روان درمانی ترس ها

برای از بین بردن بسیاری از ترس ها بهترین راه چاره “روان درمانی” است. در این مقاله قصد نداریم از روش درمان صحبت کنیم زیرا که مبحث بسیار تخصصی است  و ورود به آن کار هر رشته تخصصی پزشکی نیست و فقط محدود به دانش متخصصان روانشناسی و روانپزشکی و درمانگران روان درمانی است. هدف ما از طرح این مسئله صرفا بررسی زمان درمان هاست. بسیاری از مردم فکر می کنند روان درمانی برای حل معضل ترس ها بسیار کوتاه مدت و فوری است در صورتی که این طور نیست و با توجه به ریشه فرویدی این عوارض زمان درمان و نتیجه گیری از آن ۵۰ تا۶۰ دقیقه در هر جلسه و هر هفته یک جلسه است که این تقریبا کوتاه ترین زمان لازم است، در صورتی که اغلب این زمان کافی نیست و در مواردی روان درمانی بسته به نوع ترس بیمار دوره های چند ماهه و حتی چند ساله است، مثلا برای درمان با روش جدید (شناختی- رفتاری درمانی) ما به اختصار CBT 20-10هفته وقت لازم است Thomas Ollendick (اولندیک) رئیس مرکز مطالعات روی کودکان در ویرجینیا می پرسد: چه کسی به ما گفته که برای CBT 50دقیقه در یک هفته کافی است؟

اولندیک بیست سال است که روی شکل متمرکز CBT برای درمان اضطراب دوره کودکی کار می کند و نتیجه گرفته است که این روش آرام کردن بیمار درمان مناسبی است. مرکز تحت مدیریت اولندیک برای درمان بیماران وسواس فکری اغلب یک دوره ی درمان چهار روزه  را تعیین می کند به مشکل ذکر شده به اختصار OCD می گویند. امروزه در سراسر امریکا و اروپا برای درمان ترس هایی مانند ترس از ارتفاع، ترس از پرواز و ترس از سگ دوره های کوتاه مدت شروع شده است که دوره ای سه ساعته است و برای هر دو گروه بالغین و کودکان از آن استفاده می شود که این روش جدید توسط  “لارس گوران اوست” که حالا استاد بازنشسته در دانشگاه استهکلم است پایه گذاری شده است. در چهل سال گذشته “اوست” نظر داده که همه بیماران مبتلا به انواع ترس نیاز به جلسات متعدد چندین هفته ای ندارند و تصمیم گرفت از بیماران بخواهد اگر دوست دارند یک جلسه سه ساعته را انتخاب کنند. اولین کسی که این روش را پسندید و انتخاب کرد یک خانم ۳۵ ساله بود که از عنکبوت می ترسید. محل زندگی او با مرکز درمانی پنج ساعت رانندگی فاصله داشت و به همین علت خوشحال بود که برای درمان ترس خود فقط یک بار باید این فاصله را طی کند. بعدا “اوست” تأثیر این مدت درمانی برای رفع ترس از عنکبوت را در یک بررسی بالینی نشان داد البته چهار سال طول کشید تا توانست بیست بیمار با این ترس را دور هم جمع کند، او می گوید به این بیماران توصیه شد طوری زندگی خود را تنظیم کنند که از عنکبوت دور باشند.

“اوست” با یک گروه برای کار کردن در این زمینه به “برگن” در نروژ رفت تا روش تمرکز درمانی عارضه OCD  را که روش چهار روزه برگن نام داشت امتحان کند. اوائل سال ۲۰۰۰ “اولندیک” درمان های مختصر و کوتاه مدت را هم آهنگ می کرد و روی هر دو گروه بالغین و کودکان کار می کرد. شرح دقیق و قلم به قلم درمان ها متفاوت است با این همه درمان های سریع ویژگی های عمومی دارند و معمولا با “آموزش درمانی” شروع می شوند و به بیماران شرایطشان آموزش داده می شود و افکار مصیبت بارشان را به  آنها تفهیم می کنند. در برگن روی یک گروه کوچک از کودکان کار شده است. آموزش ها می توانند پی در پی و بهم پیوسته باشند. به عنوان مثال در مورد آموزش درمانی یادآور می شوم که اولندیک برای درمان کودکی که از مار می ترسد یاد می دهد که چرا یک موجود برای تغییر محل و حرکت می خزد و برای تصور عملی خزیدن به کودک گفت که کف اتاق بخوابد و سعی کند بدون استفاده از دست و پا حرکت کند و در واقع روی زمین بخزد. این آموزش کودک را به شناخت مار نزدیک می کند که این نوع حرکت مار یک چیز معمولی و طبیعی و حرکت او ترساننده نیست بلکه مثل راه رفتن ما است. قسمت دوم برنامه ی درمان این بود که در معرض عامل ترس یعنی مار قرار نگیرد و حتی المقدور از حضور در اماکنی که ممکن است مار وجود داشته باشد خودداری کند و با این روش بیمار در حقیقت افزایش اضطراب خود را هدف می گیرد و عملا با آن مبارزه می کند. برخی افراد از حضور در جاهای شلوغ مثل مراکز خرید شلوغ، سینما، تئاتر و مراکز ورزشی وحشت دارند و شدیدا از بودن در این اماکن اجتناب می کنند و عملا به گوشه گیری و انزوا روی می آورند. شاید روش کوتاه مدت برای درمان این گروه روش خوبی باشد. برای بیماران OCD  که وسواس کثیف بودن دست خود را دارند و لحظه به لحظه دست های خود را می شویند نیز شاید روش کوتاه مدت مؤثر باشد. بیمارانی که تحت “آموزش درمانی” قرار دارند زیر نظر روان درمانگر قرار دارند و بیماران با کمک درمانگر یاد می گیرند که آن چیزی که عامل ترس آنها است خیلی هم ترسناک نیست و یاد می گیرند این عامل ترس خود را تحمل کنند.  پس از پایان آموزش بیماران با گرفتن تکلیف منزل محل آموزش را ترک می کنند و به آنها گفته می شود درس های مربوطه را در منزل تمرین کنند و در س ها را کامل یاد بگیرند، به والدین کودکان هم باید آموزش داده شود که چگونه می توانند به کودکان خود در پیشرفت درس هایشان آنها را کمک کنند.

نتیجه این رویکرد درمانی چیست؟ در سال ۲۰۱۷ یک تحقیق روی ۲۳ نفر که تصادفی و غیر انتخابی و به صورت رندوم گزینش شده بودند توسط “اوست” و “اولندیک” انجام شد و بررسی هم کاملا تحت کنترل بود. نتیجه این تحقیق این بود که درمان متمرکز و کوتاه مدت برای اضطراب کودکی با استاندارد CBT قابل مقایسه است. با روش های سریع تر درمانی ۵۴درصد بیماران بهبودی نشان دادند و با پیگیری بیشتر احتمال آن به ۶۴ درصد رسید زیرا که بیماران در این پیگیری به تمرین خود ادامه می دادند و آن چه را که آموخته بودند به کار می بستند. در درمان استاندارد ۵۷درصد بهبود یافتند که این رقم در پایان جلسه نهایی به دست آمد و بیماران پس از پیگیری و تمرین بیشتر آموخته ها ۶۳درصد درمان شدند. در موارد شدت نشانه ها استفاده از داروهای ضد اضطراب نتیجه نداد. امتیاز آشکار سریع درمانی این است که رهایی از ترس و اضطراب سرعت می گیرد. کودکانی هستند که همیشه در مشکل وحشت هستند. مثلا که اگر منزل را ترک کنند دچار تنگی نفس و مشکل قلبی و تند و زیاد شدن ضربان قلب و گرفتار حالت تهوع می شوند و به علت این تصورات کمتر حاضرند از منزل خارج شوند.

“دونا پنیکوس” از دانشگاه بوستون که روانشناس کودکان است می گوید: این بیماران از رفتن به جاهایی  نظیر مراکز خرید، بازارها، سینما و  سالن رقص و مدرسه وحشت دارند و از رفتن به چنین اماکنی شدیدا خودداری می کنند. پنیکوس برای درمان  CBT به جای روش طولانی سه ماهه از روش هشت روزه استفاده کرد و اظهار داشت که استفاده از روش سه ماهه در فصل تحصیلی به مدرسه رفتن بچه ها لطمه می زند و از برنامه های سرگرمی و شادی بخش زمان تحصیلی هم محروم می شوند،  و به سلامت و بهداشت خودشان هم برای سه ماه نمی توانند برسند. خوشبختانه روش های سریع تر درمان در دسترس هستند. ولی غم انگیز این است که فقط یک سوم بیماران مبتلا به اضطراب از این درمان ها استفاده می کنند. یک درمان یک هفته ای در یک دوره تعطیلی مدارس ایده آل است، استفاده از درمان های کوتاه مدت برای بیمارانی که در روستاها و شهرهای کوچک زندگی می کنند و از مرکز درمانی CBT دور هستند بسیار مناسب هستند و لازم نیست که چنین بیمارانی به مدت طولانی در شهر بمانند و از کار و زندگی خود باز بمانند و به علاوه متحمل مخارج سنگین تر زندگی در شهر بزرگ شوند. روش متمرکز نیاز به آموزش خاص و در اختیار داشتن درمانگر، به مدت طولانی دارد و بیمه گران سلامت و درمان، روش ۵۰ دقیقه ای را دوست دارند و آن را پوشش می دهند که باید در این مورد چاره اندیشی شود و بیمه گران باید با پوشش روش های طولانی هم آهنگ شوند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *