تمدنهای گذشته

شهر باستانی نان مودل
زمان شگفت انگیز گذشته ما ، افسانه های پوپول-ووه ، مایاهای باستان به دنیا آمدند ، که متون مقدس آنها از وجود پنج دوره کیهانی حکایت دارد. چهار گروه اول به نام های آب ، هوا ، آتش و زمین شناخته می شوند ، آنها به اتمام رسیدند ، دوره پنجم هنوز در حرکت است.

هر یک از چرخه ها ۵۱۲۵ سال شاهد ظهور تمدن بشری بوده است. در نتیجه چرخه جدید ، فرهنگ ها در غروب آفتاب ناپدید شدند و دوباره به زندگی احیا شدند – این آج ابد طبیعت است.

در حالی که امروز استدلالهای زیادی درباره سیلابهای بزرگ پس از زمان یخبندان وجود دارد ، اما هیچ مدرک قطعی در مورد سقوط یک جزیره بزرگ در اقیانوس اطلس یافت نشد.

با این حال ، در سال ۱۹۶۸ ، جانورشناس والنتینا مانسون در آبهای بنیینی کشف شد که به نظر می رسید دیوارهای مصنوعی ساخته شده است. بعداً ، در سفرهایی که از سیستم پیچیده ای برای اسکن کف دریا استفاده شده است ، بلوک هایی به ابعاد ۵ در ۵ متر که بیرون از ۵۰ سانتی متر از زمین بیرون زده است ، کشف شد.

در دهه هفتاد ، ساختارهای عجیب و غریب در همان مکان پیدا شد ، اشکال هندسی ، چند ضلعی های منظم و خطوط مستقیم برای چند کیلومتر کشیده شد. اخیراً ویلیام دوناتو باستان شناس و انسان شناس گفت که در ابتدا دیوارها زیر آب ساخته نمی شوند و این فرضیه را مطرح می کنند که تمدن مهمی در اقیانوس اطلس در پلیستوسن وجود داشته است.

بنابراین شاید آتلانتیس افلاطون اسطوره فیلسوف باستان نیست؟ در حقیقت ، بسیاری از ایده ها و گمانه زنی ها درباره آتلانتیس رشد کرده است. برخی معتقدند که این داستان صرفاً نوشتاری بود که افلاطون برای حمایت از فلسفه خود به کار برد و بنابراین ، هیچ چیز واقعی در آن وجود ندارد.

دیگران فرهنگ پیشرفته تری از جهان در حال نابودی را می بینند که قادر به ساخت اهرام مشهور جیزه در مصر است. این نوعی از بناهای تاریخی به دانش و پیشرفت تکنولوژی بی سابقه ای در جزیره آتلانتیس است.

البته فرضیه ظهور و سقوط چرخه تمدنها نکته قابل بحث در بحث هاست. به نوبه خود ، سؤالات جدیدی ایجاد می شود ، مانند … این بازماندگان کجا زندگی می کنند؟ پس از همه ، کسی در حال نجات است و به افراد دوره جدیدی کمک می کند ، چرا ما چیزی از آنها نمی دانیم؟ شاید پنهان شده باشند؟

شاید ، یک ملت واحد در زمین وجود نداشته باشد که افسانه یا افسانه در مورد اژدها نداشته باشد ، که باید نه تنها حیوانات اهلی بلکه به مردم نیز می داد. سرخپوستان آمریکای شمالی افسانه هایی راجع به حمله هیولا اژدها به روی زمین حفظ کرده اند ، که تمدن اجداد آنها را نابود کرده است. بنابراین ، کسانی که وداها آنها را خدایان ناگاس می نامند ، به احتمال زیاد اژدها بودند که از زهره به سمت ما پرواز کردند و زمین را مستعمره کردند. مارهای انسان را به یاد بیاورید که در سالن های اهرام مصر و مار به تصویر کشیده شده از اسطوره کتاب مقدس که حوا را با میوه ممنوعه اغوا کرده است. ظاهراً مارهای مار و اژدها یکی هستند. و چگونه بسیاری از افسانه ها در مورد نبردهای قهرمانان و قهرمانان با این هیولاها به دست ما رسیده است؟

منابع سانسکریت آنها را ناگاس می نامند – این خدایان مار هستند که طبق افسانه در کاخ های زیرزمینی زندگی می کنند. اروپا ، آسیا ، آفریقا ، آمریکا ، استرالیا – در همه جا مردم درباره یک چیز صحبت می کنند ، در مورد اژدها هایی که مجبور بودند با آنها بجنگند ، زیرا راهی برای پرداخت خراج بیش از حد وجود نداشت. کلمه روسی “مبارزه” (مقایسه “اژدها”) نشان می دهد که در ابتدا نبردها فقط با اژدها بوده است. و تصادفی نیست که یکی از معانی “اژدها” شیطان است ، و صداگذاری یکسان این دو کلمه توسط اقوام مختلف نه چندان درباره منشأ مشترک فرهنگها بلکه درباره یک تاریخ واقعی واحد صحبت می کند. شرح افسانه های چینی اژدها شاخ دار به نام لون همزمان با توضیحات شیطان شاخ کتاب مقدس است. قانون در یونان باستان از طاغوتی به نام اژدها ، که در تاریخ به دلیل قوانین ظالمانه وی شناخته شده بود ، به طور ویژه توسط نیروهای شیطان تحریک شده بود ، زیرا همه شروع به فکر کردن کردند که قوانین دراکونی تنها در زمان طوفانی فوق الذکر وجود داشته است ، مردم بلافاصله برده داری بشر را در طول وجود آتلانتیس فراموش کردند.

تمدن فاتح

 

ظاهرا با استعمار زمین ، این نیروها به ویران کردن تمام موجودات زنده و asuras های باقی مانده آنها ادامه دادند ، اما هر آنچه را که عملی و پرخاشگر نباشد ، رها کردند. آنها با آتلانتیایی ها که قصد داشتند به خودسوزی برسند ، لمس نکردند. آنها به تمدن میمون دست نیاوردند ، که طبق نقاشی های سنگی ایکا ، برده داری بی رحمانه داشتند ، و همچنین آن دسته از مردمی که اژدها را الهی کردند: مصریان ، چینی ها و آفریقایی ها ، که جزء اولین کسانی بودند که ماه (اژدها) را عبادت می کردند ، در حالی که روی زمین بودند. پرستش خورشید در همه جا گسترده بود. ممکن است همه اینها مانند داستانهای علمی تخیلی بد به نظر برسد ، زیرا به نظر می رسد توضیحات موجود در عهد عتیق انواع هیولا گاهی خارق العاده است ، اما در واقعیت بیشتر آنچه که در کتاب مقدس نوشته شده است صادق است ، اگرچه بسیاری از متکلمان مدرن مسیحی واقعیت های ذکر شده در آن را تمثیل می دانند.

آیا اثری از “خدایان فتح” بر روی زمین وجود دارد؟ متأسفانه ، کل تاریخ تحریف شده بشر ، تمام پیامدهای فتح زمین توسط تمدن اژدها است. در ابتدا ، نیروهای شیطان نتوانستند بشریت را تحقیر کنند ، زیرا مردم به یک فرقه خورشیدی پایبند بودند و از تغییر ایمان و زبان خودداری می کردند. و تنها در ۳-۴۰۰۰ سال گذشته آنها موفق به ریشه کن کردن یک فرقه کاملاً خورشیدی شدند که اجداد ما آن را می پرستیدند و آن را با “فرقه ماه” یا حتی ناباوری کامل تر جایگزین کردند. در عین حال ، تمام ملتهایی که کاملاً به این فرقه روی آورده اند از بین رفته اند. کنجکاو است که در نبرد آشورها با “خدایان” ، همانطور که توسط “ویشنا پورانا” گزارش شده است ، دومی ابتدا نبرد را از دست داده و سپس با دعای زیر به ویشنو روی آوردند: … “شکوه بر شما که با نژاد Zmiev ، دو زبانه ، سرسخت ، بی رحمانه هستید. سیری ناپذیر در لذت ها و پر از ثروت … شکوه بر شما … پروردگارا که نه رنگی دارد و نه فرمت و نه کیفیتی تأیید شده “… و ویشنو به یاری خدایان رسید. علاوه بر این ، افسانه شبیه به کتاب مقدس “در اغوا کردن شیطان (مار) حوا برای خوردن سیب است” ، فقط در اینجا او به عنوان اغوا کننده ویشننو عمل می کند ، که آشورها را ترغیب می کند تا وداها را رها کنند و به محض این که آشورها این کار را کردند ، خدایان بلافاصله آنها را شکست دادند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *