یوفولوژی و هزاره گرایی
یوفو (UFO) علامت اختصاری (unknown flying objects) اشیای پرندۀ ناشناخته است که به بررسی پدیدۀ یوفوها، فرازمینیان، تمدنهای میان کهکشانی، امکان تماس با سیارات دیگر یا مسافرت به آنها یا سفر در ابعاد ناشناخته میپردازد. مجموعۀ این مطالعات، منجر به پدید آمدن خرده فرهنگی به نام یوفولوژی (Ufology) (یوفوشناسی یا یوفوگرایی) شد.
یوفوگرایی در جامعۀ معاصر به ویژه در امریکا یک خرده فرهنگ محسوب میشود؛ زیرا شامل سازمانهای تحقیقاتی متعدد، نشریهها، و همچنین جمعیتهای مذهبی، گردهمآییها، مراکز گردشگری و پایگاههای متعدد اینترنتی است.
علاقه به شناخت یوفوها و اطلاع از موجودات فرازمینی در فرهنگ و هنر مردمی در غرب، به ویژه تلویزیون، فیلم و فرهنگ عامه انعکاس گسترده ای دارد، چنانکه عموم مردم از دیدگاههای اصلی این خرده فرهنگ آگاهی دارند. یوفوگرایی و سنت های هزاره ای (حکومت هزار سالۀ مسیح در آخرالزمان، طبق سخن انجیل) و مکاشفه ای (مبتنی بر پیش گوییهای کتاب مکاشفۀ یوحنا در عهد جدید دربارۀ آخرالزمان)، در چند نقطه به یکدیگر می رسند و نمونه های جالبی از شکلهای مختلف هزاره گرایی در عصر حاضر به دست می دهند. هنگامی که از پدیدۀ یوفولوژی پنجاه سال می گذشت موضوع دوران هزاره هم بطور جدی مطرح شد و همین امر باعث افزایش علاقه به یوفوها، فرازمینیان و زمینه های یوفولوژی به صورت پرشوری گشت.
در مجموع، عقاید معاصر راجع به یوفوها و موجودات فرازمینی، با عقاید قدیمی هزاره ای به یکدیگر جوش خورده و اَشکال جدید چند رگه ای از هزاره گرایی پدید آورده است؛ مثل گروه یوفویی «دروازۀ آسمان» (Heaven’s Gate) که فرجام خوشی نداشتند.
در عقاید یوفویی به جای آنکه فرشتگان یا مسیح از میان ابرها ظاهر شوند و با ضد مسیح نبرد کنند و مردمان برگزیده را رستگار سازند، خود مسیح یک مسافر فضایی خوش نیتِ فرازمینی فرض میشود که به زمین باز میگردد تا برادران زمینیاش را از شر بیگانگان فضاییِ کبود رنگ، که بدخواه و بدنهادند، و همچنین از اثرات تخریبیای که تکنولوژی و آلودگی بر سیارۀ زمین تحمیل کرده، رها سازد. بیشتر مذاهب یوفویی، خودکشی را به عنوان راهی جهت کسب روشن شدگی کیهانی توصیه نمیکنند و مثل پیروان «دروازۀ آسمان» نیستند که دست به خودکشی دسته جمعی زدند. از این رو، عقاید مکاشفهای (آپوکالیپتیک) نیز در میان بسیاری از ادیان یوفویی جدید یافت میشود.
یوفوگرایی در عصر جدید، با ترکیب آنچه در علوم مطرح بود و آنچه در فرهنگ عامه جریان داشت، با مضامین قدیمی هزارهای مربوط به مسیحیت، شکل های جدیدی از جنبشهای هزارهای پدید آورد و همین تطبیق مضمون باعث شد تا این جنبش بتواند تا به امروز دوام آورد.
تجربۀ امریکا دربارۀ یوفو در قرن بیستم
علاقۀ عموم مردم به یوفوها و اطلاع از فرازمینیان حدود صد سال قدمت دارد. یوفوها یا آنچه که امروزه سفینههای فضایی مینامند، نخستین بار در اواخر قرن نوزدهم به صورت مستند درآمد؛ به ویژه در ۱۸۹۶، وقتی که نخستین موج مشاهدات یوفو در ایالات متحده گزارش شد. گروهی آنها را یافتههای سرّی علوم فضایی که به بیرون رخنه کرده دانستند ولی به گمان گروهی دیگر، آنها از طرف فرازمینیان آمده بودند.
در سال ۱۸۹۸، کتاب «جنگ جهانها» نوشتۀ اچ. جی. ولز، نگاهی پیشگویانه از تهاجم بیگانگان و جنگ آرماگدون بر روی زمین ارایه کرد.
مضمون اصلی کتاب درباره تهاجم یک بیگانۀ بدخواه است و در ادامه، نبرد نهایی میان خیر و شر میان بیگانگان و انسان اتفاق میافتد. ادامۀ همین مضمون به یوفولوژی و هزارهگرایی معاصر نیز کشیده شده و تأثیر آن در فرهنگ عامه بیش از تأثیر آن بر خود این خرده فرهنگها بوده است.
به هرحال، کتاب «جنگ جهان ها» به عنوان یک سنجه، در سیر تکاملی داستانهای علمی – تخیلی و فرهنگ یوفوها در قرن بیستم تاثیر گذار بوده است.
در طول جنگ جهانی دوم، خلبانهای متفقین، مشاهدات متعددی را دربارۀ اشیاء ناشناختهای گزارش دادند که خودشان، آنها را جنگندههای فو (foo) مینامیدند. این فوها که به یکباره پیدا میشدند، هواپیماهای آنها را در طی مأموریت دنبال میکردند.
در ۲۴ ژوئن ۱۹۴۷، خلبان پروازهای خصوصی، کنت آرنولد، دیسکهایی نقرهای «بشقابهای پرنده» را مشاهده کرد. مدارک و صداقت گفتار او علاقه ای وسیع به یوفوها در جهان به وجود آورد، چنانکه دو هفته بعد در سوم جولای ۱۹۴۷، آنچه ادعا میشد یوفوی سقوط کرده و خدمۀ بیگانۀ آن است، نزدیک کورونا در نیو مکزیکو، موضوع تیتر رسانههای بینالمللی شد و به مباحثات مربوط به یوفو دامن زد و موجب تقویت آن شد.
سؤالاتی نسبت به اتفاقات آن روز از مسئولان حکومتی و نظامی وجود داشت که همچنان باقی است و این مجموعه مسائل و اطلاعات مربوط به این اتفاق را اصطلاحا امور رُزوِل (Roswell Affair) مینامند. این اطلاعات، شامل گزارشهایی از شاهدانی است که در معرض خطر قرار گرفته بودند، و نیز شامل اطلاعات نادرست و پنهان کاریهای دولت است.
به این ترتیب، مجموعهای شگفتانگیز از تئوری پردازیهای رمزی و اسطورهپردازی شروع شد که حجم عظیمی از یوفولوژی را تا به امروز از خود تراویده است. به عقیدۀ آنها بیگانگان کبودرنگ برای کنترل و استثمار زمین با رهبران سیاسی جهان ما تبانی کردهاند و میخواهند به کمک یکدیگر بر کرۀ زمین مسلط شوند.
امروزه شهرک رُزوِل در نیو مکزیکو و «شاهراه موجودات فرازمینی» که از رزول تا به لاس وگاس کشیده شده، «ناحیۀ اسطورهای ۵۱» شمرده میشود که احتمال میدهند شامل تأسیسات نظامی فوق سری در «نوادا تست سایت» باشد و سفینه های بیگانگان و تکنولوژی آنها در آن مستقر باشد. این مکان را که در آمریکا است، کعبۀ آمال جستجوگران یوفو خواندهاند.
با آغاز پروژۀ «کتاب آبی» در نیمۀ دهۀ ۱۹۵۰ دولت امریکا در پاسخ به فشار افکار عمومی به یک سری تحقیقات رسمی دربارۀ پدیدۀ یوفو مبادرت کرد. بسیاری از ناظران در داخل و خارج از این خرده فرهنگ عقیده دارند که گزارش های دولتی، به جای آن که به جد و بی غرض و به طور عینی به تحقیق دربارۀ یوفوها بپردازد، به پیچیدهتر شدن این پدیده انجامید. در پاسخ به این رفتار دولت دربارۀ این پدیده، گروهی تحقیقاتی پیدا شد که به طور جدی کار خود را با کمیتۀ تحقیقات ملی دربارۀ پدیده های هوایی در ۱۹۵۷ آغاز کرد.
تعداد دیگری از گروه ها، اغلب به رقابت، دنبالۀ کار را گرفتند و امروزه سازمان های تحقیقاتی فراوانی در جهان وجود دارد.
اگرچه امروزه بیشتر آنها اندکی بیش از یک کانون یا انجمن بوده و تنها اشاعه گر نظریه پردازی های رمزی اند، ولی برخی دیگر نیز مختص مطالعات علمی و بی غرض دربارۀ این پدیده می باشند.
در آمریکا سه گروه شبکۀ مشترک یوفو (Mutual UFO Network)، مرکز مطالعات یوفو (the Center for UFO Studies) (که توسط ستاره شناس الن هنیک تاسیس شد) و صندوق تحقیقات یوفو که شامل اتحاد یوفو (the Fund for UFO Research) است که یک همکاری جهت تلاش بسامان تحقیقاتی و تفحصیِ یوفولوژیستهای بی طرف است.
همچنین دهۀ پنجاه قرن بیستم شاهد پدید آمدن نخستین “contactees” و نخستین “ادیان یوفو” بود. کنتکتیها مردمی بودند که ادعا می کردند با بیگانگان (فضایی) ارتباط پیدا کرده اند. شاید جورج آدامسکی مشهورترین این رابط های اولیه باشد. آدامسکی یک متفنن در ادبیات علمی- تخیلی و رمزی نویس بود که ادعا کرد در بیستم نوامبر ۱۹۵۲ با یک موجودی به شکل انسان ملاقات کرده که به ادعای او از سیارۀ ونوس (زهره) آمده بوده است.
ونوسیِ بلند قامت، مو بور و خوش قیافه، آدامسکی را به داخل بشقاب پرندۀ خود دعوت می کند و اظهار میدارد که جهت صلح آمده و می خواهد آیندۀ نسل بشر و سیارۀ زمین را از هراس نجات دهد.
آدامسکی تا هنگام مرگش در ۱۹۶۵، کتابهایی را دربارۀ این به اصطلاح تجربهاش منتشر ساخت، تا حدودی مشهور شد و موضوع مشاجرات دنبالهدار همراه با یک شک روز افزون گردید.
با وجود شک و ناباوریهای بسیاری که درباره آدامسکی وجود داشت، اما سخنان او عرصه را برای ورود بیشتر به مسئله ارتباط با بیگانگان و شکلگیری یوفولوژی هزارهای و ادیان یوفو فراهم ساخت.
همچنین، دهه پنجاه قرن بیستم، شاهد شکلگیری ادیان اولیه متعددی از یوفو بود، مانند معنویتگرایان و جستجوگران «عصر جدید» (new age) که عاشق پدیده بشقاب پرندهها بودند، که شامل اثیری ها (۱۹۵۴)، اوناریوس (۱۹۵۴)، و اورانیا(۱۹۵۵) میشد.
افراد متعددی مانند بنیانگذار اثیری ها، جورج کینگ و روث و ارنست نورمن، پدید آورنده اوناریوس ادعا کردند که با فرازمینیان ارتباط دارند و آن بیگانگان، وعدۀ آمدن یک عصر کیهانی جدید و با شکوهی را داده اند؛ ولی کمتر کسی از این ادعاها تبعیت کرد و تمسخر رسانه ها را به دنبال داشت.
در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ ادبیات “غیر تخیلی” یوفولوژی عامه پسند به سرعت رشد کرد. یکی از دلایل آن علاقه ای بود که در دهۀ شصت به فرهنگ های مقابل (یا ضد فرهنگ)، در قالب ادیان بدیل بوجود آمده بود. دلیل دیگر، کتاب فوق العاده موفق اریش وون دنیکن به نام ارابۀ خدایان (۱۹۶۹)، بود که در آن نویسنده می گوید «کیهان نوردان باستان» اجداد ما را ملاقات کرده و آنها را در ساخت و ساز کمک کرده اند؛ آثار معماری در تمدن های بزرگی مانند اهرام مصر، استون هنج (آثار باستانی دوران نوسنگی در دشت سالیسبوری در انگلیس)، نازکالاینز (از آثار تمدنی در سواحل جنوبی پروی امروزی)، و بناهای جزایر ایستر (در جنوب اقیانوس آرام) از آن جمله اند. همچنین ون دانیکن این عقیده را شیوع داد که بیشتر اسطوره های باستانی مربوط به فرشتگان و خدایان آسمانی، تلاش های نیاکان ما در تبیین خردمندانه و بدون تجهیزات مشاهداتشان از فرازمینیان بوده است. کتاب های متعددی در همین زمینه موضوع را دنبال کردند، و خود ون دانیکن در چندین کتاب به موضوع “کیهان نوردان باستان” پرداخت.
حدود همان زمان، طبقۀ دیگری از کتاب های مربوط به یوفو پیدا شد که در میان چیزهای دیگر، از جمله از تمدن های گمشدۀ آتلانتیس و مو (Mu)، سخن میگفتند که در ارتباط با فرازمینیان بود و احتمال میدادند که توسط خود آنها نیز نابود شده باشند.
به صورت مشابه، کتابهایی در ارتباط با مثلث برمودا در دهههای شصت و هفتاد رواج پیدا کرد. چارلز برلیتز، رمزی نویس (علوم غریبه، سحر و جادو و مانند آن) که در میان این نویسندگان بارز است، داستان های بیگانگان اسرارآمیزی را مینوشت که زیر آبهای دریای کارائیب مستقرند و به کشتیها و هواپیماهایی که از آن ناحیه می گذرند، آسیب میرسانند.
یوفوها و مثله کردن احشام، نخستین بار در ۱۹۶۷ سرتیتر روزنامهها در سرتاسر غرب امریکا شد. اغلب به دنبال ظهور روز به روز نورهای عجیب یا هلی کوپترهای سیاه ناشناخته، حیوانات اهلی مردهای یافت میشد که بعدا متوجه می شدند که اندامهای مختلف یا خونشان بیرون آورده شده است و ادعا می شد که با دقت جراحی بیرون آورده شدهاند. در کتاب “بهره برداری بیگانگان” نوشتۀ لینداهوُو (۱۹۸۹)، نویسنده میگوید که دلیل مثله کردن حیوانات توسط بیگانگان، تشابه ژنتیکی آنهاست و می خواهند با بازیافت دی ان ای حیوانات تجارب ژنتیکی بدست آورند.
چنین ادعاهایی موجب ترکیب عجیب و غریبی از تئوریهای رمزی راجع به مخاطرۀ نسل بشر توسط فرازمینیان شد. آدم ربایی توسط بیگانگان، مضمون دیگری است که خطر بیگانگان را به نسل بشر اعلام می کند.
کتاب “سفر ناتمام” نوشتۀ جان جی. فولر (۱۹۶۶) داستان بارنی و بتی هیل را میگوید که تحت خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) ادعا کردند که در حوالی راه متروکه نیو هامپشیر، توسط بیگانگان ربوده شده بودند. موردی را که هیل بررسی کرد، نخستین مورد با مدارک روشن و خوب و مثال تحقیق شده از آدم ربایی است، و نیز نخستین موردی است که از خواب مصنوعی به عنوان ابزاری جهت بازگشت افراد به گذشتۀ فراموش شده شان استفاده می شد. مضمون داستان هیل که گروهی به یک یوفو برده شده می شدند، و تحت معاینات عجیب پزشکی قرار می گرفتند و سپس خاطراتشان محو می شد، الگوی داستان های مربوط به آدم ربایی شده و به مضمونی اصلی در یوفوشناسی تبدیل شد که کتاب ها، کنفرانس ها، انجمنها و وب سایت های اینترنتی و ادیان یوفویی چندی به آن اختصاص یافت.
علاقه مردم به موضوع آدم ربایی بیگانگان در دهۀ هشتاد میلادی با نوشته شدن کتاب های متعدد افزایش یافت. شخصی به نام بود هاپکینز، که بازیگر بود و هیچ آشنایی با پزشکی یا روانشناسی نداشت، شروع به تحقیق در مورد ربوده شدگان کرد. او از فنون خواب مصنوعیِ بازگشتی، که افراد را به دوران گذشته شان باز میگرداند، استفاده می کرد. در این حالت، “ربوده شدگان” توضیح می دادند که چگونه بیگانگان از دیوار اتاق خواب آنها ظاهر شده و آنها را به داخل یک سفینۀ فضایی که منتظر آنها بوده، برده اند. در داخل سفینه، پزشک های بیگانه شروع به معاینات پزشکی این افراد کرده اند، که اغلب آزمایشات مربوط به انتقال اسپرم یا تخمدان ها و یا کاشتن ابزارهای الکترونیکی در بدن آنها بوده است.
طبق تخمین هاپکینز در سی سال گذشته چند صد میلیون آدم ربایی در کل جهان اتفاق افتاده است. او و طرفدارانش معتقدند که بیگانگان کبود رنگ، برای ایجاد یک پروژۀ مهندسی ژنتیک جهت تولید نسلی مختلط از انسان ها و بیگانگان، به منظور پشتیبانی و حفظ نسل شان به دنیای ما رفت و آمد می کنند که همۀ فعالیتشان هم با هماهنگی رهبران دنیای ما می باشد.
جان مک، روان پزشکی از دانشگاه هاروارد، نویسنده و برندۀ جایزۀ پولیتز، گروهی از طرفداران قابل اعتماد در رابطه با آدم ربایی بیگانگان در انتشارات ابداکشن (آدم ربایی) ۱۹۹۴ دور خود گرد آورد و گزارشی از تجربه های بیمارانی که تحت درمان او قرار داشتند تهیه کرد.
از آنجا که آوازۀ مک در حرفۀ پزشکی بود و دانشمندی به حساب می آمد، برای بسیاری در خرده فرهنگ یوفوگرایی یک قهرمان محسوب می شود. با این وجود، نمی توان به تایید های او یا محققینی مانند هاپکینز دربارۀ “تجربه کنندگان” اعتماد کرد. مک معتقد بود که امری خارق العاده در حال وقوع است ولی دانش روز قادر به فهم آن نیست. مک تهدید بیگانگان را تایید نمی کند و به جای آن، بر مثبت بودن تجربه های دزدیده شدگان تاکید دارد.
خوشبینی دیگری که راجع به موجودات فرازمینی وجود دارد این است که آنها دسته ای از پدیده های محیط ما می باشند که تحت الگوهای ژئومتری (الگوهای هندسی) عجیب اما زیبا قرار دارند، که قطر برخی از آنها به یک صد پا می رسد و در ۱۹۷۶ در نواحی کشاورزی مناطق مختلف جهان از جمله بریتانیا، ژاپن، استرالیا، کانادا و ایالات متحده، دیده شده اند.
در پدیده ای به نام ” اگریلیف” نقش های دقیقی بر روی مزارع غلات می افتد بطوری که بخش میانی مزرعه طبق یک نقش خاصی فرورفته، بدون آن که به گیاهان اطراف آسیبی برسد، برخی معتقدند که این نقوش علائمی خیرخواهانه از طرف فرازمینیان است که هنوز برای ما قابل درک نشده است ولی آنها بر میزان آن می افزایند تا بتوانند بطور کامل منظور خود را بر ما آشکار کنند.