افزایش ارتعاشات فکری

دو عدد خطرناک که شاید نشانی از پایان علم فیزیک باشند

افزایش ارتعاشات فکری

ذهن انسان به واسطه هوا, قادر است ارتعاشات فکری را که از ذهن افراد دیگر ساطع می شود, دریافت کند.

تخیل خلاق, مجموعه ی دریافتی, ذهن است که افکاری را که از ذهن دیگران آزاد می شود را دریافت می کند.

ذهن عامل ارتباط بین خودآگاه و منابعی است که فرد, محرک های فکری را از آن دریافت می کند.

ذهن وقتی تحریک می شود, به ارتعاش فکری ای که از طریق هوا از منبابع بیرونی به آن می رسد, حساس تر می شود.

این روند افزایشی از طریق هیجانات مثبت, یا هیجانات منفی روی می دهد, ارتعاشات فکر از طریق هیجانات افزایش می یابد.

ارتعاشاتی که سرعت بالایی داشته باشند, تنها ارتعاشاتی هستند که به وسیله هوا از مغری به مغزی دیگر منتقل می شوند.

فکر انرژی ای است که با سرعت ارتعاش بسیار بالایی حرکت می کند.

فکری که به وسیله یکی از هیجانات اصلی افزایش یافته باشد, یا تعدیل شده باشد با سرعتی خیلی بیش از فکر معمولی ارتعاش می یابد و این نوع فکر است که از طریق دستگاه پخش ذهن انسان, از ذهنی  به ذهن دیگر منتقل می شود.

به این ترتیب می توانید احساس یا هیجان را با افکارتان ترکیب کنید و آنها را به ذهن نیمه خودآگاه خود منتقل کنید.

ذهن نیمه خودآگاه ایستگاه فرستنده مغز است که ارتعاشات فکر از طریق آن ارسال می شود.

تمرکز انرژی, برای تغییر ارتعاش

شما با یادآوری واقعه ای از تجربیات گذشته, تجسم پدیده ای در آینده و مشاهده رویدادی در زمان حال, انرژی را متمرکز می کنید.

تمرکز بر گذشته, حال یا آینده, تقاوتی ندارد, زیرا به هر صورت انرژی را متمرکز می کنید و این تمرکز سبب ایجاد ارتعاشی می شود.

با صرف زمان برای تعمق, یادآوری یا تجسم پدیده ای, یک ارتعاش درون شما فعال می شود و با بازگشت به آن فکر, دوباره آن را فعال می کنید.

با مراجعه بیش به این افکار, ارتعاش آن آشناتر شده و راحت تر می توانید آن را فعال کنید.

در نهایت این ارتعاشات به الگوی ارتعاشی فالب و درونی شما تبدیل می شود.

از آنجا که این رفتار, نقش مهمی در الگوی ارتعاشی تان بر عهده دارد, همه پدیده های هماهنگ با آن, کم کم در تجربه شما به چشم می آید.

بنا بر این دو روش قطعی برای درک ارتعاش ارائه شده وجود دارد:

* توجه به رویدادی که در تجربه شما رخ می دهد, زیرا همواره آنچه بر آن تمرکز کرده اید و اتفاقی که تجلی پیدا کرده است, با یکدیگر هماهنگی ارتعاشی دارند.

* توجه به احساسات, زیرا عواطف شما همواره باز خوردی از ارتعاش شماست.

بنابراین, برقراری ارتباط میان فکر, احاس و آنچه متجلی می شود, رویدادی به همتاست.

انرژی افکار

این جهان و همه چیز از مجموعه ای از الکترون تشکیل شده است, از سوی دیگر, تفکر و آن چه ما ذهن می نامیم, فرمی از انرژی است.

تفکر, انرژی سازمان یافته است و دقیقا همان شکل انرژی است که ما با یک دینام الکتریک, ایجاد می کنیم, اما بصورت سازمان یافته تر.

برخی افراد با خوش بینی و اشتیاق به شما الهام می بخشند, به نظر می رسد, حضور آنها ذهن شما را فعال تر کرده و این امر واقعا, حقیقت دارد.

برعکس برخی افراد موجب کاهش سر زندگی و منجر به افسردگی شما می شوند, این مسئله نیز, حقیقت دارد.

علت این تغییرات در حضور دیگران, حاصل از ترکیب انرژی ذهن آنها با ذهن شماست.

فردی که به شما الهام بخشیده و ذهنتان را به فعالیت بیشتر می اندازد, قدرت بیشتری را به شما انتقال می دهد.

افرادی که در هماهنگی بسیار زیاد با هم متحد می شوند تا به هدفی قطعی برسند, قدرت ذهن آنها چند برابر می شود, زیرا انرژی ذهن آنها باهم ترکیب می شود.

به همین ترتیب, افرادی که در کار گروهی باهم هماهنگ نیستند, قدرتی را ایجاد نمی کنند.

افکار خود را یادداشت کنید تا از طریق تمرکز ذهن روی آن موضوع, اطلاعات بیشتری از آن موضوع به ذهنتان خطور کند.

با تمرکز, افکار هماهنگ با فکرتان را دریافت خواهید کرد.

ارتعاش اشیا و منظم بودن

همه  از منظم بودن اشیا احساس خوبی پیدا می کنند, زیرا اشیا ارتعاش دارند و نامنظم بودن آنها, احساس بدی به وجود می آورد.

اکثر موجودات عادت به جمع آوری اشیا و اموال دارند.

اغلب شما خورد زیره های زیادی را جمع می کنید, اما به تدریج میان این اشیا گم می شوید.

جمع و انباشته کردن اشیا برخلاف آزادی درونی شماست, هر چیزی را که نیاز ندارید, ببخشید.

در این صورت اشیا باقی مانده, هماهنگی بیشتری با وجود شما, خواهند داشت.

انباشته کردن اشیا بی استفاده, سبب می شود که قدرت جذب کم شود و احساس سرخوردگی و ناامیدی پیدا کنید.

خود را در محیطی منظم تصور کنید:

تصویری از محیط زندگی خود مجسم کنید که همه چیز منظم و سر جای خود قرار دارد.

تصور کنید که می دانید هر چیزی در کجا قرار دارد و به راحتی وسایل مورد نیاز خود را پیدا می کنید.

این تصویر سازی احساس رهایی و آسودگی در شما به وجود می آورد.

برای اینکه انرژی حیاتی در شما بهتر جریان پیدا کنید, به منظم کردن محیط کار و زندگی خود بپردازید.

تمرکز شما به هر چیز, آن را جذب می کند

هرفکری که شما توجه خود را بدان معطوف می کنید, گسترش می باید و بخش غالب ارتعاشات گوناگون شما می شود.

آن فکراگر درباره چیزی باشد که آن را می خواهید و یا درباره چیزی باشد که نمی خواهید, به هرحال, توجه شما, آن را به درون تجربه شما فرا می خواند.

از آنجا که کائنات بر پایه قانون جذب استوار است, چیزی در آن به عنوان از خود راندن وجود ندارد.

بنابراین وقتی شما دوست دارید چیزی را تجربه کنید و بر آن تمرکز دارید, آن را به درون تجربه تان وارد می کنید.

اما وقتی که نمی خواهید چیزی را تجربه کنید و بر آن تمرکز کنید, باز هم آن را به تجربه خود وارد می کنید.

تمرکز شما رو هر چیزی, دعوت نامه شما برای جذب آن است.

با توجه مکرر خودتان به هر موضوعی, قانون جاذبه نتایج, شرایط, تجربه ها, افراد و تمام جوانب چیزهایی که با ارتعاش هماهنگ هستند را به شما ارائه می دهند.

مواردی که هماهنگ با افکار شما باشند در اطرافتان ظاهر می شوند.

شما عادات و تمالات ارتعاشی قوی تر و شدید تری را رشد می دهید.

بدین ترتیب تفکر کم رنگ و کم اهمیت شما, به اعتقادی نیرومند تبدیل می شود و باورهای نیرومند شما, همواره در تجربه شما ماندگار خواهد شد.

در برابر اتفاقها, مقاومت نکنید

مقاومت در برابر هر چیزی, مانند سعی در تغییر تصاویر بیرونی, پس از تجلی آنهاست.

اگر می خواهید اتفاقها را تغییر دهید به جای مقاومت باید به درون خود بروید و افکار جدید, بر اساس خواسته های خود بسازید.

مقاومت در برابر چیزهایی که نمی خواهید, سبب این می شود که با قدرت و انرژی بیشتر تصاویری را که دوست ندارید را در زندگیتان پر رنگ کنید.

روی هر چیزی که متمرکز شوید آن را بیشتر به سمت خود جذب می کنید, این قانون کائنات است.

هر چه بیشتر درمورد چیزهایی که نمی خواهید حرف بزنید و بد بگویید, فقط مقداری بیشتر از آنها را جذب می کنید.

با تمرکز روی موارد منفی نه به خود کمک می کنید و نه به جهان کمکی می کنید.

زمانی که اتفاقهای منفی برایتان پیش می آید, نشانه ای است برای اینکه طرز فکر خود را تغییر دهید و فرکانس جدیدی ارسال کنید.

روی وفور نعمت و سلامتی تمرکز کنید و افکار قدرتمند خود را متوجه آن چه می خواهید, کنید.

سعی کنید توجه خود را از مواردی که نمی خواهید, به مواردی که می خواهید متمرکز کنید, حواستان هر کجا که باشد, انرژی در همان جا جاری می شود.

شما حاکم بر زندگیتان هستید و کائنات جوابگوی, امر شماست, اگر چیزی را در زندگی نمی خواستید, آن را سبک بشمارید و رها کنید و روی افکار جدیدتان تمرکز کنید.

به هرچیزی فکر کنید, قوی تر می شود

به علت اینکه قانون جذب, پشتیبان گسترش افکار شماست, امکان ندارد به چیزی فکر کنید و تا اندازه ای با آن فکر و اندیشه هماهنگ نشوید.

بنابراین هرچه طولانی تر به  فکری, بیندیشید و مکررا به آن فکر برگردید, هماهنگی ارتعاشی قوی تری با آن پدید می آید.

هر چه هماهنگی نیرومندتری با هر فکری به دست آورید, آنگاه عواطفی را حس می کنید که نشانگر پیوند بیشتر یا کمتر, با منبع خودتان است.

به عبارت دیگر هرچه توجه خود را معطوف موضوعی کنید, قرائت احساسی شما از هماهنگی یا عدم هماهنگی با آن کسی که واقعا هستید, قوی تر می شود.

اگر موضوع مورد توجه شما در هماهنگی با آنچه که منبع وجود شما می داند, باشد, شما هماهنگی افکارتان را در شکل احساس های خوبی, حس خواهید کرد.

اگر اگر آن موضوع با منبع شما هماهنگ نباشد, شما عدم هماهنگی را در قالب احساس های ناخوشایند, دریافت خواهید کرد.

فکر کردن و تمرکز بر روی خواسته ها و اهداف, سبب ارسال فرکانس قوی می شود.

هر فکری که تا به حال کرده اید, هنوز وجود دارد و هرگاه شما روی یک فکر متمرکز شوید, ارتعاش آن را در خود فعال می کنید.

بنابراین به هرچیزی که اکنون توجه می کنید, یک فکر فعال است.

اما اگر توجه خود را از آن برگردانید, مسکوت می ماند و دیگه فعال نمی باشد, به همین روش می توانید با افکار منفی مبارزه کنید.

وقتی توجه خود را به چیزی می دهید, ارتعاش و فرکانس اولیه زیاد قوی نیست, اما وقتی که فکر کردن به آن ادامه پیدا کند یا درمورد آن صحبت شود, ارتعاش و فرکانس آن قوی تر می شود.

هماهنگی ارتعاشِ خواسته ها و باورها

از آنجا که چیزهای همسان همدیگر را جذب می کنند, ارتعاشات باید با سیگنال خواسته شما هماهنگ باشد تا آن را به شکلی کامل دریافت کنید.

با تمرکز بر فقدان چیزی نمی توانید انتظار دریافت آن را داشته باشید, زیرا فرکانسهای بودن با نبود آن متفاوت است.

به عبارتی دیگر باید خواسته ها و باورهای شما هماهنگی ارتعاشی داشته باشند تا بتوانید آنها را به دست آورید.

اکنون این تصویر کلی را در نظر بگیرید»

شما تجربیاتی دارید که با آنها می توانید خواسته های آگاهانه یا ناآگاهانه را با نگرش الهی خویش مشخص کنید.

آنگاه منبع انرژی, خواسته تان را می شنود و بدون توجه به توانایی شما در به کلام آوردن یا آگاهانه مطرح کردن آن, بی درنگ به درخواست ارتعاشی شما پاسخ می دهد.

بنابراین هر یک از آرزوهایتان, خواه آن را بیان کرده باشید با فقط تصور نامحسوسی از آن داشته باشید, همواره شنیده شده و پاسخ داده می شود, خواسته های شما همواره اجابت می شود.

باید توانایی درونی پذیرش خوشبهتی را از سوی هستی بازیابید تا این نیک بختی برای همیشه در تجربه زندگیتان جریان یابد.

اسم این اصل را هنر پذیرش می گذاریم.

این هنر مقاومت نکردن در برابر سعادتی است که شایسته شماست, آن خوشبختی که طبیعی بوده و میراث و وجود حقیقی شماست.

برای آماده شدن در جهت درک این مطالب نیازی به دروس پیش نیاز ندارید, می توانید این ارزش ها را از جایگاه کنونی دریافت کنید, این اطلاعات برای شما فراهم شده است.

فرکانس, نیرومندترین قانون هستی

هر فکری ارتعاشی دارد, سینگالی را می فرستد و فرکانسهای هماهنگ با خود را جذب می کند.

بنابراین, با ارسال فرکانس, چیزاهای همسان آن را جذب می کنید.

همانند رادیو که هر کانال فرکانس خود را دارد و بی تردید توقع ندارید آهنگی را در یک فرکانس رادویی پخش می شود, از ایستگاه دیگری بشنوید, زیرا می دانید امواج ارتعاشی رادیو باید هماهنگ با آن فرکانس باشند.

تجربیتاتتان موجب یافتن ارتعاش خواسته هایتان می شود, بنابراین باید برای دستیابی به آرزوهایتان, راه هایی برای هماهنگی ارتعاشی با آنها بیابید.

توجه شما به هرچیزی موجب ارسال نوعی ارتعاش می شود که با خواسته شما و در نتیجه با آن فرکانس هماهنگ است.

اگر خواسته ای دارید که در حال حاظر در اختیارتان نیست, فقط کافی ست بر روی آن تمرکز کنید تا فرکانس آن خواسته را ارسال کنید.

زیرا با فکر کردن درمورد آن آرزو یا تجربه, نوعی فرکانس ارسال می کنید و طبق این قانون, آن خواسته و آرزو را به سمت خود جذب می کنید.

البته باید بدانید با تمرکز بر “نداشتن خواسته مورد نظر”, فرکانس نداشتن آن را ادامه می دهید و به این ترتیب, همچنان به آن خواسته نمی رسید, این یک قانون است.

کلید تجربه خواسته هایتان, ایجاد هماهنگی با آن آرزو است, ساده ترین راه رسیدن به این هماهنگی, فکر کردن به داشتن آن است.

تصور کنید, خواستان در زندگیتان وجود دارد, افکارتان را بسوی لذت بردن از این تجربه جاری سازید, به این ترتیب فرکانس درستی ارسال می کنید.

اگر به احساس خود توجه کنید, به راحتی متوجه می شوید که بر داشتن خواسته یا بر نداشتن خواسته تان, متمرکز هستید.

وقتی افکارتان با خواسته هان هماهنگ است, احساس خوبی دارید, اشتیاق, لذت, امید و …

اما با تمرکز بر کمبود و نبود خواسته شما, طیف عواطف از بدبینی, نگرانی و ناامیدی تا خشم, ناخشنودی و افسردگی خواهد بود.

افکار مثبت و مشابه را جذب کنید

اطلاعات به راحتی منتفل می شوند, با تکرار فکر می توان هر ایده, برنامه یا هدف را در ذهن مستقر کرد.

به واسطه افکار غالبی که هر کس اجاره ورود به ذهنش را می دهید, هر کس, آنی است که الان می باشد.

افکاری که فرد عمدا در ذهن خود جای می دهد و آن را با هیجان ترکیب می کند, نیروهای انگیزشی ای را تشکیل می دهد که هر حرکت, عمل و کردار او را هدایت می کند.

این افکار ترکیب شده با هیجان, یک نیروی مغناطیسی ایجاد می کنند که از ارتعاشات موجود, افکار مشابه یا مرتبط را جذب می کنند.

ذهن انسان دائما در حال جذب ارتعاشاتی است که با آنچه بر ذهن اون غالب است, هماهنگ است.

حال باهم ببینیم بذر اولیه یک ایده, برنامه, یا هدف چطور در ذهن کاشته می شود.

اهداف اصلی تان را روی کاغذ بنویسید, آن را به خاطر بسپارید و آن را هر روز به طوری که قابل نشیدن باشد, تکرار کنید, تا این ارتعاشات صدا به ذهن ناخودآگاهتان برسید.

به واسطه ارتعاشات فکری که از طریق محرک محیط روزانه دریافت و ثبت می کنیم, آن چیزی هستیم که الان هستیم.

عزم خود را جزم کنید که تاثیرات هر محیط نامطلوب را دور بریزید و زندگی تان را براساس نظم بسازید.

با تهیه فهرست ذهنی از دارایی ها و بدهی های تان پی خواهید برد که بزرگترین نقطه صعفتان فقدان اعتماد به بنفس است.

به کمک اصل خود تلقینی می توان بر این ضعف غلبه کرد و ترس را به جرات تبدیل کرد.

با چینش ساده کشش های فکری مثبتی که برروی کاغذ نوشته اید, حفظ کرده اید و تکرار کرده اید, می توان این اصل را بکار برد.

آیا واقعا می توان روی قانون جذب حساب کرد؟

قانون جاذبه همیشه شما را به جوهره و اصل چیزی که می خواهید می رساند. هیچ استثنایی وجود تدارد.

به آن چیزی می رسید که به آن فکر می کنید, چه آن را بخواهید و چه آن را نخواهید.

بعد از مدتی که تمرین کنید خواهید فهمید که قانون جذب ثابت و پا برجاست و به شما دروغ نمی گوید و تغییر نمی کند.

قانون جاذبه به دقت به ارتعاشاتی که ارایه می کنید, پاسخ می دهد. بسیاری از مردم از ارتعاشاتی که از خود ارسال می کنند آگاه نیستند و دقت نمی کنند که قسمت عمده افکار و ارتعاشات آنها در جهتی خلاف جهت آرزوهایشان است.

پس چرا بیشتر مردم تجاربی را که اصلا دلشان نمی خواهد از سر می گذرانند؟ پاسخ این سوال ساده است. مهم نیست وسیله حمل و نقل چه باشد, اگر در جهت درست قرار گرفته باشید, درست به آن جایی می روید که می خواهید برسید.

اگر به سمت شمال حرکت کنید و بعد حس جهت یابی شما درهم شود و به سمت شرق و سپس غرب بروید و … تمام عمرتان صرف رفتن به این سمت و آن سمت می شود و هرگز به مقصد نمی رسید.

میخواهم بدانید سفر از نقطه ای که در آن هستید به جایی که می خواهید باشید, به راحتی قابل حصول است به شرط آن که مسیر را درست بدانید.

از قدرت افکار درست و نادرست خود آگاه شوید. می باید تمام عواملی را که مثلا شما را از بیماری به سلامت یا از بی پولی به ثروت می رساند بدانید.

هنگامی که از قدرت راهنمای عواطف خود آگاه شدید دیگر می دانید افکار جاری شما از چه اهمیتی برخوردارند و در هر لحظه خواهید فهمید که در این لحظه به سوی هدف مطلوب خود در حرکتید یا دارید از آن دور می شوید.

هنگامی که این آگاهی را پیدا کردید آسوده می شوید و با حوصله از سفر خود لذت می برید.

هر چیز بخواهید به شما داده خواهد شد

* با داشتن احساس نشاط یا احساس سعادت در حال حرکت و نزدیک شدن به خواسته های خوب هستید.

* در فرایند حرکت به سوی آرزوهایتان, همیشه احساس نشاط خواهید کرد.

* در این جهان و این کره خاکی, اختیار کافی دارید تا ارتعاشات خود را برای جذب چیزهای شگفت انگیزی که می خواهید بکار گیرید.

* از آنجا که آسایش سعادت پایه و اساس این جهان است, فرصت کافی دارید تا از طریق افکارتان به تجربه دلخواه خود برسید.

* رفاه و آسایش فراوان است بنابراین برای حرکت بسوی آن نباید نگران خطرات باشید.

* تنوع این جهان به شما کمک می کند تا زندگی بخصوصی را انتخاب کنید.

* کاری که باید انجام دهید این است هدایت افکارتان را به دست بگیرید و با انجام آن, زندگیتان متحول خواهد شد.

شما بخشی از انرژی مبدا هستید که فنا ناپذیر است و این انرژی همه نیکی و خیر است.

* شما به آسانی می توانید آسایش و سعادت را به زندگی خود جذب کنید بطوری که خیر و برکت دائم به سوی شما بیاید.

* از طریق عواطف و احساسات خود می توانید درستی جهت افکار خود را پیدا کنید. احساسات شما می گویند به طرف خواسته خود می روید یا دارید از آن دور می شوید.

* از طریق احساسات خود لحظه به لحظه می فهمید که آیا اجازه پذیرش به جریان سعادت را داده اید یا نه.

* باید بدانید که به ثمر رسیدن افکارتان زمان می خواهد, بنابراین باید فرصت کافی برای ارزیابی, تصمیم گیری و لذت بردن از فرایند خلاقیت را قائل شوید.

اگر به چیزهایی که می خواهید نمی رسید …

اگر به چیزهایی که می خواهید نمی رسید, بدان علت است که افکار شما مانع پذیرش خواسته های شما می شود. هیچ چیز نمی تواند مانع از رسیدن شما به خواسته هایتان شود, مگر افکار منفی خود شما!

روش تصویر نامه نویسی به این صورت کار می کنید, وانمود کنید که نویسنده هستید و فیلم نامه ای برای زندگی آینده مطابق میل خود بنویسید.

تنها کاری که باید کنید, این است که همه چیز را به دقت و با جزئیات شرح دهید.

اینکار را به صورت تفریحی انجام دهید نه اینکه خیلی به خودتان فشار بیاورید, تا افکارتان مقاوم نشوند. وانمود کنید رایانه شما, ماشین تحریر جادویی است و هر چه می نویسید به حقیقت می پیوندد.

با این کار دو روش ضروری برای دستیابی به آرزوها را انجام می دهید, اول به روی آنچه می خواهید تمرکز می کنید و دوم اینکه افکار مقاوم را از بین می برید.

هرچه بیشتر درمورد موضوعی تمرکز کنید و جزئیات آن را شرح دهید, زودتر به آنچه می خواهید می رسید و افکار منفی فرصتی برای فعال شدن پیدا نمی کنند.

درست مانند این است که نمایشی را مطابق میل خود می نویسید و به اجرا در می آورید.

شما نمایشنامه نویس زندگی خود می شوید و دیگران هنرپیشه هایی هستند که مطابق میل شما در صحنه بازی ظاهر می شوند.

می توانید هر متنی که دلتان می خواهد بنویسید و هنرپیشه های خود را انتخاب کنید و در هر محلی که می خواهید نمایشنامه را اجرا کنید.

تصمیم گیرنده نهایی شما هستید و اجازه اجرای آن را شما می دهید.

این روش فراینده ای که پیشنهاد می کنیم از آن استفاده کنید, تا دنیا مطابق میل شما شود, اگر تا بحال برای تحقق خواسته های خود تلاش کرده و موفق نشده اید, از این روش استفاده کنید.

به این ترتیب عادت صحبت کردن در مورد چیزها را آن طور که هستند کنار بگذارید و درمورد آنها آنطوری که دوست دارید باشند صحبت کنید.

نوشتن ارتعاشات انرژی را در شما بالا می برد, اگر این متن را مکرر بازخوانی کنید, در ذهن شما مبدل به تصویر نیرومند می شود.

تصویر نیرومند دارای ارتعاشات انرژی است و این ارتعاشات, تصاویر را به واقعیت می رساند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *