تئوری و فلسفه سیاسی در یونان

تئوری سیاسی بخشی از فلسفه سیاسی است. معرفی تاریخ سیراندیشه سیاسی بشر، کوششی است عملی برای روشنگری سیاسی امروزه. نیاز شهر-دولت های جمهوری یونان باستان به اندیشه و نظریه سیاسی بیش از حکومتهای سلطنتی، مانند ایران آن زمان بود. در دمکراسی همه مردم شرکت می کنند، در نظام اریستوکراتی فقط مهم ترین ها دخالت می نمایند، در حکومت مطلقه و سلطنتی فقط یک نفر تصمیم می گیرد.

در دوره آرشایی ۸-۶ قرن پیش از میلاد برای نخستین بار در آتن و در شهر-دولت های دیگر یونان، ساختارهای دولتی-سیاسی بوجود آمدند. سولون آتنی در سال ۶۱۰ پیش از میلاد مسئول تشکیل نظمی جدید شد، چون او عضو شورای هفت نفره متفکران شهر بود. پولیس یا شهر-دولت های آن زمان مکانی مناسب برای اجتماعی نمودن انسان و آزمایش تئوری و نظریه های سیاسی بودند.

در یونان باستان از میانه قرن پنجم پیش از میلاد، قوانین اساسی دولتهای ایده آل طرح گردید. سقراط هیپودامس را نخستین تئوریسین دولت و معمار شهر-دولت ها می دانست. تئوریهای سیاسی در قرن ۵ پیش از میلاد با تحلیل واقعیات برای تشکیل سازمانهای دولتی به اوج خود رسید و در قرن ۴ پیش از میلاد موجب تشکیل مدارس فلسفی برای بحث های سیاسی شد. مشهورترین مدارس را افلاتون، ارسطو، اپیکور، زنون و بعضی از رواقیون میان قرون ۳و۴ پیش از میلاد تشکیل دادند.

اعضای مکتب فلسفی سوفسطایی در سال ۴۵۰ پیش از میلاد به تعمیم اصول فلسفه طبیعی ایونی، روی پدیده های اجتماعی پرداختند. سقراط می گفت که در سیاست مانند سایر شاخه های زندگی، انسان باید اهل فن، تخصص و صاحبنظر باشد. سرانجام اعدام تراژیک وی در سال ۳۹۹ پیش از میلاد باعث شد که افلاتون به رد تمام انواع و مدلهای دولتی آن زمان بپردازد و بهترین حکومت را حاکمیت سیاسی فیلسوفان بداند.

طرح دولت ایده آل در قرون ۴ و ۵ پیش از میلاد در اتوپی های دولت و در دوره هلنی در قرن سوم پیش از میلاد مشاهده می شود. افلاتون در کتاب “قوانین” به طرح شرایط تشکیل یک دولت پرداخت و ارسطو در کتاب “سیاست” به شرح نظرات سیاسی پیرامون قوانین ۱۵۸ دولت آن زمان همت گماشت. اوج تئوری سیاسی یونان باستان در دو اثر مهم سیاسی افلاتون مطرح شده است.

جامعه اسپارت در قرن ۴ پیش از میلاد کوشید تا قوانین خود را بر اساس حکومتهای سلطنتی، اریستو کراتی و دمکراسی بنا کند. گزنفون دولت ایده ال را سلطنت می دانست و سنکا خطاب به نرون دولت ایده آل خود را پیشنهاد نمود. مکتب فلسفی و اخلاقی رواقی، دیگر فقط یک سنت فلسفی نبود بلکه راهنمای قشری از اشراف و برگزیدگان طبقه حاکم گردید که روی حاکمانی مانند آنتی گنوس در سال ۲۵۰ پیش از میلاد و روی پادشاه مقدونی تاثیر نهاد.

در قرن ۴ پیش از میلاد در اطراف یونان آن زمان حکومتهای سلطنتی و مطلقه در مقدونیه، سیسیل، ایران و قبرس وجود داشتند. پروتاگوراس یکی از متفکرانی است که به دفاع بنیادین از دمکراسی پرداخت.

فیلسوفان سوفسطایی آموزگاران حرفه ای بودند که درسهای سیاسی را به میان جوانان خارج از آتن منتقل می کردند. باید اشاره نمود که شهروندان نظام برده داری آن زمان با جوامع معمولی امروزی در نظامهای دمکراسی و پارلمانی فرق داشتند.

وجود لغات و مفاهیمی مانند دمکراسی، الیگارشی و اریستوکراتی، نشان از مخالفت با نظام مطلقه بود. با کنار زدن حکومت مقدونی در سال ۱۶۸ پیش از میلاد، دولت رُم در جنوب ایتالیا روی کار آمد. بجای حکومتهای دمکراسی، رُمیها مبلغ حکومت الیگارشی شدند. آنتی گنوس می گفت نظام پادشاهی، یک نوکری احترام آمیز در مقابل و در خدمت خلق است. اریستوکراتها می گفتند لیبرالیسم یعنی رقابت آزاد برای رهبری و سلب قدرت از یک نفر.

سیسرو نخستین بار در سال ۵۴ پیش از میلاد آثار تئوریک سیاسی خود را منتشر کرد. معلم او در طرح نظریه سیاسی دولت، پولیپیوس بود. سیسرو مدعی بود که قوانین اساسی و حقوقی در جمهوری رُم بهترین [قوانین] در جهان اند. در قرن دوم بعد از میلاد مورخی بنام کاسیوس دیو بهترین حکومت را ترکیب دمکراسی با سلطنت می دانست. در نظر او اهمیت دولت و قوانین “اختلاطی” در آنجاست که خلق بدون این که حاکمیت را بترساند، می تواند در سیاست نقش مهمی را بعهده بگیرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *