فلسفه متافیزیک اروپایی ده ها سال است که توسط مکاتب ماتریالیستی، پوزیتیویستی، مارکسیستی و رئالیستی از میدان فرهنگی جوامع انسانی خارج شده است.

شرمساری حسی است دردناک، از نوعی که انسان بیشترین تلاش را به خرج می‌دهد تا از تجربه کردن آن خود داری کند.

بدن انسان در سطح مولکولی میتواند تشخیص دهد که همه خوشحالی ها (حس خوب داشتن) از یک جنس نیستند، که در نتیجه باعث پاسخی میشود

به هم پیوستگی روز افزون شبکه ارتباطی‌ انسانها، اشیا، اطلاعات و پروسه‌ها، همه جنبه‌های زندگی‌ انسان از جمله اقتصاد و دیگر موارد را دستخوش تغییرات چشم گیری کرده است.

قابل توجه کسانی‌ که نیمه شب از خواب بیدار می شوند تا موردی را که به ذهنشان رسیده، جایی یاد داشت کنند،

همانگونه که زیست شناس تکاملی استرالیایی دارن کرنو توضیح می‌دهد، روند تکاملی در سنگ بنای بیولوژیک بدن ما  جا سازی شده،

ارسطو مرد جهان بود و افلاتون (platon 427-347 پ.م.) مرد خدا. نیچه نوشت “مسیحیت یعنی افلاتون گرایی توده های بیچاره و بخت برگشته”

یوهان گاتلب فرگه (Frege, gottlob 1848-1925) میان سالهای ۱۹۲۵-۱۸۴۸ میلادی در شمال شرقی آلمان زندگی کرد

حقیقات ستاره شناسان گاه به گشودن اسرار بسیار مدیدتری انجامیده اند

روزنامۀ فرانسوی “لو پتی ژورنال”، در دسامبر سال ۱۸۹۳ با تأسف آشکاری نوشت: “قوه اختراع بشری هنوز نتوانسته است ابزار مکانیکی ای را بیابد که بتواند به جای اسب،