فریب کاری والدین
مادری محروم کننده و آشفته تقریبا مسئولیت هر چیزی را بر گردن همسر غایبش می گذاشت. دخترش به یاد می آورد: اگر در مسیر رفتن به ایستگاه اتوبوس سکندری می خوردم و می افتادم از نظر مادرم تقصیر پدر بود. مادر بر ضد همسر متارکه کرده اش این گونه جنگ آغاز کرد که به دخترش غذا نمی داد تا اینکه دختر نامه هایی به کارفرمای پدر نوشت و گزارش داد که پدرش چقدر بد است سرانجام پدر اخراج شد.
پدری استثمارگر، چک های شهریه کالج دخترش را با این مضمون همراه کرد: به کالج فرستادن تو جدا سطح زندگی مرا پایین می آورد.
پدر استثمارگر دیگری بر روی هر هدیه ای که به فرزندش می داد می نوشت: امیدوارم بدانی که واقعا چقدر خوش اقبال هستی که این را دریافت می کنی.
مادری آشفته، هر کریسمش برای دخترش چک پنجاه دلاری می فرستاد آن گاه نق می زد ه چقدر دستش تنگ است. یک بار وقتی دختر چک مادر را نقد نکرد تا او پس اندازی داشته باشد مادر گله کرد که نقد نکردن آن چک موجب شده است تمام حساب های مالی اش به هم بریزد.
ارزشیابی شخصی:
پدر یا مادرم یا هر دو غالبا دارای این خصوصیات هستند:
- نظارت غذایی
- نظارت جسمی
- نظارت حد ومرز
- نظارت اجتماعی
- نظارت تصمیم گیری
- نظارت گفتار
- نظارت عواطف
- نظارت فکری
- قلدری کردن
- محروم کردن
- سردرگم کردن
- فریب کار
البته نظارت معقول بر رفتار فرزندان امری ضروری است. بسیاری از روش های دوازده کثیف نظارت کردن، هر چند به ظاهر بی غرض هستند وقتی به عنوان نمونه ای مجزا دیده شوند ممکن است هزاران بار در دوران خردسالی تان رخ داده باشند. این روش ها با تکرار شدن، الگویی قوی ایجاد می کنند که نخستین جزء شست و شوی مغزی خانواده ای سلطه گر را بنا می گذارد.