صداهایی عجیب از خانه جو

تجسم کردن

تقریبا همه ما انسان ها لحظه های ساده اما عجیبی را تجربه کرده ایم که با وجود اینکه می دانیم چیزی را در مکانی مشخص قرار داده ایم، هنگامی که به آن احتیاج داریم، آن را در سر جایش نمی بینیم. چیزی که حاضر هستید قسم بخورید که محل آن بدون اینکه کسی به آن دست زده باشد، تغییر کرده است! با این وجود به احتمال زیاد شما به زودی از آن موضوع می گذرید، بدون اینکه به آن فکر کنید. یکی از چنین اتفاقاتی برای شخصی به اسم جو رخ داده است. او صداهایی غیر منتظره و عجیب از آشپزخانه اش می شنید، اما هنگامی که به آشپزخانه می آمد، هیچ چیز غیرعادی نمی دید. تا اینکه یک شب…

جو یک دوست دختر داشت اما در کل تنها زندگی می کرد. در شب و هنگام خواب، بارها و بارها صداهایی از خانه اش می شنید تا جایی که به دوستش مشکوک شده بود. اما دوستش قسم می خورد که اصلا در خانه حضور نداشته. به همین دلیل تصمیم گرفت که دوربینی در خانه اش قرار دهد به این امید که مچ دوستش را بگیرد اما او چیز دیگری پیدا کرد. چیزی که تنها در فیلم های ترسناک می توان آن را یافت!

در صبح بعد و پس از چک کردند ویدئو او متوجه شد که به صورت ناگهانی چیزی وارد خانه اش می شود و به سمت آشپزخانه می رود که شباهت زیادی با یک هوای سرد دارد که از لا به لای پنجره ها به خانه ی شما می آید! او به نظر یک دختر است اما دوست دختر جو نیست. جو می گوید که تمام درها را قفل کرده بود. نکته ی جالب این است که این دختر که مانند یک روح وارد خانه اش شده بود، تنقلاتی هم در دست داشت.
نکته ی عجیب دیگر این بود که محیط خانه ی جو کاملا برای این غریبه آشنا بود! انگار که خانه ی خودش بوده. او شروع به پذیرایی از خودش کرد. هر چیزی که پیدا می کرد، می خورد. او حتی پس از اتمام خورد و خوراک، تلویزیون را روشن می کند! واقعا عجیب است.
در حالی که این غریبه در حال لذت بردن از خانه ی جو و امکانات آن است، صدای بیدار شدن جو را می شنود. – خودتان را جای جو بگذارید. یک غریبه که واقعا مشخص نیست که یک انسان است یا یک روح سرگردان یا هر چیز عجیب دیگر، در خانه ی شما است. بدون اینکه شما به این موضوع فکر کنید  شما به سمت آشپزخانه می روید و متوجه می شوید که مقدار آب داخل پارچ کم تر شده است، واقعا چرا؟!
با این وجود خیلی زود فراموش می کنید و بعد از نوشیدن کمی آب به تخت خوابتان بر میگردین. بدون اینکه متوجه موضوع باشید -. غریبه به شکلی عجیب و بدون کوچک ترین سرنخی قایم می شود. فکر می کنید که او می رود؟ خیر! او باز هم چند دقیقه ای در خانه ی جو می ماند و به خوش گذرانی شبانه اش ادامه می دهد. سرانجام بدون کوچک ترین سرنخی و البته به شکلی عجیب خانه را ترک می کند. همه چیز در سر جایش است به گونه ای که انگار هیچ کسی جز شما در خانه نبوده. اما حقیقت چیز دیگری را می گوید.
بعد از چنین ماجرایی شما باید بیش تر حواس خود را جمع کنید. صداهایی که از آشپزخانه یا هر جای دیگری در خانه می آیند، دلیلی دارند. اگر تنها در خانه باشید، ساعت ۳ صبح باشد و چنین صداها و اتفاقاتی مانند کم شدن آب داخل پارچ بیافتد و البته درهایی که مطمئن هستید آن ها را قفل کرده اید، چه می کنید؟!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *