با دنیای سکوت آشنا شوید

علوم غریبه

با دنیای سکوت آشنا شوید

اگر دقت کرده باشید عرفای بزرگ اکثر کمتر صحبت میکنند ، ساعاتی از شبانه روز رو در سکوت به سر میبرند و در سکوت خودشون به تجربیاتی میرسند ، سکوت کردن هم مانند مراقبه کردن و تمرکز کردن وجه اشتراک هایی رو دارند .

در مورد سکوت چه اطلاعاتی دارید ؟ آیا سکوت کردن تنها به معنی ساکت بودنه ؟ یا خواص دیگه ای هم داره ؟ مبحث سکوت یک  مرحله خیلی مهم در مسیر معنوی هر سالک هست … که دیر یا زود  سالک راه حقیقت باید با این مبحث آشنا بشه ، البته این آشنایی زمانی خاص رو میطلبه که  بسته به حالات درونی اون فرد و دیدار هایی که با اساتید درونی در رویا داشته این زمان قابل تغییره …

در ادامه مطلب به این میپردازیم که : من چطور با دنیای سکوت آشنا شدم ،سپس خاصیت های بیشمار سکوت و تمرینات لازمش رو مورد بررسی قرار میدیم .. خوندن این پست رو به هیچ عنوان از دست ندید و همچنین خط به خط این پست رو با دقت مطالعه کنید… .

کتابی از طرف یکی از دوستان در مدت ها قبل به طور خیلی اتفاقی برای من ایمیل شد … پیام این بود که دوست داشتم این چند کتاب رو برای شما ایمیل کنم … یکی از کتاب ها در مورد سکوت بود … من اون کتاب رو مطالعه نکردم … تا اینکه پس از گذشت چند ماه در رویایی صادقه شاهد این بودم در مکانی هستم که دارای تپه هایی بود ،  در هر قسمت انسان هایی به دور هم نشسته بودند  و برای اون انسان ها اساتیدی مشغول صحبت کردن بودند … من تنها از دور نظاره گر بودم و مشغول قدم زدن ، با تابلو های راهنمایی که در مسیر من وجود داشت به قسمتی هدایت شدم … پیام این بود … سکوت … لحظه ای را سکوت کن …

بعد از بیداری به کتابی که برای من ایمیل شده بود مراجعه کردم و با خوندن کتاب به رازهای نهان دنیای سکوت پی بردم  … قسمت بود اون کتاب برای من ارسال بشه تا من درس لازم رو فرا بگیرم …

اما به علت بی توجهی به اون کتاب من در دنیای رویا پیام رو دریافت کردم … اینجا به این نتیجه میرسیم که راهنمایی ها تنها در عالم رویا صورت نمیگیره … بلکه در بیداری هم پیام هایی به ما خواهد رسید … کتاب هایی به دست ما خواهد رسید … و این معنی همون جمله ای هست که میگه هیچ چیز اتفاقی نیست … پس نسبت به اتفاق ها و رویداد های زندگیمون باید کمی تفکر و تعمق کنیم تا خدایی نکرده نکته ای رو از یاد نبریم … .

و اما سکوت …

شما در حال حاضر در دنیای بیرونی خود در حال زندگی هستید و دارید این مطلب رو از پشت سیستم خونه یا محل کارتون میخونید ، شما با دنیای بیرونی آشنا هستید … شما این دنیای بیرونی و جای جای اون رو به خوبی میشناسید … در این دنیا به سفر میرید تا تفریح کنید ، به کتاب خونه میرید تا مطالعه کنید و …

اما دنیای درونی ما در کجا پنهان مونده ؟ این دنیا چه فایده ای داره ؟ و چطور میشه در این دنیای درونی  که تنها متعلق به خود ماست جستجو کنیم ؟ این دنیای درون مارو به کجا میبره ؟

قدرت پراکنده شده با سر و صدا برابره ، حال قدرتی ناب و متمرکز با سکوت برابره ، ما زمانی که به سکوت میرسیم در اصل در ذهن خود به قدرت رسیده ایم …

در سکوت مطلق هیچ چیز نیست مگر وحدتی یگانه میان شما و خداوند … ما در سکوت با خداوند متعال ارتباط برقرار میکنیم ، ما به خداوند وابسته ایم … و ما جدا از خداوند نیستیم … من و خداوند یکی بیش نیستیم … اما این به درک تو از خود و خداوند بر میگردد…

مطلبی که در بالا خوندید به خوبی داره به این موضوع اشاره میکنه که شما در زمانی که سکوت میکنید تمام حواس خود رو متمرکز در دنیای درونی خود میکنید و در این تمرکز حواس همراه با سکوت، شما با خداوند یکی میشید ، به خداوند نزدیک تر میشید و در نتیجه به خود خودتون نزدیک تر میشید ..

خود پرستی و غرور و خود بینی ، حرافی کردن ، پیش داوری کردن و غیره غیره همه باعث حقارت ما و برهم زدن قانون سکوت هستند . هرگز نمیتوان به شخص مغرور چیزی آموخت و تنها متواضعان هستند که تعالیم را فرا میگیرند.

ما میتونیم در ژرف ترین نقطه روح ، در خلوتی ، با خداوند سخن بگوییم ، ما باید این را یاد بگیریم که تمامی مشکلات را در ساعات سکوت و عبادت جمع آوری کنیم و روی آنها تمرکز و تعمق کنیم . به طور حتم ما نمی تونیم با تمامی مشکلا ت غلبه کنیم اما میتونیم کم کم با آنها انس بگیریم …

جهان درونی شما یک راه ارتباط با خداوند رب العالمین است …

یکی از بهترین روش هایی که میشه خود را با پروردگار یگانه متحد و یکپارچه ساخت ، استفاده از سکوت است ، با سکوت شما همچون اقیانوسی آرام و به دور از مواج خواهید بود…

جهان مادی انسان رو با تجربه و تربیت میکنه ، و جهان مادی راهی برای درک جهان درونی هستند و جهان درونی راه ارتباط با خداوند رب العالمین . ما در جهان بیرونی خود میبینیم ، میشنویم ، تجربه میکنیم ، پخته میشیم و میتونیم با تمرکز و تعمق در مورد دیده هامون در ساعات سکوت در ژرف ترین نقطه روح ، در خلوتی ، با خداوند سخن بگوییم … این جمله دو بار تاکید شد ، تا بهش توجه بیشتری کنید …

شما در ساعات سکوت به این نتیجه میرسید که به خداوند وابسته هستید ، با خداوند یکی هستید ، به خداوند  نیاز مند هستید …

هر یک از ما انسان ها در خلوت خودمون هزاران فکر رو در سر مرور میکنیم ، بعضی از ما قبل از خوابیدن دارای فکری آروم نیستیم و ساعت ها طول میکشه تا به خواب بریم و زمانی هم که به خواب میریم خواب های آشفته بسیاری رو میبینیم ، این یعنی به هدر رفتن قوه ی خیال و انرژی های درونی ما …

حال اینکه با سکوت میتونیم همچون اقیانوسی آروم باشیم ، اقیانوسی ساکت و نورانی ، طوری که اگر از بالا به این اقیانوس نگاه کنیم کف اون رو هم میتونیم به وضوح ببینیم … البته گل آلود بودن این اقیانوس بسته به نوع اعمال و افکار شما داره … سکوت میتونه آرامش و تمرکز قدرت و حواس رو به شما هدیه بده …

با کسب کردن آرامش شما هرگز عصبانی و خشم گین نخواهید شد … با تمرکز قدرت و حواس شما آماده میشوید برای … آماده برای چه چیز ؟ آماده برای یاد گیری تعالیم معنوی …

شما با کسب آرامش به واسطه سکوت و کسب تمرکز حواس پنچگانه راه رو برای ورود اساتید درونی هموار میکنید ، و اگر عملکرد مناسبی داشته باشید خواهید توانست که تعالیم این اساتید رو دریافت کنید ، البته تعالیم این اساتید تنها در عالم رویا به شما نخواهید رسید … بلکه همون طور که گفتم تعالیم ابتدا در دنیای بیرونی به انسان میرسه … همانند کتابی که برای من ارسال شد …

شما با سکوت همچون درختی تنومند میشوید که ریشه های بسیاری در دل زمین داره … انسانی خواهید بود که قدرت تصمیم گیری و تمرکز بالایی رو نسبت به قبل به دست خواهد آورد .

بد نیست چند سطر از کتاب رو با هم مطالعه کنیم …

خداوند عالم هر آنکسی را که به جستجویش برود در برابر همگان سربلند خواهد کرد . شرط آنکه جوینده او را خلوت دلش بیابد و در همان جا نگه دارد ،  آیا میدانید حضرت مسیح چند بار  از ارتباط شخصی انسان با خدایش سخن گفت ؟ حضرت عیسی این رابطه را برای خود نیز محفوظ میداشت ، او با خداوند همچون مخاطبی حی و حاضر صحبت میکرد ، او پی برده بود که خداوند در داخل آتش ، کولاک یا طوفان سخن نمیگوید ، بلکه در ژرف ترین نقطه روح آدمی با صدایی آهسته و آرام سخن میگوید . این امر باعث ایجاد توازن و اعتدال فکری میشود .

هیچ موجودی بیشتر از خود انسان ، برای آدمی مرموز و بیگانه نیست و همینطور داناترین و عاقل ترین مربی یا مشاوری قابل اطمینان هیچ کس نیست جز خود شما … سکوت همان محرابی است که شعله ی همیشه روشن خداوند ، و سرچشمه ی تمام خوبی ها و قدرت ها و نیرو ها در آن قرار دارد ، بنابراین آدمی خواهد فهمید که خداوند در ژرف ترین جایگاه سکوت نیز حضور دارد ، در همان نقطه ، در اعماق وجود آدمی مقدس ترین مقدس ها وجود دارد ، جایی که تمام نیاز های بشری در فکر به خدا تجلی پیدا میکنند و نهایتا با نیاز و خواسته ی الهی در هم آمیخته میشوند .

خداوند در تمام آسمان ها و زمین ها است ، این همان حقیقتی بود که یعقوب در سکوت به آن پی برد ، او تا قبل از این آگاهی روی سنگ های مادیگرای خفته سر بر زمین نهاده بود ، او در لحظه ای با شکوه در حالی که نور الهی بر وی می تابید  دریافت که در بیرون هیچ چیز نیست مگر بیان تصویری که در داخل شکل گرفته است ، او همچنین تحت تاثیر قرار گرفت و منقلب شد و فریاد بر آورد که : خداوند مسلما در اینجاست ، حال آنکه من از این موضوع بی خبر بودم ، این خانه ی خدا است،  این هم (درب) آسمان ها است .چند خط از کتاب رو براتون در بالا نوشتم ، حال بهتره بحث رو ادامه بدیم .

حال چندی از فوایدی که من از سکوت بهش رسیدم رو براتون میگم …

من کلا پسری بودم که اکثرآ آروم بودم ، اما در مواقعی زود هم جوش می آوردم ، اما در حال حاضر همیشه  در یک حالت به سر میبرم ، در آرامش .  حال رویاها رو بهتر به یاد میارم و در سختی ها و مشکلات روز مره صبور هستم ، هر مشکلی که در کارم ظاهر میشه اون رو مشکل نمیدونم ، بلکه به زمان میسپارم و بعد از مدتی مصلحت اون کار برام روشن و قابل تشخیص میشه ، در ساعات سکوت به آرامشی میرسم که وصف نشدنی هستش ، کم کم به مرور در ساعات صبح و ساعات سکوت صداهایی رو از دور دست میشنوید … همهمه هایی به گوش میرسه ، اما بعد از مدتی صدا ها واضح تر و شفاف تر میشه … فیلتر میشه و پیام هایی در مواقع ضروری به گوش میرسه که حل کننده مشکلات شما خواهد بود ، که میتونیم بهش الهام بگیم ، الهاماتی رو از طریق حس شنوایی خود دریافت میکنید .

ما در ساعات سکوت نگاهمون به پشت پرده چشم دوخته میشه ، در پشت پرده چشم شما ابتدا اشکال بی ربطی رو میبینید ، اشکال کرم رنگی که در سیاهی ها قوطه ور هستند ، اما بعد از مدتی این اشکال کرم رنگ تبدیل  به رنگ های آبی ارغوانی و سفید نورانی میشوند ،  در ساعات سکوت ناگهان روزنه ای نورانی رو مشاهده میکنید ، کم کم اون روزنه ها بزرگ و بزرگ تر میشند ، اون روزنه های سفید رنگ راه ورود شما به عوالم بالاست . زمانی که این روزنه ها رو مشاهده میکنید باید با قوه ی تخیل خود وارد اون روزنه ها بشید و مانند پیودن یک تونل وارد اون ها بشید . در مرتبه های اول بعد از اینکه وارد تونل های نورانی میشید به انتهای اون تونل نمی رسید ، و یا به یک باره تونل سیاه رنگ میشه ، اما بعد از مدتی ناگهان نور سراسر پشت پرده چشم شما رو احاطه خواهد کرد که ناچار خواهید شد از شدت نور چشم ها رو باز کنید .

این همان تجربه دیدن نور الهی است ، همان آیه معروف که خداوند نور آسمان ها و زمین است … مشاهده نور سفید و براق نشان از باز شدن چشم سوم شما داره و همچنین دلالت بر بالا رفتن سطح معنوی و پیوند بیش از پیش شما با خداوند متعال است .

امکان داره الهاماتی رو در بیداری دریافت کنید ، امکان داره الهاماتی رو در رویا دریافت کنید ، اما زمانی که موفق به دریافت صوت الهی در بیداری بشید آن زمان هست که میتونیم بگیم شما صوت الهی رو هم دریافت کردید، و این همان نور و صوتی است که در ادیان و آیین های مختلف به کرار از اون یاد شده …

البته کسب این مراحل نیاز به زمان داره ، نیاز به تمرین داره ، و اگر اعمال و رفتار شما در زندگی روزانه مثبت و خداگونه نباشه به طور حتم پیشرفتی نخواهید داشت … ابتدا باید در دنیای بیرونی امتحانات خود رو پس بدید ، اعمال خداگونه داشته باشید … بر نفسانیات مسلط بشید تا بتونید به سر منزل مقصود برسید . چون همان طوری که در بالا مثال زدم سکوت به اقیانوس شما ارامش رو اعطا میکنه و اعمال و گفتار و کردار شما پاکی آب اقیانوس رو به همراه داره ، زمانی که اقیانوس شما گل آلود باشه پس کف اون آقیانوس هم قابل رویت نخواهد بود … اقیانوسی گل آلود و آرام بهتره یا اقیانوسی شفاف و آرام ؟

با دریافت نور الهی شما چیز هایی رو در عالم رویا و عالم بیداری خواهید دید که دیگران قادر به مشاهده اونها نیستند ، و همچنین الهاماتی رو در عالم رویا و بیداری میشنوید که دیگران اون ها رو نمیشنوند …

و همچنین بدن شما از نقطه نظر سطح انرژیکی و معنوی به مرتبه ای میرسه که میتونه کارهای بزرگتری رو انجام بده ، مانند ارسال انرژی ، تمرکز انرژی ، شفا بخشی ، درمان گری و … که در سایتی که در آینده وارد اون میشیم این مباحث رو مورد بررسی قرار میدیم .

حال بریم سراغ تمرینات سکوت :

شما ابتدای مراتب در اتاقی تاریک یا کم نور بنشینید ، بعد از عبادت ها و راز و نیازهاتون با خداوند نیت کنید که میخواین با سکوت  جان و دل خود رو جلاء بدید و آماده بشید برای هموار سازی وجود و درون خود … سپس به حالتی که راحت تر هستید بنشینید ، کمرتون حتما صاف باشه و دست ها رو بر روی زانوهاتون قرار بدین . انگشت وسط و انگشت شسصت خود رو به هم بچسبونید و چشم ها رو ببندید …

ترجیحآ رو به قبله باشید … سپس با چشمان بسته چند نفس عمیق بکشید … حال به هیچ چیز فکر نکنید ، تصور کنید رو به اقیانوسی نشسته اید … حال تمام حواس خود رو روی تنفس خود معطوف کنید … دم و بازدم ، دم و باز دم … با هر دم زنده بشید و با هر باز دم خود رو تخلیه کنید … این کار رو ادامه بدید … حدا اقل یک ربع و حداکثر برای نیم ساعت … در حین نفس کشیدن و کسب آرامش و سکوت نگاهتون رو به پشت پرده چشم معطوف کنید و تنها نظاره گر باشید ، بدون هیچ گونه بی تابی یا عجله ای برای دیدن نور الهی …

در شب های اول تنها حواس خود رو بر روی تنفس و نگاه به پشت پرده چشم متمرکز کنید … بعد از این که کمی خِبره تر شدید همراه با تنفس تمرکز خود رو بر روی قوه ی شنوایی متمرکز کنید … صدای تنفس خود رو با دقت بشنوید … صداهایی که از دور و نزدیک شنیده میشه با دقت بشنوید و مورد بررسی قرار بدید … فرکانس ها و پستی بلندی صوت های شنیده شده رو در ذهن تجسم کنید و همچنان با دقت گوش کنید …

اگر چندین صوت رو باهم دریافت میکنید ، مانند یک دستگاه فیلترینگ صوتی سعی کنید صداها رو از هم تفکیک کنید و هر یک رو جدا گانه بشنوید … بعد از مدتی که خِبره تر از قبل شدید حواس خود رو روی قوه ی بینایی و شنوایی و تنفسی، هر سه باهم متمرکز کنید …

تمام تمریناتی که در بالا عنوان شد رو به صورت درازکش (خوابیده به پشت) هم میتونید انجام بدید…

تمرین دوم : در زندگی روز مره ، در زمانی که روی کاناپه دراز کشیدید ، یا روی صندلی تاکسی یا اتوبوس هستید و یا هر جایی که فکر میکنید فرصت مناسب هست ، هیچ صحبت اضافی نکنید و تنها دم و بازدم خود رو بشنوید … چرا تاکید بر دم و بازدم داریم ؟ چون  تنفس دم و بازدم همیشه همراه ما هستند … معنای زندگی هستند … معنای حضور خداوند در درون و بیرون شما هستند … و همانطور که استاد رجبعلی خیاط عزیز عنوان کردند ، آدمی با هر نفس میمیرد و دوباره زنده میشود … و همچنین توجه به دم و بازدم باعث میشه فکرتون به جاهای دیگه منحرف نشه …

نکته ی قابل توجه : تمرینات سکوت تنها به این دو روش محدود نیستند ، زمانی که میخواین غیبت کنین ، زمانی که میخواین بد گویی کنید ، زمانی که میخواین جمله ی بدی رو به زبون بیارین ، زمانی که میخواین در مورد شخصی قضاوت کنید … یا زمانی که پر از خشم و عصبانیت هستید … این جمله رو به یاد بیارید … سکوت … لحظه ای را سکوت کن … و سکوت اختیار کنید …

در ساعات سکوت درون خود رو بیدار میکنید ، با توجه به پشت پرده چشم، چشم سوم خود رو فعال میکنید ، با توجه به صوت های شنیده شده و تفکیک صدا های دریافتی ، الهامات رو در بیداری با قوه ی شنوایی دریافت میکنید …و اگر به فعالیت چشم سوم نیاز ندارید ،

تنها سکوت کنید و نسبت به دیده ها در پشت پرده چشم بی توجه باشید…

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. سمیه گفت:

    سکوت حل همه چیه. من یه عمر ساکت بودم و کلی،زمان یادگیری را از دست دادم و خیلی ها فکر می کردن کودنم هیچی بارم نیس .
    وقتی شروع به اعتراض کردم خیلی ها باهام بد شدن اما بهشون فهموندم الکی به دنیا نیومدم الکی زمانم به هدر نمیره الکی در خدمت دیگران نیستم. من از سکوت متنفرم. چون هنوز زنده ام قبلا که ساکت بودم روح و جن بیشتری را اطرافم می دیدم خواب پرواز و طبیعت انگار تو این دنیا نبودم مثل مرده ها یه زندگی دور از این دنیا دور از همه، دور از علم فقط جسمم زنده بود.اگر قرار بود اینطور زندگی کنیم خدا لازم نبود مارا به این دنیا بیاره همون آخرت را از همون اول پیشکشمون می کرد. هم سکوت بود هم فرشته ها هم نور هم خود خدا هم طبیعت بکر .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *