از نظر شارون ایجاد توازن یعنی با احساسات مغایر پیوند داشتن
وقتی جزو فرزندانی بیش نظارت شده باشیم احساساتمان غیر عادی یا نپذیرفتنی است. وقتی احساسات متناقض باشند یا معقول نباشند معمولا می گوییم این احساسات درست نیستند. متوازن کردن می تواند به معنای توجه به همه احساساتتان در ارتباط با پدر و مادر باشد.
شارون دانش اموخته سی و یک ساله، سوگند یاد کرد هر وقت با پدر مهار کننده اش، بازمانده جنگ جهانی روبه رو شود آنچه را که دلش می خواست بگوید. شگفت آنکه انجام این کار به او آزادی بیشتری داد برای اینکه نسبت به پدرش همدلی نشان دهد. پدرم چون پسر بچه ای به نظر می رسد که مجروح شده است. من سعی می کنم فراتر را ببینم و می دانم او چه کار می کند او سعی می کند از خودش محافظت کند. گاه دلم می خواهد به او بگویم او را می بخشم و رهایش کنم. اما باز هم دوباره مرا می آزارد.
احساس خشم، عشق، همدلی برای کاستی های پدرش، یاس و ناراحتی برای احساسات خانواده اش و میل زندگی به اراده خودش. او به جای آنکه با قرار دادن احساسات در یک بسته بندی مرتب و منظم سعی کند آن ها را انکار کند که در واقع شیوه برخورد خانواده اش با احساسات بود با رویارو شدن با همه احساساتش، هر چند در فرایندی نامنظم و به هم ریخته به سر زندگی و نشاط دست یافت.
به پاسخ هایش رسید: آینا
آینا مددکاری پنجاه و سه ساله که مادر آشفته اش به او امر می کرد باهوش و زیبا باشد، نمره های بالا بگیرد و خاطرخواهان فراوان داشته باشد اما در ضمن هر کاری می کرد تا موجب تضعیف و دلسردی دخترش و مانع زیرک بودن یا رسیدن به حس زیبایی شود؟ آینا با وجود پیام های متناقض مادرش تصمیم گرفت نظریه خودش را درباره زندگی اجرا کند. در یازده سالگی، کتاب های فسلفی کتابخانه را مطالعه می کرد در کالج به مطالعه فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و ادبیات پرداخت.
پس از کالج او با اشتیاق حس پیگیری دختری یازده ساله که به دنبال باورهای خودش است طرحی برای آزادی را آغاز کرد. داستان نوشت دفتر خاطرات نگاه داشت به گروه نقش گزاری روانی پیوست، زندگی نامه اش را نوشت مراقبه کرد، به کلاس رقص رفت و هنر زناشویی آموخت. در سن بیست و هفت سالگی دو هزار مایل از پدر و مادرش فاصله گرفت. به ندرت آنان را ملاقات می کرد و فقط تلفن ها و نامه هایی بی محتوا و تشریفاتی به آنان می زد و می نوشت. او توجهش را به روابطی شکوفاتر، متعهدتر و کم آسیب تر از رابطه هایی که در دوران بزرگ شدن تجربه کرده بود، معطوف کرد. جمع آوری داستان های خانوادگی، اجدادی و نظاره عمیق باستان شناسانه آن ها در آشکار کردن رفتار پدر و مادرش بسیار موثر و مفید واقع شد.
از نظر آینا جستجو برای یافتن پاسخ هایش به او کمک کرد که نظارت گری خانواده اش را متوازن کند.