روانشناسی خواب؛ یافته های روانشناسی برای بهبود خواب شما
هر چیزی که باید در مورد روانشناسی خواب بدانید!
خواب مسئله مهمی است که تمام افراد به آن نیاز دارند، انسانها به طور متوسط یکسوم از عمر خود را در خواب میگذرانند و با این کار به سلولهای مغز استراحت میدهند و باعث آرامش فرمانده بدن میگردند.
روانشناسی خواب تلفیقی از علم روانشناسی و دانش خواب است که به بررسی عوامل روانشناختی و فیزیولوژیکی مربوط به خواب طبیعی میپردازد و روشهایی برای پیشگیری و درمان اختلالات خواب ارائه میدهد.
روانشناسی خواب چیست؟
در سال ۱۹۵۳، برای اولین بار پژوهشگران خواب REM (حرکات سریع چشم) را در نوزادان بررسی نمودند، از آن به بعد دانشمندان شروع به بررسی خواب و رؤیا کردند شاید بتوان به جرئت گفت که روانشناسی خواب از آن زمان به بعد مطرح گردید.
در تمام مدت شب چرخههای خواب از مرحلهای به مرحله دیگر وارد میشوند و سپس دوباره بهصورت معکوس این مراحل تکرار میگردند (چرخه خواب ۴ تا ۵ مرحله دارد). در این چرخه در فاصلههای منظم افراد میتوانند وارد مرحله REM شوند؛ یعنی مرحلهای که رویا در آن دیده میشود و اگر فرد در این مرحله از خواب بیدار شود رؤیای خود را بهوضوح به یاد میآورد.
رویا را میتوان مجموعهای از عواطف، احساسات، ایدهها و تصاویری که به طور غیر ارادی در مراحل خاصی از خواب رخ میدهد تعریف نمود. ولی به طور قطعی نمیتوان گفت که هدف و محتوای رویا چیست؟ ولی مطالعه علمی رؤیاها به عنوان روانشناسی خواب شناخته میشود.
به یاد آوردن خواب
با وجود اینکه ۲ ساعت از خواب ما را رؤیا تشکیل میدهد؛ اما وقتی از خواب بیدار میشویم رؤیایمان را به یاد نمیآوریم این کاملاً طبیعی است. ۸۲ درصد از افراد بلافاصله بعد از بیدار شدن محتوای رویا را به یاد میآورد بعد از گذشت ۵ دقیقه، ۵۰ درصد رؤیا فراموشمان میشود و بعد از ۱۰ دقیقه تنها ۱۰ درصد از محتوای رؤیا در خاطرمان مانده است؛ زیرا در طول شب حافظه کارکردی ما خاموش است، حافظه کارکردی محل نگهداری و پردازش اطلاعات جدید است اطلاعات بعد از پردازش در حافظه کارکردی به حافظه بلند مدت منتقل میگردند.
چون در طول شب حافظه کارکردی فعالیت نمیکند پس رؤیاها در حافظه ما ثبت نمیشوند. افرادی که رؤیاهایشان را به یاد میآورند، کسانی هستند که به هر علتی مانند مشکلات جسمی، درد، دمای محیط خواب و… هرچند به مدت کوتاه، در زمان دیدن خواب رویا از خواب بیدار شدهاند.
اما اگر رؤیاهایتان را زیاد به یاد میآورید و در طول روز احساس خستگی میکنید و یا در تمام شب رویا و کابوس میبینید، لازم است این مشکل توسط یک روانشناس خواب بررسی شود تا علت این کابوسها و رؤیاها مشخص گردیده و شما تحت درمان قرار بگیرید.
تعریف امروزی روانشناسی خواب
امروزه اکثر مردم رؤیا را مرتبط با ضمیر ناخودآگاه خود میدانند که میتواند ماهیتهای مختلفی مانند هیجانانگیز، مالیخولیایی، جادویی، ترسناک، ماجراجویانه، جنسی و… داشته باشد. اتفاقاتی که در رویاهای ما رخ میدهند خارج از کنترل ما هستند.
رویا میتواند شفاف باشد. بیننده در هنگام رؤیای شفاف از خودآگاه است. گاهی رؤیاها حس الهام را به بیننده رویا میدهند؛ یعنی فکر خلاقانهای در بیننده رویا ایجاد میگردد. نظریه فروید در مورد رویا این چنین است ” رویاها احساسات و تمایلات پنهان را آشکار میکنند.”
چرا روانشناسی خواب یک علم حیاتی است؟
برخی از افراد دچار اختلالات خواب هستند. این افراد رویاهای خود را در طول خواب به صورت فیزیکی انجام میدهند یعنی هرچه را که در خواب میبینند بدون آنکه متوجه باشند در واقعیت انجام میدهند به اینگونه از اختلالات رفتاری RBD میگویند. اجرای رویاها در خواب میتواند برای شریک رختخواب بسیار خطرناک باشد. از این رو اختلالات خواب این افراد باید توسط روانشناس خواب، درمان شوند.
نظریههای مختلف روانشناسی خواب
در دهه ۱۹۰۰ میلادی، فروید پایه روانشناسی خواب را با تفسیرکردن و نوشتن در مورد رؤیاها بنیانگذاری کرد. او معتقد بود که هر رؤیایی، صرفنظر از محتوای آن نشاندهنده رهایی از تنش جنسی است. او اعتقاد داشت که خوابها قابلیت تعبیر شدن دارند.
به طور کلی تئوری روانشناسی خواب با نظریههای روانکاوی، روانشناسی انسانگرا، رفتارگرایی، روانشناسی شناختی و علوم اعصاب در ارتباط است. در ادامه به بررسی هر کدام از این نظریهها میپردازیم:
• تئوری روانکاوی: روانکاوها اعتقاد دارند که رفتارهای ما نتیجه نیروهای ناخودآگاه هستند و ما در رؤیاهایمان این نیروها و غرایز سرکوب شده را مشاهده میکنیم. مثلاً اگر کسی در زندگی واقعی از کمبود رابطه جنسی رنج میبرد و تمایلاتش را سرکوب میکند در خواب نمادهایی از رابطه جنسی میبیند.
• روانشناسی انسانگرا: این روانشناسان معتقد هستند که انسانها میخواهند از همه قدرتها و استعدادهای درونیشان برای خود شکوفایی استفاده کنند و خوابها با فردی که آنها را میبینند در ارتباط هستند. این افراد برای تفسیر خواب به افکار درونی و ذهنی متمرکز هستند.
• رویکرد رفتارگرایی: تمرکز این روانشناسی بر رفتارهای افراد است و توجه کمی به افکار درونی و ذهنی دارند.آنها اعتقاد دارند که رفتار میتواند با تغییر محیط تغییر نماید. روانشناسان رفتارگرا معتقدند که رؤیاها خاطرات نیستند؛ بلکه انعکاس از محیط بیرونی فرد هستند.
• رویکرد شناختی: بیشترین تمرکز رویکرد شناختی به درک، شناخت و افکار فرد از محیط اطرافش است. روانشناسان شناختی اعتقاد دارند که باورها و دیدگاههای هر فردی بر رفتارش تأثیرگذار است و رؤیاها واکنشی از مغز در حالت استراحت میباشد.
تئوری خواب برای بقا بیان میکند که رویا دیدن برای یادگیری و به یادآوردن خاطرات میباشد و افراد با رویا دیدن، اطلاعاتی را که در طول روز کسب کردهاند را پردازش میکنند. این تئوری شاید منطقی باشد؛ زیرا بسیاری از ما خوابهایی میبینیم که با فعالیتهای روزمره ما مرتبط هستند.
• علوم اعصاب: این تئوری با فرایندهای بیولوژیکی انسان در ارتباط است و تمرکز بر فعالیتهای سلولهای عصبی در بدن و مغز دارد. تئوری علوم اعصاب بر این باور است که در هنگام خواب، خاطرات پنهان شده در مغز فعال میشوند و مغز در خواب آنها را به یاد میآورد. آنها رویاها را بیمعنی میدانند و دلیل رویا دیدن را فعالیت بدن در زمان خواب میدانند.
نتیجهگیری
ممکن است هرگز روانشناسان در مورد چگونگی رویا به یک نقطه نظر مشترک نرسند. تنها چیزی که به طور حتم همه آنها به آن باور دارند این است که انسانها رویا میبینند و رویاها میتوانند زنده، عجیب، رمانتیک، ترسناک و… باشند. رویا هرگونه که باشد با معنی یا بیمعنی، بخشی از زندگی ما است.
شاید باید زمان بسیار زیادی بگذرد تا پژوهشگران به درک عمیقی از مغز برسند تا بتوانند رویاها را تفسیر کنند و علت آنها را توضیح دهند.