قانون جذب : حقیقت یا توهم؟ ( قسمت پنجم ) – مقاله ای تکان دهنده در مورد قانون جذب
جالب اینکه کتابهای فیزیک کوانتم هرگز زحمت رسیدگی به این شبهات و مثالهای بدیهی ولی قانع کننده را به خود نداده و زیرکانه از کنار آنها عبور کرده اند.
جالب اینکه کتابهای فیزیک کوانتم هرگز زحمت رسیدگی به این شبهات و مثالهای بدیهی ولی قانع کننده را به خود نداده و زیرکانه از کنار آنها عبور کرده اند.
اگر افکار من واقعیتهای مرا می آفریند، پس چرا من نمی توان با فکر کردن و ایمان داشتن به پرواز، پرواز کنم و یا از دیوارهای سخت عبور کرده و کوهها را جابجا کنم؟
بیایید قدم به قدم پیش برویم و در ابتدا سوالاتی کاملا شفاف، واضح ولی بسیار چالشی را برای کسانی که طرفدار سینه چاک این باورها هستند ولی “نمی خواهند” به هر دلیل آن سوالات را مطرح نموده و پاسخ بگیرند
من قصد ندارم قدرت تفکر مثبت را زیر سوال ببرم، تفکر مثبت یا برنامه ریزی مجدد ناخودآگاه واقعا به شما قدرت می دهد. حتی نمی خواهم این مساله را انکار کنم که افکار و عقاید شما می توانند درک شما از
در اینجا قصد دارم قانون جذب را که یکی از مشهورترین قوانین جهان هستی ( حداقل در کشور ایران!) است، به دقت تحلیل کرده و بدون هیچ تعصبی توضیحاتی در مورد آن را به دوستان ارائه نمایم.
قبول داریم زندگی کردن در زمان حال چندان ساده نیست. ممکن است درگیر گذشته و آینده شوید، ولی هیچ اشکالی ندارد. فقط کافی است آن را تشخیص داده و خیلی زود خودتان را از آن بیرون بکشید.
ما همان افکارمان هستیم، اگر نتوانیم افکارمان را تغییر دهیم نمی توانیم هیچ تغییر دیگری ایجاد کنیم. شما قطاری از افکار دارید که هنگام تنهایی، سکوت و زمانی که غرق در افکارتان هستید سوار آن می شوید.
جملات تاکیدی مربوط به خواسته تان, ابزاری موثر برای افزایش, ارتعاشتان هستند.
* من هرآنچه را در اطرافم هست مورد خیر و برکت قرار می دهم تا روی بالاترین فرکانس قرار گیرم.
یکی از مشکلات ما این است که گاهی نمی دانیم فکر مثبت چیست یا فکر منفی چیست. ما عادت نداریم افکارمان را تحلیل کنیم، و مثلا بگوییم «این یک فکر منفی بود که وارد ذهنم شد»، و یا اینکه «الان دارم مثبت فکر می کنم».