دجال‎

درباره آخرالزمان و ظهور منجی سخن فراوان است،در این میان شخصیتی نیز خودنمایی می‌کند که او را روایات ما با عنوان دجّال معرفی کرده‌اند ، روایاتی که از ظهور او در آخر الزمان حکایت می‌کند؛ و ما در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.

مادر دجال دیو ماده دیوی بوده به نام اوداک و هم اوست که جمشیده شاه پیشدادی را به لذات دنیوی حریص میکند.دجال دیوزاده و مایه آسیب آدمیان و مظهر فتنه و فساد است.

مردم از رسوم زشت و سخت دهاک دیو (دجال) در تنگی و آزار بودند. چون جمشید شاه را بکشت و بر کشورش دست یافت. بر تخت مملکت نشست و دولت جادویی و نابهنجاری بپا داشت و دست شرپیشگان بازگذاشت و تباهی را در زمین همه گیر ساخت که بنیادش بر شر و نقشش به حرام و سرچشمه کافری بود. در حالی که مردم پیش از او در نیکویی و فراوانی می زیستند و از دادگری و خوش رفتاری چهار پادشاه پیش از او ، در امن و امان کامل بسر می بردند و چون به فرمان او درآمدند . گویی از بهشت به دوزخ کوچیدند و از نعمت به عذاب دردناک رسیدند. دهاک دیو (دجال)  عمران و اصلاح را نمی پسندید و دوستار خرابی و تباهی بود.

باور دجال_دشمن بزرگ منجی موعود_برای ایرانیان پیشینه آیینی کهنی دارد. آن ها از طریق متون دینی باستانی شان ، با نیروی شر عظیمی که در آخرالزمان مقابل نجات بخش بزرگشان می ایستد آشنا بودند.    قصه اهریمن صفتی که در جایی دور دست ( در یکی از سیارات کهکشان Danbavand) در بند است و درست در آستانه پایان شکوهمند گیتی ، بند می گسلد و با تبهکاریهایش روند نجات آخرالزمانی را کند می کند.

دهاک دیو ( دجال ) عمری طولانی تا پایان جهان خواهد داشت و دوره دوم داستان زندگی او به آخرالزمان و قبل از ظهور حضرت مهدی وابسته است. درباره ظهور دهاک دیو در متون کهن آورده اند: دجال از بند رها شود و آفریدگان خداوند را به دیوکامگی تباه کند. نخست از جهانیان گرشاسب یل را برانگیزندتا دهاک دیو را با اسلحه اش زند و کشد و از آفریدگان بازدارد.

فرانک مادر فریدون پس از کشته شدن همسرش،فرزند خود را به ابر کهکشان KAF می برد و نزد مردی پارسا می سپارد. دجال دیو در جستجوی آفریدون به مرغزار می آید، اما فرانک زودتر فرزند خود را نجات می دهد و دهاک دیو ( دجال) دایه آفریدون را می کشد. سرانجام کاوه آهنگر که هفده پسرش به امر دهاک دیو کشته شده اند سر به عصیان برمی دارد و مردم بر گرد او می آیند، همه رو به فریدون شاه پیشدادی می نهند . در نهایت کاوه و آفریدون با همیاری یکدیگر دجال دیو را بند میکنند.

طول سال بزرگ کیهانی و عمر جهان هستی دوازده هزار سال است که هزاره اول دوران نخستین است ( از کیومرث تا جمشیدشاه پیشدادی) و هزاره دوم هزاره اهریمن است ( از دجال دیو تا فریدون شاه ) که درست با حکومت دجال دیو مطابقت دارد و هزاره سوم عصر اختلاط و آمیختگی خیر و شر است و جدال آن دو تا ظهور حضرت ولی عصر(عج)

بنا بر روایات کهن جمشید شاه ، دجال دیو و حضرت سلیمان از جمله کسانی بودند که دیوان ، پریان و پرندگان را تحت فرمان خود داشتند.

قرار است روزی یکی از موجودات باستانیِ تاریک که ماسون ها در تلاشند با پرستش و مراسمات مختلف مثل مراسمِ قربانی یا مراسمات جنسی – قدرت بیشتری به آنها بدهند جسمی اختیار کند و پا به دنیایِ ما گذارد … این هم داستان موجودی که قرار است جلوی روشنایی قد علم کند و در مسیحیت ضدمسیح یا دجال نامیده می شود *دجال شیطانی از دوران کهن می باشد**** وعده الهی است که در صورت پا نهادنِ این موجود به روشنایی یعنی خروج دجال ، او را نابود سازد

ماسون  manly. p hall در کتاب The Secret Destiny of America درخصوص  دجال نوشته :
عاقبت “سرنوشت سری”، نظم نوین جهانی است که توسط یک شاه با قدرتهای فوق طبیعی قانونگذاری میشود. این شاه، زاده نژاد خدایان بود، یعنی او برای کسانی که در شرایط فرزانگی آمده اند به مرتبه روشن شده تعلق دارد، سپس به خانواده قهرمانان- انسانهای کامل- تعلق دارد. یعنی میتوان گفت آنها میخواهند خدایان از بعد گذر کرده ی خود را به عنوان فرازمینی ها معرفی کنند وبا انواع تصویر سازی و بزرگ نمایی سعی در قدرتمند نشان دادن این خدایان میکنند تا در ذهن ها ثبت گردند و برای اجرای نظم نوین جهانیشان از همین ذهن های آماده و هیپنوتیزم شده استفاده کنند.