درمان علت و نشانه بیماری

نشانه های بیماری

نشانه های بیماری

شما باید منشا آشفتگی احساسی و فیزکیی خود را شناسایی کنید. گاهی انجام این کار آسان نیست. ممکن است متوجه شوید دارای علایمی هستید که نمی توانید آنها را توضیح دهید.

تکنیک نظارت بر بدن به شما کمک می کند تا مسئله ی احساسی را که ممکن است موجب بروز علائم شده باشد، شناسایی کنید. با همسو شدن با خرد و پیام هایی که در بدنتان نهفته است ذهنتان را آرام می کنید.

  1. مکانی پیدا کنید که مزاحمتی برایتان ایجاد نشود.

خیلی راحت ننشینید. بر روی صندلی صاف بنشینید. بگذارید گودی قسمت پایینی کمرتان به داخل برود. این حالت به طور طبیعی زمانی اتفاق می افتد که دست ها را پشت گردنت قفل می کنید و آرنج ها را به عقب فشار می دهید سپس به آرامی دست ها را در کنار بدنتان رها کنید.

  1. با توجه کردن

    به پاهایتان بر روی زمین شروع کنید.

این تماس چه احساسی دارد؟ آیا پاهای سنگین است؟ آیا متوجه می شوید که جاذبه شما را پایین می کشد؟ احساس نکنید که باید کاری انجام دهید فقط احساسات و حس ها را در نظر بگیرید و مشاهده کنید.

  1. توجه تان را از پاها به پاشنه ها و بعد بر قسمت بالایی ران ها متمرکز کنید.

دقت کنید در آن ناحیه چه احساسی دارید آیا تنش یا خشکی را احساس می کنید؟

  1. تمرکز خود را از پشت

    به شانه ها برده و سپس از جلوی بدن به پایین بیاورید.

به تنفس خود دقت کنید و سعی نکنید آن را تغییر دهید. شکم، سینه و قلبتان چه احساسی دارد؟

  1. به بالا به گلو، دهان، فک، صورت و چشم ها و سپس به گردن بروید و بار دیگر از عقب به طرف کمر پایین بیایید.

به ترتیب بر هر قسمت تمرکز کنید و حس ها را مشاهده کنید.

  1. اکنون با قرار دادن دست بر شکم و احساس باز شدن آن هنگام دم کشیدن، با نفستان همسو شوید.

بگذارید دم ملایم باشد و بازدم آرام تر. اجازه دهید هوا از لب های فشرده به هم خارج شود این کار ممکن است صدای سوت یا آه کشیدن ایجاد کند.

  1. اکنون که بدن آرام است به موقعیتی بازگردید که در آن احساس درد کرده اید.

آن هنگام چه اتفاقی افتاده بود؟ تا حد امکان جزئیات را به یاد آورید و سعی کنید مسئله را از آغاز تا پایان به صورت فرایندی منطقی در نظر بگیرید.

  1. آنچه را که بدنتان به شما هشدار می داد یادداشت کنید.

چه شناختی از علت ناراحتی تان دارید؟ ببینید برای آنکه احساساتتان را طوری بیان کنید که شنیده می شدید چه کاری باید انجام می دادید. چگونه می توانید طوری نیازهایتان را برآورده کنید که برای شما و دیگران بهتر باشد؟

گاهی واکنش فیزیکی شما نسبت به احساسات آنی نیست. اگر با آن احساس کنار نمی آیید آن را در بدنتان نگه می دارید که می تواند خود را به صورت عارضه های زیر آشکار کند:

قلبی- عروقی: تپش قلب، به شماره افتادن ضربان، دردهایی شبیه گلو درد

پوستی: اگزما، کهیر، برافروختگی، داء الصدف

معده ای و روده ای: حالت تهوع، نفخ، یبوست، احساس ضعف، خشکی حلق، درد هنگام بلع

ذهنی: اضطراب، وحشت، رفتار تدافعی

عضلانی: شکم درد، گرفتگی عضلات، کوفتگی، خشتگی مفرط بعد از ورزش، تیک های عضلانی، مفاصل دردناک، به هم فشردن دندان ها

عصبی: سرگیجه، احساس توهم، اختلال بینایی، سردرد، خواب رفتن صورت یا دست و پا، حساسیت زیاد به محرک ها مانند نور، صدا و فشار

تنفسی: سرفه ی خشک، تنگی نفس، نفس عمیق یا خمیازه، از نفس افتادگی، کمبود هوا

مربوط به خواب: به سختی خوابیدن یا زود بیدار شدن

اضطراب: ممکن است موجب اختلال خواب شود و احتمال بیمار شدنتان افزایش می یابد زیرا سیستم دفاعی بدن شب ها خود را متعادل می کند. عفونت های بیشتری پیش خواهد آمد. متوجه باشید که اضطراب نشانه ی افکاری درباره ی آینده ای خیالی است که شاید آن قدر که شما فکر می کید بد نباشد.

افسردگی: منجر به بی حالی بدن می شود و گویی انرژی حیاتی تان به انتها رسیده است. شانه ها قوز می کنند و کمر خم می شود انگار باری سنگین حمل می کنید احساسات تخلیه نشده موجب کندیتان می شود. ببینید چه چیزی بر شما سنگینی می کند.

احساس گناه: زیاد منجر به سرزنش خود می شود و ممکن است به دلیل رنجش، در پوست به صورت کهیر ظاهر شود. انتقاد و سرزنش خود منجر به آسیب به خود می شود. ببینید چگونه می توانید جایز الخطا بودن خود را قبول کنید و اشتباهات خود را ببخشید.

رنجش و غم موجب آه کشیدن می شوند. گوشه های دهان پایین می افتند چشم ها با اندوهی سرکوب شده خشک می شوند یا اشک به آسانی سرازیر می شود. ممکن است احساسی سنگین و ناراحت در شکم یا معده داشته باشید. ببینید چه چیزی موجب ناراحتی تان می شود و درباره ی آن چه اقدامی می توانید انجام می دهد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *