیم .

“البرت آینشتاین” در دوران حیات خود یک شخصیت جهانی بود که نامش، با واژه “نابغه” عجین بود.

کشفیات خارق العاده او قوانین فیزیک “آیزاک نیوتن” را اثبات کرده و درکی کاملاً متفاوت از عملکرد جهان ارائه داد.

پیش از “آینشتاین” فیزیکدانها، فضا و زمان را به عنوان یک پدیده ساده ، نا متغیر، و ساکن فرض می کردند که اجرام ساکن آن بودند و همه چیز در آن اتفاق می افتاد.

طبق نظر “آینشتاین” وجود ماده و انرژی در فضا میتونه فرم خودش رو تغییر بده، و میتونه زمان رو در هم بپیچه و اون رو منحرف کنه.

تئوری نسبیت او، هر آنچه رو که ما در باره مفاهیم بنیادین فیزیک میدانستیم سر جای خودش گذاشت.

پیش از تئوری نسبیت درک ما از فضا درست مثل همان زمانی بود که ما فکر می کردیم زمین یک سطح صافه نظریه نسبیت “آینشتاین” درک ما را از جهان تا این حد بالا برد.

“البرت آینشتاین” یک نابغه بود نبوغ او در زمنیه نگرش او به اشیاء و فکر کردن به اونها از زاویه ای کاملاً متفاوت بود.

و همین بود که بهش این امکان رو داد تا دستاوردهایی عظیم در زمینه هایی داشته باشه که دیگران نتونستند به اونها برسند اما ریشه اصلی این تئوری جنجال برانگیز علمی خارق العاده “آینشتاین” از کجا بود؟

آیا محصول استعداد خدادای خود او بود؟ یا اینکه ممکن است …. از جای دیگری آمده باشد؟

کودکی البرت انیشتین

“البرت آینشتاین” در ۱۴ مارچ ۱۸۷۹ و در “اولم” آلمان به دنیا آمد در کودکی، او علاقه ای غیر عادی به نیروهای غیر قابل ملموس طبیعت از خود نشان میداد.

یک بار وقتی که بیمار بود پدرش یک قطب نما رو نشانش داد .

“آینشتاین” به عنوان یک بچه به شدت شگفت زده شد این یک نیروی نامرئی بود که باعث چرخش سوزن قطب نما میشد و این موضوع، قوه تصورش رو فعال کرد : که این چیه؟

چطوری عمل می کنه؟ و این به نوعی ، شروع توجه به موضوعاتی بود که باعث میشدند تا او تشخیص بده ، هر آنچه که ما در این دنیا می بینیم دارای نوعی ارتباط اسرار آمیزه

این حس کنجکاوی ،”آینشتاین” جوان را به اخذ مدرکِ دانشکده صنعتی ملی سوییس در “زوریخ” سوق داد

اما پس از فارغ التحصیل شدن ، این فیزیکدان برجسته با مشکل یافتن شغل برای خود مواجه شد اون نتونسته بود فوراً به شغلی که میخواست یعنی تدریس فیزیک، دست پیدا کنه.

بنابراین، شغلی رو از طریق یکی از دوستانش در دفتر ثبت اختراعات به دست آورد دفتر ثبت اختراعات، بهش کمک کرد.

تا با آزمایش کردن اختراعات ، ذهنش رو به فعالیت وادار کنه و نهایتا این امر، زمان لازم رو برای اندیشیدن درباره اونها و کنار هم چیدنشون فراهم کرد.

در همین دوران بود که اتفاقی خارق العاده برای “البرت آینشتاین” رخ داد … اتفاقی که نشان میدهد “آینشتاین” با قلمروی خارج از کهکشان ما در ارتباط بوده است .

قلمروی که برخی از نظریه پردازان فضانوردان باستانی معتقدند ممکن است نقشه فرازمینی ها بوده باشد “البرت آینشتاین” خیلی علاقمند به فرو رفتن در یک سطح دگرگون یافته از هشیاری بود ، که خودش اون رو ، تمرین فکر می نامید ، و در حقیقت نوعی تصور مجازی سه بعدی بود این یعنی اینکه اون خودش رو وارد وضعیتی می شد که بیشتر ما در اون وضعیت فرو نمیریم اما او به این شکل، به کشف این فضا دست میزد

بنابراین، میتونست ایده هایی بسیار بسیار بدیع و تازه به دست بیاره تمرکز ذهن، باعث میشه که شما بتونید با بصیرت و چشم باز یک مسئله ای رو حل کنید.

که حل اونها با معادلات ریاضی میتونه خیلی مشکل باشه مثلاً “آینشتاین” دلش می خواست بدونه که از منظر یک شخص، نشستن روی یک شعاع نوری که در فضا در حرکته، چه حسی داره.

از چنین زاویه ای ، چه چیزهایی مشاهده میشه؟ اون روشهای متنوعی از بصیرتهای ذهنی درباره فیزیک داشت در ۱۹۰۵، پس از غرق شدن در اینگونه تجارب ذهنی “آینشتاین”، دست به انتشار چهار مقاله زد که دیدگاه بشر را نسبت به جهان ، از جهات متفاوتی دچار دگرگونی کرد در همان سال، مقاله دیگری هم منتشر شد که ثابت می کرد اتمها موجودیتی حقیقی دارند یعنی واقعاً وجود دارند .

در اون زمان ، این یک ایده بسیار جنجال برانگیز بود در این سال، اون مقاله ای رو منتشر کرد که موسوم بود به “تاثیر فوتوالکتریک”

همه معتقد بودند که نور به صورت موج وجود داره اما “آینشتاین” گفت: نه .

نور در واقع عملکردی ذره ای داره و در دسته های بسیار ریز ، منتشر میشه ذرات نور ،”آینشتاین” رو به درک تحریک انتشار سوق داد و ما حالا لیزر رو در اختیار داریم.

ما از لیزر، برای همه چیز استفاده می کنیم از جراحی چشم گرفته، تا بریدن فلزات یکی از این مقاله ها هم حاوی بود E=mc2 معادله

این معادله میگه که شما می تونید جرم رو تولید کنید ، و می تونید اون رو نابود کنید.

و همچنین به ما ایده ای از اینکه یک جرم اصلاً چطور به ظهور می رسه ، ارائه میده .

“آینشتاین” نشان داد که جرم میتونه به انرژی جنبشی تبدیل بشه و این، اساس انرژیست که ما از شکست هسته اتم و ذوب هسته اتم به دست میاریم.

مقاله دیگری که او در همان سال منتشر کرد ، آغاز “نظریه نسبیت” بود این یک پیشرفت خارق العاده برای سرتاسر عمر حرفه ای یک دانشمنده اما “آینشتاین” این کار رو ظرف یک سال به انجام رسوند این کار در حقیقت یک معجزه بود.

برای اینکه بتونید درک کنید این مقاله ها چه آشوبی به پا کرد ، باید فرض کنید که کسی بیاد به شما بگه هر چی که درباره فضا، زمان، ماده ، و انرژی میدونی، اشتباهه.
بعد هم محاسبات ریاضی و توضیحاتی به شما ارائه کنه که بفهمید چرا هر چی می دونید، اشتباهه معمولاً این مقاله ها رو به عنوان می شناسند “Annus Mirabilis papers” که معنی اون میشه : “سال معجزه” ، یا “سال خارق العاده” منبع الهامات درونی “آینشتاین”

 

درباره قوانین فیزیک از کجا بود؟ آیا ممکن است که طبق باور نظریه پردازان فضانوردان باستانی ، توانایی “آینشتاین” به ورود به حیطه ضمیر ناخودآگاه ذهن توانسته باشد او را به دنیایی فرازمینی وارد کند؟

دنیایی که به او اجازه می داد تا بتواند به اطلاعاتی درباره عملکرد ذات کیهان دست بیابد؟

“آینشتاین” گفته بود که وقتی در ابتدا به مفهوم نسبیت دست پیدا کرد ، درست مثل این بود که طوفانی از مغزش عبور کرده و این نشون میده که اون مغز متفاوتی داشته سیستم مغزش به شکلی کاملاً متفاوت از مغز یک انسان عادی بود.

معروف است که “البرت آینشتاین” ساعتها روی یک صندلی می نشست و مفهوم یک ایده یا اندیشه را برای خودش رقم میزد.

آیا به این شکل ، وارد یک حوزه پیشرفته از علم میشد؟

کاملاً محتمله که “آینشتاین” در حد معینی از این تکنولوژی استفاده کرده باشه ما وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم ، و انسانهایی را مورد مطالعه قرار میدیم که غولهایی بودند که ما روی شانه های آنها ایستاده ایم ، می بینیم که به ما گفته اند این اطلاعات از خود آنها نبوده و از ماورای وجود، به آنها رسیده از منبعی بزرگتر.

منبعی الهی که به آنها اجازه داده تا این اطلاعات را دریافت کنند و اونها رو در اختیار دنیا قرار بدهند تمامی دانش هستی ، در کیهان وجود داره و شاید “آینشتاین” تونسته به این منبع دسترسی پیدا کنه و تونسته با اونچه که من اون رو دنیای “متافیزیک” می نامم، متصل بشه

اون یک دسترسی مستقیم به این دانش داشته اون هیچ نمیدونست که چطور این کار رو کرده، اما وجودش از این دانش باخبر بود.احساسش اون رو می دونست .

از اعماق درونش ، تونست پرده از راز جهان برداره

آیا “البرت آینشتاین” با استفاده از تجربیات ذهن توانسته بود به قلمروی فرازمینی دست پیدا کند؟

همانگونه که نظریه پردازان فضانوردان باستانی به آن معتقدند؟ شاید پاسخ را نه در دنیایی دیگر بلکه پنهان شده در درون لایه های مغز “البرت آینشتاین” یافت.

“پرینستن” ، نیوجرزی هجدهم آوریل ۱۹۵۵ فیزیکدان مشهور جهان “البرت آینشتاین” بر اثر یک حمله قلبی درگذشت ساعاتی بعد، آسیب شناس بیمارستان “پرینستن” دکتر “تامس هاروی” با دقت، مغز این دانشمند نابغه را برداشت وقتی “البرت آینشتاین” از دنیا رفت ، یک کالبد شکافی بر روی او و در دانشگاه پرینستن در همان سال ۱۹۵۵ انجام گرفت.

کسی که این کالبد شکافی را به انجام رساند مغز “آینشتاین” را برداشت.

اون در واقع مغز “آینشتاین” رو از سرش در آورد و اون رو در یک ظرف شیشه ای پر از “فورمالدئید” گذاشت و اون رو حفظ کرد.

یک حکایت از اون زمان در همین مورد باقی مونده که میگه : «یک کسی مغز “آینشتاین” رو برداشته» که در واقع درست هم بود.

چیزی که هیچکس نمیدونست، این بود که آنچه که کلید تعریف “آینشتاین” بود پشت ماشین یک پزشک اینطرف و اونطرف می رفت حکایت خیلی عجیبی بود

انگیزه او از این کار حس شهرت از به دست آوردن یک مدال افتخار نبود بلکه اون می خواست ببینه میشه از اون سر در آورد یا نه؟

پس شروع به ارسال تکه هایی از این مغز ، به اعصاب شناسان کرد تا اونها تحقیق کنند و ببینند آیا می توان فهمید چرا “آینشتاین” با بقیه فرق داشت یا نه.

“فیلادلفیا”، پنسیلوانیا

 

در ۴۵ مایلی جنوب بیمارستانی که در آن مغز “آینشتاین” برداشته شد و پشت دیوارهای این موزه پنهان گشت باقیمانده مغز جنجال برانگیز نابغه ترین مغز تاریخ بشر قرار دارد.

ما اینجا در موزه “ماتر” بقایای مومیایی بدن انسان و اسکلتهایی از اجساد جهش یافته را نگهداری می کنیم .

اما مهمترین چیزی که در اختیار ماست، اینجاست : “مغز آینشتاین” ما مجموعه بزرگی از این اشیاء را در اختیار داریم .

اما همه آنها در حوزه پزشکی هستند مغز “آینشتاین” جلوه عظیمی ست نه فقط به لحاظ پزشکی ، بلکه به لحاظ اینکه یکی از ارزشمند ترین مغزهای جهان است.

در سال ۲۰۱۱ موزه “ماتر” موفق به دریافت ۴۶ برش از مغز “آینشتاین” از طرف دکتر “لوسی رورک اَدمز” شد که آنها را از یکی از کارمندان “تامس هاروی” ابتیاع کرده بود .

من واقعاً خوش شانس بودم که مراقبت بیش از ۴۰ تکه از این برشها بر عهده ام بود.

من اینها رو گنجینه هایی علمی میدونم بهترین راه توصیف این مغز این هست که بگم خیلی شبیه مغز یک فرد جوانه .

در سن ۷۶ سالگی ، او سیستم عصبی بسیار زیبایی داشته بدون هیچ فساد و خرابی در هیچ زمینه ای چگونه ممکن است که در سن ۷۶ سالگی “البرت آینشتاین” صاحب نرونهای یک مرد جوان سالم بوده باشد؟

چرا مغز او با مغز انسانهای دیگر فرق داشته است؟

حتی با یک تفاوت بارزتر ، بخش آهیانه مغز “آینشتاین” یعنی بخشی از مغز که مربوط به دستکاری اشیاء و شمردن اعداد است.

پانزده درصد وسیع تر از مغز یک انسان عادی بوده است؟

اینها تصاویری حقیقی از سال ۱۹۵۵ هستند که از مغز “البرت آینشتاین” برداشته شده .

چیزی که در اینجا به اون اشاره شده این خط قرمز هست.

که در مقایسه با یک مغز عادی، وسیعتره این خط نشون دهنده وسعتِ بخش آهیانه مغز اوست بخش آهیانه مغز “البرت آینشتاین” واقعاً بزرگه.

خیلی منحصر به فرده خیلی جالب خواهد بود که فرض کنیم این موضوع، به دلیل توانایی ویژه او، در قرار دادن خودش در سناریوهایی انتزاعی بوده.

او معروف به اندیشیدن درباره این بود که : چه حسی خواهد داشت اگر میشد با سرعت نور حرکت کرد؟ تصور چنین وضعیتی برای مغز خیلی دشواره.

ادامه دارد…

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *